English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (12 milliseconds)
English Persian
red gun لوله پرتاب سرخ
Search result with all words
blue gun لوله پرتاب ابی
density of loading تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
electron gun لوله پرتاب الکترون
green gun لوله پرتاب سبز
ion gun لوله پرتاب یون
reactionpropulsion سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
velocity jump جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
Other Matches
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
one plus one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one and one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
pentathlon مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throwing ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throw ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
refire time زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
sockets بست لوله دوراهی لوله
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
deathlon مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
delivery error اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
weapon delivery پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
automatic toss روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
putting پرتاب
tossing پرتاب
toss پرتاب
tossed پرتاب
shove پرتاب
throws پرتاب
shoved پرتاب
shoves پرتاب
jetting پرتاب
hurls پرتاب
hurled پرتاب
puts پرتاب
put پرتاب
jetted پرتاب
jaculation پرتاب
jets پرتاب
jet پرتاب
hurl پرتاب
shoving پرتاب
launched پرتاب
detrusion پرتاب
throw پرتاب
launch پرتاب
launches پرتاب
pitches پرتاب
tosses پرتاب
throwing پرتاب
shying پرتاب
pitch پرتاب
launching پرتاب
shied پرتاب
shies پرتاب
shy پرتاب
shyer پرتاب
shyest پرتاب
angle of traverse زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
javelin throw پرتاب نیزه
throwing the javelin پرتاب نیزه
jettisons پرتاب کردن
jaculate پرتاب کردن
tilted شتاب پرتاب
hot hand پرتاب موفق
throwing the hammer پرتاب چکش
pitches پرتاب کردن
free throw پرتاب ازاد
propellants خرج پرتاب
launcher پرتاب کننده
launcher سکوی پرتاب
projection پرتاب طرح
projections پرتاب طرح
tilt شتاب پرتاب
propelling charge خرج پرتاب
propellant charge خرج پرتاب
tilts شتاب پرتاب
paradrop پرتاب با چتر
jettison پرتاب کردن
jettisoned پرتاب کردن
launching site محل پرتاب
jettisoning پرتاب کردن
lunger پرتاب کننده
let fly پرتاب کردن
fired پرتاب راکت
launching angle زاویه پرتاب
referee throw پرتاب داور
foul line خط پرتاب ازاد
caster پرتاب کننده
charity shot پرتاب ازاد
pelts پرتاب کردن
pelt پرتاب کردن
arm thrust پرتاب دست
airball پرتاب خطا
thrust پرتاب کردن
flings افکندن پرتاب
flinging افکندن پرتاب
sharity stripe خط پرتاب ازاد
fire پرتاب راکت
charity line خط پرتاب ازاد
shoving پرتاب شدن
shoves پرتاب شدن
shoved پرتاب شدن
shove پرتاب شدن
fires پرتاب راکت
bowshot تیر پرتاب
base ejection پرتاب شونده از ته
fling افکندن پرتاب
thrusting پرتاب کردن
thrusts پرتاب کردن
pounce پرتاب استامپ
forward cast پرتاب نخ ماهیگیری
chucks پرتاب نادرست
chucks پرتاب توپ
chucked پرتاب نادرست
chucked پرتاب توپ
propellant خرج پرتاب
chuck پرتاب نادرست
pounced پرتاب استامپ
pounces پرتاب استامپ
hammer throw پرتاب چکش
discus throw پرتاب دیسک
discus throwing پرتاب دیسک
air extraction پرتاب بار
aerial delivery پرتاب هوایی
foin پرتاب کردن
pouncing پرتاب استامپ
slung پرتاب شده
chuck پرتاب توپ
putting پرتاب وزنه
throw-ins پرتاب اوت
throw-in پرتاب اوت
shoot پرتاب کردن
threw پرتاب کرد
pitch پرتاب کردن
unsling پرتاب کردن
upthrow پرتاب ببالا
shot put پرتاب وزنه
shoots پرتاب کردن
small ball پرتاب بی حالت
torpedo launch پرتاب اژدر
deliveries پرتاب توپ
over 6 یا 8 پرتاب توپ
conversions پرتاب ازاد
puts پرتاب وزنه
put پرتاب وزنه
over- 6 یا 8 پرتاب توپ
delivery پرتاب گلوله
delivery پرتاب توپ
conversion پرتاب ازاد
throw in پرتاب اوت
skeet پرتاب کردن
weight throw پرتاب وزنه
project پرتاب کردن
projected پرتاب کردن
projects پرتاب کردن
pelted پرتاب کردن
deliveries پرتاب گلوله
throwing apparatus لوازم پرتاب
rocketry فن پرتاب موشک
pad سکوی پرتاب رسانگر
extraction parchute چتر پرتاب باز
stoccado پرتاب با ضربه شمشیر
projectile جسم پرتاب شده
aerial delivery پرتاب از راه هوا
horseshoe pitching بازی پرتاب نعل
javelin زوبین پرتاب نیزه
projectile جسم پرتاب شونده
spearfishing ماهیگیری با پرتاب نیزه
horseshoes بازی پرتاب نعل
castaways پرتاب کردن وزنه
free throw area منطقه پرتاب ازاد
slats پرتاب شدن شکافتن
goalthrow پرتاب دروازه بان
propellant باروت خرج پرتاب
sling زنجیردار پرتاب کردن
slinging زنجیردار پرتاب کردن
slings زنجیردار پرتاب کردن
pads سکوی پرتاب رسانگر
launch a missile موشک پرتاب کردن
slat پرتاب شدن شکافتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com