Dictiornary-Farsi | لژ جایگاه ویژه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
stall	لژ جایگاه ویژه
stalling	لژ جایگاه ویژه


Search result with all words

witness box	جایگاه ویژه گواهان در دادگاه
Other Matches

idiosyncrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms	توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups	گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
praetorial	متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
positioned	جایگاه
place	جایگاه
places	جایگاه
station	جایگاه
limb top	جایگاه
stationed	جایگاه
stations	جایگاه
cabin	جایگاه
position	جایگاه
toll house	جایگاه
placing	جایگاه
house	جایگاه جا
housed	جایگاه جا
houses	جایگاه جا
telephone station	جایگاه تلفن
pumping ststion	جایگاه تلمبه
hibernaculum	جایگاه زمستانی
home range	جایگاه حیوانات
seat	جایگاه نشاندن
seated	جایگاه نشاندن
seats	جایگاه نشاندن
grandstand	جایگاه سرپوشیده
grandstands	جایگاه سرپوشیده
picturedrome	جایگاه سینما
picture theatre	جایگاه سینما
operating room	جایگاه عمل
operating rooms	جایگاه عمل
booth	جایگاه رژه
flash house	جایگاه دزدان
sanctuaries	جایگاه مقدس
sanctuary	جایگاه مقدس
engine house	جایگاه لوکوموتیو
stands	جایگاه تماشاگران
galleries	جایگاه تماشاگران
gallery	جایگاه تماشاگران
booths	جایگاه رژه
site plan	نقشه جایگاه
banstand	جایگاه ارکست
lattice site	جایگاه شبکه
picture palace	جایگاه سینما
expanse of ruins	جایگاه خرابیها
scene of destruction	جایگاه خرابیها
parking place	جایگاه توقف
ordinal position	جایگاه ترتیبی
band-stand	جایگاه ارکستر
expanse of rubble	جایگاه خرابیها
bar	جایگاه متهمین در دادگاه
swinery	پرورشگاه یا جایگاه خوکان
stone work	جایگاه سنگ تراشی
lay by	جایگاه ایست ایستگاه
lay-bys	جایگاه ایست ایستگاه
paper advance setting	جایگاه پیشرفته ورق
menagerie	جایگاه دام ودد
platforms	کف راه جایگاه خطابه
gate chamber wall	جایگاه حرکت دریچه
lay-by	جایگاه ایست ایستگاه
stand	جایگاه گواه در دادگاه
stand one's ground <idiom>	حمایت از جایگاه شخص
malt house	جایگاه مالت سازی
menageries	جایگاه دام ودد
dock	جایگاه متهم در دادگاه
choir-wall	[دیواره ی جداکننده جایگاه]
dram shop	جایگاه نوشابه فروشی
podiums	بالکن جایگاه مخصوص
podium	بالکن جایگاه مخصوص
oarlock	جایگاه فلزی پارو
docked	جایگاه متهم در دادگاه
docks	جایگاه متهم در دادگاه
news stand	جایگاه فروش روزنامه
news-stand	جایگاه فروش روزنامه
news-stands	جایگاه فروش روزنامه
platform	کف راه جایگاه خطابه
press boxes	لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
press box	لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
far turn	پیچ سمت جایگاه
sail loft	جایگاه بادبان سازی
fire post	جایگاه اتش نشانی
sanctum	قدس جایگاه مقدس
bars	جایگاه متهمین در دادگاه
perched	جایگاه بلند جای امن
perch	جایگاه بلند جای امن
perches	جایگاه بلند جای امن
altar of credence	[جایگاه نان و شراب مقدس]
perching	جایگاه بلند جای امن
orchestras	دسته نوازندگان جایگاه ارکست
orchestra	دسته نوازندگان جایگاه ارکست
location	جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
haras	جایگاه تخم کشی اسب
choir-loft	[بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
witness box	جایگاه شهود گواه جای
locations	جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
fore	[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
tap room	جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
antechoir	جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
lubritorium	جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
choir-aisle	[راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
porter house	جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
clubhouses	ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
Pay attention to the house rules [hazard statements] .	توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
clubhouse	ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
grandstand	جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstands	جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
band shell	جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
iconostasis	[پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
choir-rail	[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
on licence	پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
specialist	ویژه گر
particulars	ویژه
expert	ویژه گر
idiocrasy	ویژه
specialists	ویژه گر
specific	ویژه
adhoc	ویژه
peculiar	ویژه
experts	ویژه گر
prerogative	حق ویژه
particular	ویژه
prerogatives	حق ویژه
special character	ویژه
specific humidity	نم ویژه
extra <adj.>	ویژه
paticular	ویژه
express	ویژه
privilege	حق ویژه
special	ویژه
net	ویژه
expressed	ویژه
expresses	ویژه
expressing	ویژه
nett	ویژه
specially	ویژه
specifics	ویژه
extra special	ویژه
nets	ویژه
priviege	حق ویژه
special <adj.>	ویژه
special case	مورد ویژه
idioms	زبان ویژه
idioms	تعبیر ویژه
idiom	زبان ویژه
special verdict	تصمیم ویژه
rarely	بااستادی ویژه
special duty	کار ویژه
acoustician	ویژه گر اواشنود
special symbol	نماد ویژه
special party	گروه ویژه
special drawing rights	حق برداشت ویژه
special drawing right	حق برداشت ویژه
idiom	تعبیر ویژه
specific gravities	گرانی ویژه
special deposits	سپردههای ویژه
specific gravity	گرانی ویژه
special passport	پاسپورت ویژه
special character	دخشه ویژه
special bastard	حرامزاده ویژه
body guard	هنگ ویژه
life guard	هنگ ویژه
penologist	ویژه گر کیفرشناسی
relative density	گرانی ویژه
particular lien	حق حبس ویژه
resistivity	مقاومت ویژه
gastronomist	ویژه گرخوراک
regiospecific	جهت ویژه
quantum state	ویژه حالت
proper volume	ویژه حجم
lacrimal	ویژه اشک
lachrymal	ویژه اشک
labeled cargo	کالای ویژه
kink	ویژه گی فرریز
indicium	نشانه ویژه
preceptorial	ویژه اموزگاری
prerogatived	دارای حق ویژه
proper function	ویژه تابع
favourite or vor	ویژه مخصوص
praetorian guard	گارد ویژه
proper value	ویژه مقدار
characteristic root	ویژه مقدار
characteristic number	ویژه مقدار
characteristic function	ویژه تابع
singular matrix	ماتریس ویژه
cariologist	ویژه گر قلب
special agreement	قرارداد ویژه
bylaw	قانون ویژه
byelaw	قانون ویژه
singular matrix	ماتریش ویژه
conizance	نشان ویژه
self weight	ویژه وزن
extra equipment	متعلقات ویژه
equity capital	ارزش ویژه
monocular	ویژه یک چشم
endemical	ویژه یک قوم