English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
armor plate planer ماشین رنده ورق زرهی
Other Matches
contouring shaper ماشین رنده کاری
saddle صفحه رنده بند ماشین تراش
saddled صفحه رنده بند ماشین تراش
bevel gear generator ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
saddles صفحه رنده بند ماشین تراش
armor protection حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
planer دستگاه رنده نجاری میزی ماشین صفحه تراش دروازهای
jointer رنده دستگاه رنده بلند
spoke shave رنده مشته رنده کبوتری رنده کبوتری
antitank ضد زرهی
armor زرهی
rmour زرهی
armored زرهی
armoring زرهی
armorial زرهی
mechanized پیاده زرهی
armored cavalry سوار زرهی
armored infantry پیاده زرهی
armor plate ورق زرهی
armor protection حفافت زرهی
armor group گروه زرهی
armor رسته زرهی
armor زرهی کردن
armour زرهی کردن
cavalry سوار زرهی
shelling زرهی پوشش
shell زرهی پوشش
armored vehicle خودروی زرهی
shells زرهی پوشش
sheathed cable کابل زرهی
armored artillery توپخانه زرهی
panzer لشگر زرهی المانی
armored reconnaissance vehicle خودروی شناسایی زرهی
armor plate حفاظ یا پوشش زرهی
light armor وسایل زرهی سبک
composite armor نیروی زرهی مرکب
armor sweep عملیات پاکسازی زرهی
armor plate rolling mill دستگاه نورد ورق زرهی
achievement of arms مجموعه ای از نشان های زرهی
coil up جمع شدن ستون زرهی
domes کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
dome کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
tank recovery vehicle خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
composite squadron گردان سوار زرهی یا هلی کوپتر مختلط
self binder ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
machinists ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
oblique edged scraper رنده کج
scraper رنده
shavers رنده
bevel رنده کر دن
turning tool رنده
grates رنده
shaver رنده
planer رنده کش
planing رنده
planed رنده
planer bed کف رنده
planes رنده
grate رنده
grated رنده
plane رنده
jack plane رنده بزرگ
jack plane رنده دستگاه
cross plane رنده کردن
grates رنده کردن
die stock بدنه رنده
rabbet plane رنده دو راهه
grooving plane رنده شیار
european type plane رنده فرنگی
excelsior رنده چوب
plane knife تیغه رنده
compass plane رنده سینه
chipper رنده نجاری
sash plane رنده بغل
grate رنده کردن
rack type cutter شانه رنده
grated رنده کردن
plane iron تیغ رنده
routing plane رنده کفرند
toothing plane رنده خط گیری
toothing plane رنده خشخاش
moulding plane رنده ابزار
routing plane رنده تهرند
smoothing plane رنده دو تیغ
planed رنده کردن
spoke shave رنده مشتی
bit تیغه رنده
planes رنده کردن
smoothing plane رنده پرداخت
chip رنده کردن
stocked بدنه رنده
planing رنده کردن
stock بدنه رنده
bits تیغه رنده
round edged scraper رنده نیمبر
shaves رنده کردن
smooth with the plane رنده کردن
jointing plane رنده بلند
jointing plane رنده دستگاه
rack میله رنده
racked میله رنده
smoothen رنده کردن
racks میله رنده
wracked میله رنده
wracks میله رنده
chips رنده کردن
plane رنده کردن
shave رنده کردن
shaved رنده کردن
grater رنده آشپزخانه
hand plane رنده کردن دستی
body of carpenter's plane کوله رنده نجاری
plane با رنده صاف کردن
dado plane رنده کام کنی
rabbet plane رنده کام کنی
planed با رنده صاف کردن
stick plane رنده با تیغه گرد
stick plane رنده میله دار
smooth plane رنده صاف کاری
planing با رنده صاف کردن
tooth plane رنده دندانه دار
planes با رنده صاف کردن
adjustable plane رنده درجه دار
grooving plane رنده کام کنی
rebate plane رنده کام کنی
jack plane رنده درشت تراش
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined ماشین کردن با ماشین رفتن
machine ماشین کردن با ماشین رفتن
machined 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines ماشین کردن با ماشین رفتن
machine 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
double housing planner دستگاه رنده با دو قسمت ساکن
planing iron grinder دستگاه تیزکننده تیغه رنده
slot شیار دراوردن رنده کردن چاک
sauerkraut کلم رنده شده واب پز با سرکه
bevel gear planer دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
slotting شیار دراوردن رنده کردن چاک
slots شیار دراوردن رنده کردن چاک
fax مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxing مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
scout car خودروی دیده وری خودروی شناسایی زرهی
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
double standard planer دستگاه رنده با دو قسمت ساکن صفحه تراش استاندارددوبل
ricer رنده مخصوص رشته کردن سیب زمینی وخمیر
assembled ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
automated teller machine ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
the machine is in operation ماشین در گردش است ماشین دایر است
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
digital computer ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
Jacquard loom ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
motor- ماشین
automatons ماشین
automaton ماشین
pressmen ماشین چی
pressman ماشین چی
wheel رل ماشین
wheeling رل ماشین
wheels رل ماشین
machanist ماشین چی
motor ماشین
motored ماشین
runners ماشین چی
apparatus ماشین
runner ماشین چی
freeze-up ماشین
machine ماشین
machines ماشین
machined ماشین
mechanism ماشین
engine ماشین
mechanisms ماشین
motors ماشین
plants ماشین
mill ماشین
plant ماشین
gin ماشین
gins ماشین
mills ماشین
computers ماشین متفکر
chauffeured راننده ماشین
typing ماشین نویسی
tank ماشین سوخت
reaper ماشین درو
tank باک ماشین
cropper ماشین موزنی
adder ماشین جمع
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com