Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (7 milliseconds)
English
Persian
factor matrix
ماتریس عاملی
Other Matches
thinners
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
dibasic
دو عاملی
factorial
عاملی
two way analysis
تحلیل دو عاملی
functional group
گروه عاملی
factorial validity
اعتبار عاملی
bifactor method
روش دو عاملی
two factor theory
نظریه دو عاملی
factor pattern
طرح عاملی
one factor theory
نظریه یک عاملی
factorial design
طرح عاملی
factor loading
وزن عاملی
factor structure
ساختار عاملی
factor analysis
تحلیل عاملی
overdetermination
تعین چند عاملی
polyhydroxcy alcohol
الکل چند عاملی
factorial invariance
تغییر ناپذیری عاملی
bifunctional catalysis
کاتالیز کردن دو عاملی
sixteen factor personality questionnaire
پرسشنامه شانزده عاملی شخصیت
directive effect of functional groups
اثر جهت دهندگی گروههای عاملی
os/
او- اس- توسیستم عاملی برای کامپیوترهای 2/personalsysterm
CDRTOS
سیستم عاملی که سخت افزار I-CD را اجرا کند
unix
یک سیستم عاملی که براحتی قابل استفاده است
herbicides
عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکارمیرود
carbonet hardness
درجه سختی آب و عاملی جهت تعیین رنگرزی بهتر
herbicide
عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکارمیرود
dos
سیستم عاملی که توسط ماکروسافت برای IBM PC ساخته شده
DR DOS
سیستم عاملی که Digital Resaerch برای IBM PC ایجاد کرده است
vm/sp
VirtualIB سیستم عاملی برای کامپیوترهای بزرگ Product System achine
dos
سیستم عاملی که توسط Digital Research برای IBM PC ساخته شده است
matrixes
ماتریس
matrix
ماتریس
z matrix
ماتریس "زد"
lattice matrix
ماتریس
die
ماتریس
matrix algebra
جبر ماتریس
minor of matrix
کهاد ماتریس
nonsingular matrix
ماتریس ناویژه
nonsingular matrix
ماتریس عادی
nonsingular matrix
ماتریس ناتکین
null matrix
ماتریس تهی
matrix
ماتریس
[ریاضی]
null matrix
ماتریس صفر
symmetric matrix
ماتریس متقارن
square matrix
ماتریس مربعی
singular matrix
ماتریس تکین
singular matrix
ماتریس ویژه
y matrix
ماتریس ایگرگ
unit matrix
ماتریس واحد
scalar
ماتریس یک عنصری
residual matrix
ماتریس مازاد
triangular matrix
ماتریس مثلثی
square matrix
ماتریس مربع
order of matrix
مرتبه ماتریس
transpose matrix
ماتریس برگردان
leontief matrix
ماتریس لئونتیف
invert matrix
ماتریس معکوس
drawing die
ماتریس کششی
dot matrix
ماتریس نقطهای
correlation matrix
ماتریس همبستگی
core matrix
ماتریس چنبرهای
singular matrix
ماتریس منفرد
boolean matrix
ماتریس بولی
diagonal matrix
ماتریس قطری
identity matrix
ماتریس واحد
impedance matrix
ماتریس امپدانس
inverse matrix
ماتریس عکس
incidence matrix
ماتریس تلاقی
commision agent
نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
trsdos
System Operating ShackDisk Radio Tandyسیستم عاملی برای ریزکامپیوتر 08shackTRS- radio
adjunct matrix
ماتریس الحاقی
[ریاضی]
triangular matrix
ماتریس مثلثی
[ریاضی]
Jacobi matrix
ماتریس ژاکوبی
[ریاضی]
square matrix
ماتریس مربعی
[ریاضی]
adjoint matrix
ماتریس الحاقی
[ریاضی]
matrix multiplication
ضرب ماتریس
[ریاضی]
invertible matrix
ماتریس وارون
[ریاضی]
identity matrix
ماتریس همانی
[ریاضی]
unit matrix
ماتریس همانی
[ریاضی]
the transpose of a matrix
ترانهاده یک ماتریس
[ریاضی]
dot matrix printer
چاپگر یا ماتریس نقطهای
matrix
جای پیدایش ماتریس
dot matrix printer
چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printers
چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printers
چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix character
کاراکتر ماتریس نقطهای
impedance matrix
ماتریس مقاومت فاهری
impluse response matrix
ماتریس انتقال ضربه
magnetic matrix memory
حافظه ماتریس مغناطیسی
matrixes
جای پیدایش ماتریس
nonsingular matrix
ماتریس غیر منفرد
singular matrix
ماتریس غیر عادی
semidefinite matrix
ماتریس نیمه معین
positive definite matrix
ماتریس همیشه مثبت
real time
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
lower triangular matrix
ماتریس پایین مثلثی
[ریاضی]
element
یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
the main diagonal of a matrix
قطر اصلی یک ماتریس
[ریاضی]
elements
یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
multivariable multimethod matrix
ماتریس چند متغیری- چندروشی
payoff matrix
ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
upper triangular matrix
ماتریس بالا مثلثی
[ریاضی]
row
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rows
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
scalar
مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
rowed
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
transpose matrix
ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
sparse array
ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
bit image
[مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
knot ratio
نسبت تعداد گره
[این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
thermal
کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
leontief matrix
اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
grid
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grids
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
wire matrix printer
یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com