Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (16 milliseconds)
English	Persian
sniggle	مارماهی گرفتن
Search result with all words
fish pot	سبدبرای گرفتن ماهی بویژه مارماهی وخرچنگ
Other Matches
eels	مارماهی
moray	مارماهی
lamprey	مارماهی
eel	مارماهی
elver	بچه مارماهی
rock sucker	مارماهی دریایی
gymnotus	مارماهی برقی
sniggle	مارماهی صد کردن
conger	مارماهی بزرگ
gunnel	مارماهی ریز
sandpiper	نوعی مارماهی کوچک
hagfish	مارماهی دهان گرد
grig	مارماهی کوچک زنجره
electric eel	یکنوع ماهی بزرگ شبیه مارماهی
eelgrass	علف مارماهی که گیاهی است دریایی
to take medical advice	دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
calebrate	جشن گرفتن عید گرفتن
gripping	طرز گرفتن وسیله گرفتن
slag	کفه گرفتن تفاله گرفتن
to seal up	درز گرفتن کاغذ گرفتن
clam	بچنگال گرفتن محکم گرفتن
gripped	طرز گرفتن وسیله گرفتن
grip	طرز گرفتن وسیله گرفتن
clams	بچنگال گرفتن محکم گرفتن
grips	طرز گرفتن وسیله گرفتن
take in <idiom>	زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
To tell some one his fortune .	برای کسی فال گرفتن ( فال کسی را گرفتن )
retreat	پس گرفتن
abates	اب گرفتن از
to take fast hold of	گرفتن
abating	اب گرفتن از
abated	اب گرفتن از
abate	اب گرفتن از
retrieves	پس گرفتن
to take one's stand	جا گرفتن
pushing	گرفتن
to take up	گرفتن
to whisk away or off	گرفتن
retreated	پس گرفتن
to nestle oneself	جا گرفتن
grabbing	گرفتن
grabs	گرفتن
takes	گرفتن
take	گرفتن
to take a wife	زن گرفتن
blinds	گرفتن
blinded	گرفتن
blind	گرفتن
to shut off	را گرفتن
to station oneself	جا گرفتن
retreats	پس گرفتن
retreating	پس گرفتن
encumbered	گرفتن
tong	گرفتن
retrieve	پس گرفتن
retaking	پس گرفتن
ceasing	گرفتن
get	گرفتن
encumber	گرفتن
situates	جا گرفتن
gets	گرفتن
situate	جا گرفتن
ceases	گرفتن
ceased	گرفتن
cease	گرفتن
To go bad and stink.	بو گرفتن
getting	گرفتن
To treat flippantly(lightly).	شل گرفتن
retrieved	پس گرفتن
retakes	پس گرفتن
encumbering	گرفتن
unsay	پس گرفتن
encumbers	گرفتن
wive	زن گرفتن
withdraw	پس گرفتن
withdraws	پس گرفتن
retake	پس گرفتن
retaken	پس گرفتن
acclimatize	خو گرفتن
acclimatized	خو گرفتن
acclimatizes	خو گرفتن
situating	جا گرفتن
acclimatizing	خو گرفتن
acclimatising	خو گرفتن
deglutinate	گرفتن
hold	گرفتن
lay to heart	به دل گرفتن
obturate	گرفتن
catch	گرفتن
raclaim	پس گرفتن
reoccupy	از سر گرفتن
skims	گرفتن کف
overtakes	گرفتن
skims	کف گرفتن از
skimmed	گرفتن کف
overtaken	گرفتن
to addict oneself	خو گرفتن
holds	گرفتن
withdrawals	پس گرفتن
indwell	جا گرفتن
catch on	گرفتن
despumate	کف گرفتن از
devest	گرفتن
capturing	گرفتن
disesteem	کم گرفتن
captures	گرفتن
capture	گرفتن
tithes	ده یک گرفتن از
tithe	ده یک گرفتن از
false grip	گرفتن
get at	گرفتن
adeem	پس گرفتن
inclasp	در بر گرفتن
withdrawal	پس گرفتن
overtake	گرفتن
skimmed	کف گرفتن از
skim	گرفتن کف
cork	گرفتن
seize	گرفتن
to get at	گرفتن
resuming	از سر گرفتن
resumes	از سر گرفتن
resumed	از سر گرفتن
resume	از سر گرفتن
to hunt out	گرفتن
grab	گرفتن
to lay a wager	گرفتن
seized	گرفتن
corks	گرفتن
seizes	گرفتن
skim	کف گرفتن از
to begin again	از سر گرفتن
resumption	از سر گرفتن
recapturing	پس گرفتن
recaptures	پس گرفتن
to break in	گرفتن
to bring to a stop	را گرفتن
to put a stop to	را گرفتن
recaptured	پس گرفتن
to call back	پس گرفتن
recapture	پس گرفتن
to catch a fly	بل گرفتن
to catch on	گرفتن
to draw back	پس گرفتن
grabbed	گرفتن
detract	گرفتن
reclaimed	پس گرفتن
lute	گل گرفتن
reclaim	پس گرفتن
accompanies	دم گرفتن
break out	در گرفتن
lutes	گل گرفتن
flea	کک گرفتن
fleas	کک گرفتن
accustoms	خو گرفتن
infold	در بر گرفتن
accompanied	دم گرفتن
acquires	گرفتن
reclaims	پس گرفتن
acquire	گرفتن
reclaiming	پس گرفتن
puddles	گل گرفتن
accustom	خو گرفتن
puddle	گل گرفتن
nails	گرفتن
nailed	گرفتن
nail	گرفتن
accustoming	خو گرفتن
wed	گرفتن
renovates	از سر گرفتن
renovated	از سر گرفتن
receive	گرفتن
renovate	از سر گرفتن
acquiring	گرفتن
to get accustomed to	خو گرفتن [به]
detracts	گرفتن
detracting	گرفتن
acclimatised	خو گرفتن
detracted	گرفتن
to get used to	خو گرفتن [به]
renovating	از سر گرفتن
get off the ground <idiom>	پا گرفتن
accompany	دم گرفتن
acclimatises	خو گرفتن
receives	گرفتن
debugged	گرفتن پارازیت
debug	گرفتن پارازیت
fasts	روزه گرفتن
wrestles	کشتی گرفتن
clutches	محکم گرفتن
clutching	محکم گرفتن
differentiate	مشتق گرفتن
clutched	محکم گرفتن
clutch	محکم گرفتن
fastest	روزه گرفتن
fasted	روزه گرفتن
crab	خرچنگ گرفتن
seizures	گرفتن هدف
seizure	گرفتن هدف
cogs	طاس گرفتن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com