Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (8 milliseconds)
English
Persian
budget surplus
مازاد بودجه
Other Matches
appropriation
بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
salvaged
مازاد
salvages
مازاد
salvaging
مازاد
surcharge water
اب مازاد
rejcet
مازاد
residual
مازاد
surpluses
مازاد
salvage
مازاد
excesses
مازاد
spoil
مازاد
excess
مازاد
spoiled
مازاد
spoiling
مازاد
spoils
مازاد
surplus
مازاد
excess demand
درخواست مازاد
excess
اضافه مازاد
overproduction
تولید مازاد
surplus water
ابهای مازاد
farm surplus
مازاد کشاورزی
excess stock
موجودی مازاد
spares
اقلام مازاد
redundant
مازاد بر احتیاج
excess reserves
اندوختههای مازاد
export surplus
مازاد صادرات
superimposed
مازاد بر احتیاج
basic surplus
مازاد اساسی
excesses
اضافه مازاد
residual matrix
ماتریس مازاد
surplus production
مازاد تولید
surplus gas
گاز مازاد
surplus stock
موجودی مازاد
economic surplus
مازاد اقتصادی
spoin bank
انبار مازاد
remainder
مابقی مازاد
social surplus
مازاد اجتماعی
residual variance
پراکنش مازاد
system overhead
مازاد سیستم
sellers surplus
مازاد فروشنده
residue of the state
مازاد ترکه
excess listing
لیست اقلام مازاد
surpluses
اقلام اضافی و مازاد
trade balance surplus
مازاد تراز تجاری
tail drain
نهرچه ابهای مازاد
back titration
تیتر کردن مازاد
excess capacity theory
نظریه مازاد فرفیت
surplus
اقلام اضافی و مازاد
producer surplus
مازاد تولید کننده
import surcharge
حقوق واردات مازاد
surplus energy theory
نظریه انرژی مازاد
surplus
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
excess demand
تقاضای زیادی مازاد تقاضا
excess demand inflation
تورم ناشی از مازاد تقاضا
excess listing
لیست وسایل انفرادی مازاد
surpluses
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
property disposition
از بین بردن اقلام مازاد
the system of
رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
vent for surplus theory of trade
نظریه تجارت "درباره استفاده از مازاد "
spoin bank
محل نگهداری وسایل مازاد بر احتیاج
deficits
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficit
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
budget line
خط بودجه
possibilities line
خط بودجه
unfunded
بی بودجه
budgets
بودجه
appropriation symbol
کد بودجه
budgeted
بودجه
budget
بودجه
fixed budget
بودجه ثابت
margin
بودجه احتیاطی
flexible budget
بودجه متغیر
government budget
بودجه دولت
margins
بودجه احتیاطی
government dificit surplus
کسر بودجه
financial budget
بودجه مالی
family budget
بودجه خانوار
family budget
بودجه خانواده
deficits
کسر بودجه
administrative budget
بودجه اداری
household budget
بودجه خانوار
deficit
کسر بودجه
military funds
بودجه نظامی
budgetary control
کنترل بودجه
program budget
بودجه برنامهای
budgetary
مربوط به بودجه
preliminary budget
بودجه مقدماتی
preliminary budget
بودجه ابتدائی
unbalanced budget
بودجه نامتوازن
unified budget
بودجه واحد
variable budget
بودجه متغیر
budgeting
بودجه ریزی
operating budget
بودجه عملیاتی
national budget
بودجه ملی
municipal budget
بودجه شهرداری
budget balance
توازن بودجه
annual budget
بودجه سالانه
budget balance
تعادل بودجه
budget execution
اجرای بودجه
budget expenditures
مخارج بودجه
budget period
دوره بودجه
budget period
زمان بودجه
budget process
فرایند بودجه
budget process
مراحل بودجه
balanced budget
بودجه متوازن
budget surplus
اضافه بودجه
budgetary appropriations
تخصیص بودجه
budget determinant
تعیین بودجه
budget deficit
کسر بودجه
budget bureau
دفتر بودجه
budget ceiling
سقف بودجه
budget comittee
گروه بودجه
budget constraint
محدودیت بودجه
budget credit
اعتبار بودجه
budget cycle
گردش بودجه
budget cycle
مراحل بودجه
budget data
اطلاعات بودجه
budget deficit
کسری بودجه
cyclical budget
بودجه دورانی
state budget
بودجه دولت
cyclical budget
بودجه ادواری
capital budget
بودجه تاسیساتی
appropriation
اختصاص بودجه
capital budget
بودجه سرمایهای
cash budget
بودجه نقدی
development budget
بودجه عمرانی
appropriation limitation
محدودیت بودجه
current budget
بودجه جاری
budget directive
دستورالعمل تهیه بودجه
flexible budget
بودجه انعطاف پذیر
national economic budget
بودجه اقتصادی ملی
cyclically balanced budget
بودجه متوازن ادواری
operating budget
بودجه بهره برداری
budget classification
طبقه بندی بودجه
apportionment
واگذاری سهمیه بودجه
balanced budget theorem
قضیه بودجه متوازن
command budget estimate
براورد بودجه یکان
naval appropriation bill
بودجه نیروی دریایی
capital budgeting
بودجه بندی سرمایه
The budget deficit of 1980 .
کسر بودجه سا ل1980
budgeter
تهیه کننده بودجه
budgeteer
تهیه کننده بودجه
deficit financing
تامین کسر بودجه
finance
بودجه چیزی را تهیه کردن
financed
بودجه چیزی را تهیه کردن
finances
بودجه چیزی را تهیه کردن
financing
بودجه چیزی را تهیه کردن
provide for in the budget
در بودجه پیش بینی کردن
preliminary budget forecast
پیش بینی مقدماتی بودجه
to p for a sum in the budget
مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
capital budget
بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
multiplier effect of a balanced budget
اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
planning programming budgetting
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
budgetary control
کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
balanced budget multiplier
ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
The welfare budget has been cut down.
از بودجه رفاهی مقداری زده اند
appropriation language
شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
deficit financing
تامین مالی از راه کسر بودجه
competroller
سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
peace dividend
ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
mercantilists
مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
slush fund
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush funds
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com