Dictiornary-Farsi | لیوان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 34 (4 milliseconds)
English	Persian
tumbler	لیوان
tumblers	لیوان
glass	لیوان
mug	لیوان
mugged	لیوان
mugging	لیوان
mugs	لیوان
tun	لیوان
burgundy glass	لیوان
tumbler	لیوان [شفاف]


Other Matches

water glass	لیوان اب
a glass of water	یک لیوان آب
glass	لیوان یخ
paper cup	لیوان کاغذی
lidding film	سرپوش لیوان
lidding film	کلاهک لیوان
rummer	لیوان مشروب
glassful	بقدر یک لیوان
There is a glass missing.	یک لیوان کم است.
glassful	مظروف یک لیوان
The glass is full of water.	لیوان پر از آب است
Empty this glass of water.	این لیوان آب راخالی کن
mug	لیوان بدون دسته
beakers	فرف کیمیاگری لیوان ازمایشگاه
beaker	فرف کیمیاگری لیوان ازمایشگاه
He emptied the glass to the last drop .	لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
stein	لیوان دسته دار ابجو خوری
Would you care for a cup of coffee?	آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
highball	یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
noggin	سطل چوبی لیوان چوبی
naggin	سطل چوبی لیوان چوبی
pannikin	لیوان کوچک پیمانه کوچک
noggins	سطل چوبی لیوان چوبی
wineglass	لیوان شراب پیمانه شراب