English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (6 milliseconds)
English Persian
singular matrix ماتریس تکین
Other Matches
thin وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
nonpar <adj.> تکین
singular تکین
monadic تکین
singular point نقطه تکین
monadic operator عملگر تکین
monadic operation عملکرد تکین
essential singularity نقطه تکین اساسی [ریاضی]
matrixes ماتریس
lattice matrix ماتریس
matrix ماتریس
z matrix ماتریس "زد"
die ماتریس
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
null matrix ماتریس صفر
null matrix ماتریس تهی
minor of matrix کهاد ماتریس
nonsingular matrix ماتریس عادی
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
order of matrix مرتبه ماتریس
y matrix ماتریس ایگرگ
unit matrix ماتریس واحد
triangular matrix ماتریس مثلثی
transpose matrix ماتریس برگردان
symmetric matrix ماتریس متقارن
square matrix ماتریس مربعی
square matrix ماتریس مربع
incidence matrix ماتریس تلاقی
singular matrix ماتریس ویژه
singular matrix ماتریس منفرد
scalar ماتریس یک عنصری
residual matrix ماتریس مازاد
matrix ماتریس [ریاضی]
matrix algebra جبر ماتریس
identity matrix ماتریس واحد
factor matrix ماتریس عاملی
drawing die ماتریس کششی
boolean matrix ماتریس بولی
dot matrix ماتریس نقطهای
core matrix ماتریس چنبرهای
diagonal matrix ماتریس قطری
impedance matrix ماتریس امپدانس
leontief matrix ماتریس لئونتیف
invert matrix ماتریس معکوس
correlation matrix ماتریس همبستگی
inverse matrix ماتریس عکس
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
matrixes جای پیدایش ماتریس
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
matrix جای پیدایش ماتریس
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
singular matrix ماتریس غیر عادی
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
element یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
elements یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
row مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rowed مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rows مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
scalar مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
sparse array ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
bit image [مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
thermal کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
grids سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grid سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com