English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (4 milliseconds)
English Persian
spiral مارپیچی
spiraled مارپیچی
spiraling مارپیچی
spiralled مارپیچی
spiralling مارپیچی
spirals مارپیچی
sinuous مارپیچی
anfractuous مارپیچی
chochleate مارپیچی
gyroidal مارپیچی
helical مارپیچی
pinwheel مارپیچی
toroid مارپیچی
annular مارپیچی
Other Matches
barred spiral galaxy کهکشان مارپیچی مسدود کهکشان مارپیچی میله دار
zigzagging حرکت مارپیچی
spiral drill مته مارپیچی
spiral galaxy کهکشان مارپیچی
helical scanning مراقبت مارپیچی
snaking columns ستونهای مارپیچی
snake dance رقص مارپیچی
spindle stairs پلکان مارپیچی
helicon شیپوربرنجی مارپیچی
spiral agitator همزن مارپیچی
helical structure ساختار مارپیچی
helical spring فنر مارپیچی
spiral arms بازوهای مارپیچی
labyrinths پلکان مارپیچی
labyrinth پلکان مارپیچی
spiral beater همزن مارپیچی
snake مارپیچی بودن
drills مته مارپیچی
drilled مته مارپیچی
drill مته مارپیچی
snakes مارپیچی بودن
snaked مارپیچی بودن
barley-sugar ستون مارپیچی
worm gear دنده مارپیچی
zigzag حرکت مارپیچی
zigzagged حرکت مارپیچی
zigzags حرکت مارپیچی
vortiginous پیچاپیچ مارپیچی
spindle stairs راه پله مارپیچی
weaving حرکت مارپیچی ناو
rivulose دارای خطوط مارپیچی
wreaths نرده پلکان مارپیچی
toroid سطح ایجادشده از خط مارپیچی
helicoidal motion حرکت پیچی یا مارپیچی
wreath نرده پلکان مارپیچی
winding مارپیچی رود پیچ
coil spring فنر مارپیچی شکل
helical حلزونی شکل مارپیچی
acyclic غیر قابل چرخش مارپیچی
snakes دارای حرکت مارپیچی بودن
whorls مارپیچی حلقه یا پیچ خوردن
whorl مارپیچی حلقه یا پیچ خوردن
snake دارای حرکت مارپیچی بودن
helical scanning بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
double helical gear چرخ دندانه مارپیچی دوبل
snaked دارای حرکت مارپیچی بودن
spiral scanning مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
the smoke culs درد بصورت مارپیچی بالا می رود
hyperbolic navigation ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
hob فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
hobs فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
automatic hobbing machine ماشین فرز چرخ دنده مارپیچی خودکار
newels تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
newel تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
castle style [نوعی معماری قرن هجدهم میلادی با کنگره و مزغل و پله های مارپیچی]
snake mode روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
nautilus حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
twist drill پارچه راه راه مارپیچی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com