English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (65 milliseconds)
English Persian
exhaust pipe لوله خروج بخار یا دود
Other Matches
steam tight مانع خروج بخار
muzzle energy نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
flues لوله بخار
flue لوله بخار
dry pipe لوله بخار خشک
flues تنوره لوله اب گرم یا بخار
flue تنوره لوله اب گرم یا بخار
crosshead لوله انتهای میل لنگ یاپیستون موتور بخار
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
precipitation of moisture انقباض و فرود امدن بخار تراکم بخار
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
sockets بست لوله دوراهی لوله
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
steam iron ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
prolapsus خروج
exhausts خروج
propulsion خروج
exhaust خروج
outgo خروج
exodus خروج
emission خروج
emissions خروج
exits خروج
leakage or breakage خروج
egression خروج
exit خروج
egress خروج
emersion خروج
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
work function انرژی خروج
ejaculated خروج منی
ejaculates خروج منی
angle of emergence زاویه خروج
ejaculating خروج منی
ejaculate خروج منی
dump valve شیر خروج
ingress and egress دخول و خروج
defecation خروج مدفوع
outages راه خروج
outage راه خروج
spermatism خروج منی
emergency exit خروج اضطراری
exhaust valve شیر خروج
prolapse of the uterus خروج سیبک
blow out خروج ناگهانی
spurt خروج ناگهانی
spurted خروج ناگهانی
electron affinity انرژی خروج
spurting خروج ناگهانی
spurts خروج ناگهانی
exit point نقطه خروج
emergency exit در خروج اضطراری
debouchment خروج ازتنگنا
emissions صدور خروج
order off حکم خروج
out flow of capital خروج سرمایه
capital outflow خروج سرمایه
eccentricity خروج از مرکز
eccentricity خروج از مرکزیت
logout خروج از سیستم
log out خروج از سیستم
log off خروج از سیستم
light spill خروج نور
order off the field حکم خروج
emission صدور خروج
exeat اجازهء خروج
debouch راه خروج
exhaust velosity سرعت خروج
transpiration خروج نفوذ
outlet مجرای خروج
eccentricities خروج از مرکزیت
eccentricities خروج از مرکز
outlets مجرای خروج
exhausts تخلیه کردن خروج
shelling برنامه خروج موقت
shell برنامه خروج موقت
eccentricities گریز یا خروج از مرکز
exhaust تخلیه کردن خروج
shells برنامه خروج موقت
eccentricity گریز یا خروج از مرکز
undoubling خروج از دوبلگی شطرنج
Where is the emergency exit? در خروج اضطراری کجاست؟
exhaust خروج گاز یابخار
exhausts خروج گاز یابخار
out flow of labor خروج نیروی کار
fifo خروج به ترتیب ورود
freedom of entry and exit ازادی ورود و خروج
gas tight مانع خروج گاز
clearing outwards اعلامیه خروج کشتی
clearance outwards مجوز خروج کشتی
eccentricity of the load خروج از مرکزیت بار
inner work function انرژی خروج درونی
infinite حلقهای که خروج ندارد.
outer work function انرژی خروج بیرونی
primer leak خروج گازاز ته چاشنی
exophthalmos خروج تخم چشم
gangway محل ورود و خروج از ناو
clearance papers اسناد خروج کشتی از بندر
break cover خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
ne exeat regno دستور عدم خروج از مملکت
choke ring حلقه مانع خروج گاز
clearance outwards مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
obturator الات مانع خروج گاز
gangways محل ورود و خروج از ناو
Please show me the way out I'll show you ! لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
trap house محل خروج هدفهای متحرک
lithotomy برش مثانه برای خروج سنگ
jetted خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jets خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jet خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
exits خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exit road راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
exit خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
jetting خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
spermatorrhoea خروج منی بدون اراده احتلام
blowing خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
port of exit مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
to shut in تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
to take off one رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
blasts ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
valve دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blast ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
valves دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blowdown خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
devices که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
photoemission خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
device که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
vaporific بخار زا
vaporific بخار شو
vaporer بخار زا
water vapor بخار اب
vapour بخار
vapour بخار اب
reeked بخار
halitus بخار
miasma بخار بد بو
reeking بخار
reeks بخار
brume بخار
reek بخار
vapor بخار
vapo بخار
aqueous vapor بخار اب
haze بخار
miasmas بخار بد بو
fuming بخار
fumes بخار
steams بخار اب
steams بخار
fume بخار
gasses بخار
fumed بخار
gas بخار
gases بخار
gassed بخار
steaming بخار اب
steamed بخار اب
steamed بخار
steam بخار اب
steam بخار
steaming بخار
extravasattion خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
jet propulsion نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
reek بخار دهان
steam trap تله بخار
steam engine موتور بخار
steam turbine توربین بخار
steamboat کشتی بخار
steam valve دریچه بخار
steam whistle سوت بخار
reeked بخار دهان
steam engine ماشین بخار
steam fog مه حاصل از بخار اب
steam ship کشتی بخار
steam hammer چکش بخار
steam generator دیگ بخار
vaporimeter بخار سنج
steam gauge بخار سنج
steam gas بخار دواتشه
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com