Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 63 (5 milliseconds)
English	Persian
hoosier	لقب استان ومردم ایندیانا
Other Matches
make friends <idiom>	رفاقت با حیوانات ومردم
eparchy	استان
counties	استان
county	استان
province	استان
provinces	استان
nomarchy	استان
provice	استان
shires	استان
shire	استان
manchuria	استان منچوری
massachusett	استان ماساچوست
massachusetts	استان ماساچوست
Moldavia	استان ملداوی
Azerbaijan	استان آذربایجان
state bank	بانک استان
sectionalism	استان گرایی
Zanjan	استان زنجان
court of province	دادگاه استان
court of appeal	دادگاه استان
state-	دولت استان
state	دولت استان
stated	دولت استان
states	دولت استان
courts of appeal	دادگاه استان
stating	دولت استان
shire	به استان تقسیم کردن
welch	اهل استان ولزانگلستان
county town	حاکم نشین استان
county towns	حاکم نشین استان
upstater	اهل شمال استان
county magestrate	قاضی دادگاه استان
maritime	استان بحری یاساحلی
shires	به استان تقسیم کردن
pomeranian	اهل استان "ژپومرانیا"
state flower	گل علامت مخصوص هر استان یا کشور
Nain	شهر نائین در استان اصفهان
welsher	اهل استان ولز انگلستان
welcher	اهل استان ولز انگلستان
Qainat	منطقه قائنات در استان خراسان
the story is at an end	استان به پایان رسیده است
sectionalism	طرفداری ازمحله یا استان بخصوصی
hawk eye	کنیه اهل استان ایوا
Welsh	اهل استان ولز انگلستان
posse comitatus	قدرت قانونی یک بخش یا یک استان
quebec	استان " کبک " در مشرق کانادا
jayhawker	لقب اهالی استان کانزاس دراتازونی
propretor	کنسول فرماندار استان قدیم روم
tarheel	اهل استان کارولینای شمالی امریکا
texas	استان تکزاس درکشورهای متحده امریکا
illinois	استان >ایلی نویز< در ایالت متحده امریکا
the principality of wales	استان WALES که اسما بران حکومت دارد
the principality	استان WALES که اسما بران حکومت دارد
state attorney	نماینده دولت در دادگاه مدعی العموم استان یاکشور
state's attorney	نماینده دولت در دادگاه مدعی العموم استان یاکشور
general grant	کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
lion rug	فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
Rudbar	شهر رودبار [این شهر در استان قزوین به بافت فرش در اندازه های مختلف و استفاد از پود سفید یا خاکستری یا صورتی شناخته شده است.]
Farahan	فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
Reihan	ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
Sarouk	ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
rashwan medallion	ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com