English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (7 milliseconds)
English Persian
impedance matrix ماتریس امپدانس
Other Matches
thinnest وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
impedance bridge پل امپدانس
line impedance امپدانس خط
impedance امپدانس
impedance corrector مصصح امپدانس
impedance transformer مبدل امپدانس
impedance converter مبدل امپدانس
impedance characteristic مشخصات امپدانس
impedance balancing تقارن امپدانس
impedance balancing تعادل امپدانس
image impedance امپدانس تصویر
output impedance امپدانس خروجی
coupling impedance امپدانس تزویج
high impedance امپدانس بالا
generator impedance امپدانس ژنراتور
impedance coupling پیوست امپدانس
impedance irregularity غیریکنواختی امپدانس
impedance relay رله ی امپدانس
impedance ratio نسبت امپدانس
impedance of grid امپدانس شبکه
impedance protection حفافت امپدانس
input impedance امپدانس ورودی
impedance meter امپدانس متر
internal impedance امپدانس داخلی
zener impedance امپدانس زنر
impedance function تابع امپدانس
impedance transformation تبدیل امپدانس
impedance transforming filter صافی تبدیل امپدانس
low impedance input ورودی اولیه با امپدانس کم
impedance feedback پیوست برگشت امپدانس
impedance comparator تطبیق دهنده امپدانس
impedance مقاومت جریان متناوب امپدانس
impedance meter دستگاه اندازه گیری امپدانس
high input impedance circuit مدار با امپدانس ورودی زیاد
impedance unbalance finder دستگاه یابنده امپدانس نامتعادل
impedance measuring set دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance unbalance measuring set دستگاه اندازه گیری امپدانس نامتعادل
matrix ماتریس
matrixes ماتریس
die ماتریس
z matrix ماتریس "زد"
lattice matrix ماتریس
null matrix ماتریس تهی
matrix ماتریس [ریاضی]
leontief matrix ماتریس لئونتیف
invert matrix ماتریس معکوس
y matrix ماتریس ایگرگ
square matrix ماتریس مربعی
matrix algebra جبر ماتریس
minor of matrix کهاد ماتریس
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
order of matrix مرتبه ماتریس
nonsingular matrix ماتریس عادی
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
singular matrix ماتریس ویژه
residual matrix ماتریس مازاد
unit matrix ماتریس واحد
triangular matrix ماتریس مثلثی
transpose matrix ماتریس برگردان
symmetric matrix ماتریس متقارن
square matrix ماتریس مربع
singular matrix ماتریس تکین
singular matrix ماتریس منفرد
scalar ماتریس یک عنصری
null matrix ماتریس صفر
inverse matrix ماتریس عکس
incidence matrix ماتریس تلاقی
core matrix ماتریس چنبرهای
correlation matrix ماتریس همبستگی
dot matrix ماتریس نقطهای
drawing die ماتریس کششی
factor matrix ماتریس عاملی
identity matrix ماتریس واحد
diagonal matrix ماتریس قطری
boolean matrix ماتریس بولی
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
matrixes جای پیدایش ماتریس
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
singular matrix ماتریس غیر عادی
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
matrix جای پیدایش ماتریس
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
element یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
elements یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
rows مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rowed مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
row مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
scalar مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
three state logic : بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
impedance مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
sparse array ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
bit image [مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
thermal کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
grid سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grids سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com