English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (9 milliseconds)
English Persian
dot matrix ماتریس نقطهای
Search result with all words
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
Other Matches
thinners وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
double row spot welding جوشکاری نقطهای زنجیرهای جوشکاری نقطهای دوردیفه
pin point نقطهای
point indentification هویت نقطهای
point estimate براورد نقطهای
point estimation تخمین نقطهای
point elasticity کشش نقطهای
dot product ضرب نقطهای
point contact کنتاکت نقطهای
spot welding جوش نقطهای
spot welding جوشکاری نقطهای
point charge بار نقطهای
point defect نقص نقطهای
point discharge تخلیه نقطهای
bridge spot weld جوشکاری نقطهای
point estimation براورد نقطهای
two point threshold استانه دو نقطهای
point particle ذره نقطهای
point operation عمل نقطهای
point function تابع نقطهای
point target اماج نقطهای
pinpoint target هدف نقطهای
point load بار نقطهای
multipoint چند نقطهای
point contact تماس نقطهای
point group گروه نقطهای
point imperfection ناکاملی نقطهای
multipoint line خط چند نقطهای
single row spot welding جوشکاری نقطهای سری
spot welding machine دستگاه جوش نقطهای
diglottic stimulation تحریک دو نقطهای زبان
dichoglottic stimulation تحریک دو نقطهای زبان
multipoint circuit مدار چند نقطهای
point contact rectifier یکسو کننده نقطهای
lattice point group گروه نقطهای شبکه
point biserial correlation همبستگی دو رشتهای نقطهای
rpbis همبستگی دو رشتهای نقطهای
spot welding electrode الکترود جوشکاری نقطهای
known datum point نقطهای با مختصات وگرای معلوم
welded contact rectifier یکسو کننده نقطهای جوش شده
previous spot نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
terminal نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
terminals نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
grazing point نقطهای که مسیر گلوله به مانع برخورد میکند
matrixes ماتریس
matrix ماتریس
lattice matrix ماتریس
die ماتریس
z matrix ماتریس "زد"
check point نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
head spot نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
phantom section خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
nonsingular matrix ماتریس عادی
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
null matrix ماتریس صفر
order of matrix مرتبه ماتریس
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
residual matrix ماتریس مازاد
scalar ماتریس یک عنصری
drawing die ماتریس کششی
diagonal matrix ماتریس قطری
square matrix ماتریس مربع
square matrix ماتریس مربعی
boolean matrix ماتریس بولی
symmetric matrix ماتریس متقارن
transpose matrix ماتریس برگردان
triangular matrix ماتریس مثلثی
unit matrix ماتریس واحد
core matrix ماتریس چنبرهای
null matrix ماتریس تهی
y matrix ماتریس ایگرگ
factor matrix ماتریس عاملی
identity matrix ماتریس واحد
minor of matrix کهاد ماتریس
matrix algebra جبر ماتریس
singular matrix ماتریس منفرد
leontief matrix ماتریس لئونتیف
correlation matrix ماتریس همبستگی
invert matrix ماتریس معکوس
inverse matrix ماتریس عکس
incidence matrix ماتریس تلاقی
singular matrix ماتریس ویژه
singular matrix ماتریس تکین
impedance matrix ماتریس امپدانس
matrix ماتریس [ریاضی]
lunitidal interval فاصله زمانی بین عبور ماه از نقطهای وایجادمد در ان نقطه
turning points نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning point نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
matrixes جای پیدایش ماتریس
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
matrix جای پیدایش ماتریس
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
singular matrix ماتریس غیر عادی
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
popeye در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
dieresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
diaeresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
elements یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
element یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
rows مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
scalar مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
row مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rowed مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
real stagnation point نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
center of gyration نقطهای در یک جسم صلب که اگر همه جرم در ان متمرکزشود ممان اینرسی حول همان محور تغییر نماید
collimate تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
sparse array ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
epicycloid منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
bit image [مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
centroid در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
thermal کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
inner product ضرب نقطهای ضرب نردهای
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
grid سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grids سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com