English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (5 milliseconds)
English Persian
fallopian tubes لولههای رحم
Search result with all words
ducts لولههای هوا
braid الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braided الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braids الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
can هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
canning هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
cans هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
aluminum wool رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
an fitting رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
barburetor heater جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
blow tubes لولههای دمنده
carburetor tickler پاک کننده لولههای کاربراتور
casing pipe لولههای غیرمشبک چاه
drop message لولههای خبر
flying lines لولههای متحرک
gas fitter فیتر یا مکانیکی که لولههای گاز و لوازم گاز منازل رانصب و تعمیر میکند
guide pipes لولههای راهنما
malpighian tubes or vessels لولههای ملپیگی
pipe cutter اسباب ویژه قطع لولههای فلزی
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
quick coupler بست سریع در لولههای ابرسانی
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
secondary sewers لولههای فرعی فاضلاب
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
stuffing tube لولههای کانال کشی ناو
utilidor لوله حافظ سیم یا لولههای فلزی
vapor trail لولههای بخار
voice tube لولههای صدارسان
wreckage locator دستگاه تشخیص محل ترکیدگی لولههای اب
bronchial tubes لولههای نایژ
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com