Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
crosshead
لوله انتهای میل لنگ یاپیستون موتور بخار
Other Matches
breech end
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
steam engine
موتور بخار
pipehead
انتهای خط لوله
flues
لوله بخار
flue
لوله بخار
anti propeller end
انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته
swan neck
انتهای خمیده لوله
dry pipe
لوله بخار خشک
flues
تنوره لوله اب گرم یا بخار
flue
تنوره لوله اب گرم یا بخار
exhaust pipe
لوله خروج بخار یا دود
bayonet exhaust pipe
قسمت پهن انتهای لوله اگزوز
dead end
انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست
dead ends
انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست
head space
فاصله بین پیشانی جنگی گلنگدن و انتهای لوله
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
intubate
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
vertical
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
precipitation of moisture
انقباض و فرود امدن بخار تراکم بخار
eot
maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره
motoring
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
lappets
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
external combustion engine
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
engine
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
variable geometry engine
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting
نصب موتور قرارگاه موتور
hose
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
thermionic tube
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
firing order
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
worded
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
vas deferens
لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
slip ring induction motor
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
flat twin engine
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
double squirrel cage motor
موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
to pipeline
با خط لوله لوله کشی کردن
water pipe
لوله مخصوص لوله کشی اب
sockets
بست لوله دوراهی لوله
oviduct
لوله رحمی لوله فالوپ
spigot
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
steam iron
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
flash tube
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
single phase induction motor
موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
back to battery
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
logic seeking
انتهای خط وط
end of line
انتهای خط
flukes
انتهای دم نهنگ
cable tail
انتهای سیم
returns
نشانههای انتهای خط
returning
نشانههای انتهای خط
fluke
انتهای دم نهنگ
returned
نشانههای انتهای خط
return
نشانههای انتهای خط
depth
انتهای پرز
baseline
خط انتهای زمین
baselines
خط انتهای زمین
end of reel
انتهای حلقه
end of record
انتهای مدرک
end of message
انتهای پیام
loose ends
انتهای شل هرچیزی
end of medium
انتهای رسانه
loose ends
انتهای تاریانخ
end of massage
انتهای پیام
end of line
انتهای سطر
end of form
انتهای ورقه
loose end
انتهای شل هرچیزی
end of file
انتهای فایل
end of file
انتهای پرونده
drill tang
انتهای مته
end of transmission
انتهای مخابره
end of volume
انتهای جلد
cow's tail
انتهای طناب
batang son
انتهای کف دست
loose end
انتهای تاریانخ
rear court
انتهای زمین
dead burned
انتهای اشتعال
bitter end
انتهای درد
water vapor
بخار اب
brume
بخار
aqueous vapor
بخار اب
vaporific
بخار شو
vaporific
بخار زا
miasma
بخار بد بو
vaporer
بخار زا
miasmas
بخار بد بو
vapor
بخار
vapo
بخار
reeks
بخار
fume
بخار
fumed
بخار
fumes
بخار
fuming
بخار
reeking
بخار
reeked
بخار
reek
بخار
halitus
بخار
vapour
بخار
gas
بخار
gases
بخار
gassed
بخار
gasses
بخار
vapour
بخار اب
haze
بخار
steamed
بخار اب
steaming
بخار
steam
بخار اب
steam
بخار
steaming
بخار اب
steams
بخار اب
steams
بخار
steamed
بخار
loop
درو در انتهای خرک
saphead
انتهای نقب نظامی
eom
انتهای پیام essage
end of job card
کارت انتهای کار
etb
انتهای بلاک مخابره
end
کد نشان دهنده انتهای خط
ST connector
اتصالی در انتهای فیبرنوری
head
انتهای میز بیلیارد
end of data marker
نشانگر انتهای داده ها
end of tape mark
نشان انتهای نوار
end of tape marker
نشانگر انتهای نوار
end of tape marker
علامت انتهای نوار
end of transmission block
انتهای بلاک مخابره
sink
دریافت انتهای خط ارتباتی
ends
کد نشان دهنده انتهای خط
end of file mark
نشان انتهای پرونده
ended
کد نشان دهنده انتهای خط
sinks
دریافت انتهای خط ارتباتی
looped
درو در انتهای خرک
loops
درو در انتهای خرک
baselines
خط انتهای زمین والیبال
baseliner
بازیگر انتهای زمین
finishes
انتهای فرآیند یا تابع
nock
شکاف انتهای کمان
formee
دارای انتهای مربع
backstop
حصار انتهای زمین
finish
انتهای فرآیند یا تابع
palmate
دارای انتهای پهن
furnace discharged end
انتهای تخلیه کوره
thereis no end to it
انتهای برای ان نیست
riblet
انتهای دنده گوسفند
baseline
خط انتهای زمین تنیس
flip turn
برگشت انتهای استخر
baseline
خط انتهای زمین والیبال
cable
اتصال در انتهای کامل
cabled
اتصال در انتهای کامل
baselines
خط انتهای زمین تنیس
fume
بخار شدن
hooters
سوت بخار
fume
دود بخار
hooter
سوت بخار
boilers
مولد بخار
steam gauge
بخار سنج
horsepower
اسب بخار
steam generator
دیگ بخار
vaporimeter
بخار سنج
boiler
مولد بخار
steamiest
پر حرارت پر بخار
steamy
پر حرارت پر بخار
boiler
دیگ بخار
steamiest
شبیه بخار
steamier
پر حرارت پر بخار
fuming
دود بخار
fuming
بخار شدن
fumes
دود بخار
fumes
بخار شدن
fumed
دود بخار
boilers
دیگ بخار
fumed
بخار شدن
steamy
شبیه بخار
vaporized
بخار شدن
turbines
توربین بخار
horse power
اسب بخار
pulsimeter
تلمبه بخار
pulsometer
تلمبه بخار
gland steam
بخار دورزبانه
gasiform
بخار مانند
gas tank
بخار بنزین
furnace dust
بخار کوره
fumatorium
اطاق بخار
turbine
توربین بخار
live steam
بخار زنده
pet cock
شیر بخار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com