English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (6 milliseconds)
English Persian
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
Other Matches
thinners وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
grosses ناویژه
gross ناویژه
grossest ناویژه
grossed ناویژه
grossing ناویژه
grosser ناویژه
gross weight وزن ناویژه
margin سود ناویژه
layman ناویژه کار
margins سود ناویژه
laymen ناویژه کار
gross capacity فرفیت ناویژه
lays : غیر متخصص ناویژه کار
lay : غیر متخصص ناویژه کار
grossing کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grosser کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grosses کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grossed کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
gross کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grossest کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
die ماتریس
matrixes ماتریس
matrix ماتریس
lattice matrix ماتریس
z matrix ماتریس "زد"
incidence matrix ماتریس تلاقی
null matrix ماتریس صفر
inverse matrix ماتریس عکس
null matrix ماتریس تهی
nonsingular matrix ماتریس عادی
invert matrix ماتریس معکوس
minor of matrix کهاد ماتریس
matrix algebra جبر ماتریس
scalar ماتریس یک عنصری
leontief matrix ماتریس لئونتیف
order of matrix مرتبه ماتریس
y matrix ماتریس ایگرگ
unit matrix ماتریس واحد
triangular matrix ماتریس مثلثی
transpose matrix ماتریس برگردان
symmetric matrix ماتریس متقارن
matrix ماتریس [ریاضی]
square matrix ماتریس مربعی
square matrix ماتریس مربع
singular matrix ماتریس تکین
singular matrix ماتریس ویژه
singular matrix ماتریس منفرد
residual matrix ماتریس مازاد
correlation matrix ماتریس همبستگی
dot matrix ماتریس نقطهای
diagonal matrix ماتریس قطری
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
core matrix ماتریس چنبرهای
drawing die ماتریس کششی
factor matrix ماتریس عاملی
boolean matrix ماتریس بولی
identity matrix ماتریس واحد
impedance matrix ماتریس امپدانس
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
matrixes جای پیدایش ماتریس
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
matrix جای پیدایش ماتریس
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
singular matrix ماتریس غیر عادی
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
elements یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
element یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
rows مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rowed مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
row مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
scalar مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
sparse array ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
bit image [مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
thermal کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
grid سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grids سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com