English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
malting مالت سازی
Search result with all words
malt house جایگاه مالت سازی
Other Matches
MalT مالت زدن بحالت مالت دراوردن
brucellosis تب مالت
mallet مالت
malta fever تب مالت
malty مالت مانند
Malta جزیره مالت
maltese اهل مالت
mashes خیساندهء مالت
mashing خیساندهء مالت
purling مشروب مالت
maltster مالت ساز
mashed خیساندهء مالت
mash خیساندهء مالت
undulant fever مالت مالطه
purls مشروب مالت
purled مشروب مالت
purl مشروب مالت
MalT مالت ابجو ساختن
malted milk نوشیدنی حاوی شیر خشک و مالت و بستنی
malted milks نوشیدنی حاوی شیر خشک و مالت و بستنی
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
local anasthesia سر سازی
individualised تک سازی
pavement کف سازی
bridge building پل سازی
idolization بت سازی
bridgework پل سازی
repk lection پر سازی
individualization تک سازی
truncation بی سر سازی
individuation تک سازی
retortion خم سازی
retortion کج سازی
pavements کف سازی
individualises تک سازی
deflexion خم سازی
compaction تو پر سازی
flooring کف سازی
flection خم سازی
individualized تک سازی
individualizes تک سازی
padding له سازی
individualising تک سازی
individualizing تک سازی
stylization مد سازی
individualize تک سازی
supersession لغو سازی
simplifying ساده سازی
refrigeration سرد سازی
acidification اسید سازی
torrefaction خشک سازی
sterilization سترون سازی
activation فعال سازی
torrefaction برشته سازی
simplifies ساده سازی
simplify ساده سازی
modulation سوار سازی
modernization نوین سازی
idealize دلخواه سازی
reconstructions دوباره سازی
reconstruction دوباره سازی
afforestment جنگل سازی
renewals تازه سازی
renewal تازه سازی
coaching اماده سازی
evacuation تهی سازی
negation خنثی سازی
braziers برنج سازی
brazier برنج سازی
refreshing دوباره سازی
refreshingly دوباره سازی
activation barrier سد فعال سازی
idealizing دلخواه سازی
idealizes دلخواه سازی
idealized دلخواه سازی
idealising دلخواه سازی
idealises دلخواه سازی
idealised دلخواه سازی
sculptures مجسمه سازی
sculpture پیکره سازی
sculpture مجسمه سازی
sculptures پیکره سازی
disclosure فاش سازی
inversions وارون سازی
frame-ups پرونده سازی
accommodation برون سازی
frame-up پرونده سازی
tankage مخزن سازی
tanning چرم سازی
scheme سامان سازی
tepefaction ملول سازی
accommodations برون سازی
tenderization نازک سازی
severance جدا سازی
portrayal مجسم سازی
portrayals مجسم سازی
inversion وارون سازی
systemization اسلوب سازی
netting تور سازی
enslavement بنده سازی
suffocation خفه سازی
revelations فاش سازی
revelation فاش سازی
schemes سامان سازی
schemed سامان سازی
immunization ایمن سازی
the d. فن شبیه سازی
manifestations اشکار سازی
churning کره سازی
ceramics سفال سازی
modelling قالب سازی
slitting میخ سازی
scaling مقیاس سازی
planning زمینه سازی
afforestation جنگل سازی
mimicry شکلک سازی
detection نمایان سازی
detection اشکار سازی
manifestation اشکار سازی
suppression موقوف سازی
synchronization همگاه سازی
housing خانه سازی
urbanization شهری سازی
the drama فن شبیه سازی
ordering مرتب سازی
unification یکی سازی
decentralization نامتمرکز سازی
floors کف سازی کردن
floored کف سازی کردن
floor کف سازی کردن
storage ذخیره سازی
synchronization همزمان سازی
disclosures فاش سازی
tubulation لوله سازی
nationalization ملی سازی
industrialization صنعتی سازی
verbalization فعل سازی
versification نظم سازی
versification قافیه سازی
verthrow سرنگون سازی
milling ارد سازی
assimilation همگون سازی
assimilation درون سازی
smoothing صاف سازی
arching طاق سازی
rejuvenation جوان سازی
humanization مردمی سازی
enrichment غنی سازی
fading محو سازی
typification علامت سازی
seduction گمراه سازی
universalization همگانی سازی
neutralization بی اثر سازی
neutralization خنثی سازی
relocation جابجا سازی
insulating عایق سازی
insulates عایق سازی
insulate عایق سازی
pacification ارام سازی
exclusion محروم سازی
depletion تهی سازی
simulations فاهر سازی
simulations شبیه سازی
simulation همانند سازی
simulation فاهر سازی
simulation شبیه سازی
simulations همانند سازی
displacement جانشین سازی
packing فشرده سازی
wording عبارت سازی
viniculture شراب سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com