Dictiornary-Farsi | ماله آجر کاری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (12 milliseconds)

English	Persian
trowel	ماله آجر کاری [ابزار] [ساخت و ساختمان]
brick trowel	ماله آجر کاری [ابزار] [ساخت و ساختمان]
bricklayer's trowel	ماله آجر کاری [ابزار] [ساخت و ساختمان]
mason's trowel	ماله آجر کاری [ابزار] [ساخت و ساختمان]


Search result with all words

trowel	ماله گچ کاری [ابزار] [ساخت و ساختمان]
Other Matches

smoother	ماله
pattered	ماله
pattering	ماله
harrows	ماله
troweler	ماله کش
trowel	ماله
patters	ماله
trowels	ماله
harrow	ماله
malay	ماله
patter	ماله
pallet	ماله چوبی
spatual	ماله فضائی
trowel for pointing	ماله بندکشی
floated	ماله چهارسو
pallets	ماله چوبی
float	ماله چهارسو
floats	ماله چهارسو
malayan	اهل ماله
jointer	ماله بندکشی
trowels	ماله کشیدن
spatula	ماله بنایی
plastering trowel	ماله چهارسو
spatulas	ماله بنایی
trowel	ماله کشیدن
spatule	ماله رنگ
mason's board	ماله بنایی
plastring trowel	ماله گچکاری
brick trowel	ماله بنایی
pallet knife	ماله رنگ امیزی
plastring trowel	ماله کشته کشی
pallets	ماله مخصوص کوزه گران مالهء صافکاری
pallet	ماله مخصوص کوزه گران مالهء صافکاری
to know the ropes	راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
pence for any thing	میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing	خطوط خاتم کاری و منبت کاری
glid	تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
drilling pattern	نمونه مته کاری الگوی مته کاری
mosaics	موزاییک کاری معرق معرق کاری
plumbery	سرب کاری کارخانه سرب کاری
impotency	کاری
malfunctioned	کژ کاری
malfunctions	کژ کاری
feckful	کاری
malfunction	کژ کاری
curry	کاری
intent on doing anything	کاری
curries	کاری
impotence	کاری
plastering	گچ کاری
slobbery	تف کاری
electroplating	اب کاری
parget	گچ کاری
curry powders	کاری
flower piece	گل کاری
effective	کاری
inaction	بی کاری
under employment	کم کاری
active	کاری
curry powder	کاری
hypofunction	کم کاری
currie	کاری
plasterwork	گچ کاری
turnery	تراش کاری
trephine	مته کاری
fairing	صیقل کاری
fal lal	ریزه کاری
afforestation	جنگل کاری
ultraism	افراط کاری
frustrating	بدل کاری
turnery	منبت کاری
frustrates	بدل کاری
frustrate	بدل کاری
insulation	عایق کاری
in return	به جای [کاری]
factorage	حق العمل کاری
workbenches	محیط کاری
workbench	محیط کاری
galvanization	رویینه کاری
wood carving	منبت کاری
glyptics	کنده کاری
specialization	ویژه کاری
treacherousness	خیانت کاری
flagitiousness	تبه کاری
energetic	جدی کاری
finishing touches	دست کاری
in return	در تلافی [کاری]
figuration	شیرین کاری
fiendishness	تبه کاری
illumination	تذهیب کاری
illuminations	تذهیب کاری
latticework	شبکه کاری
metallurgy	فلز کاری
pique	منبت کاری
plating	روکش کاری
toryism	محافظه کاری
hammering	چکش کاری
extruding	چکش کاری
extrudes	چکش کاری
extruded	چکش کاری
extrude	چکش کاری
tongue lash	فحش کاری
by way of reciprocation	در تلافی [کاری]
folding press	پرس خم کاری
folding machine	دستگاه خم کاری
metalwork	فلز کاری
burnishing	پرداخت کاری
burnishing	صیقل کاری
brocade	زری کاری
compulsiveness	مکرر کاری
tinwork	قلع کاری
cementation	سمنت کاری
decoration	زینت کاری
decorations	زینت کاری
cloisonne	مینا کاری
cladding	پوشش کاری
cautiousness	احتیاط کاری
cladding	روکش کاری
caulking	بتونه کاری
cartwhip	شلاق کاری
cementation	سیمان کاری
discreetnss	احتیاط کاری
extravagantly	با افراط کاری
sew	سوزن کاری
plumbing	سرب کاری
acting	فعال کاری
blindage	صیقل کاری
squalor	کثافت کاری
chromium plating	اب کرم کاری
to reproach an act	کاری را بد دانستن
mining	معدن کاری
the needful	اصل کاری
the manner of doing any thing	طرزانجام کاری
an active remedy	درمان کاری
surgical operation	دست کاری
anaplasty	پیوند کاری
stalactite work	مقرنس کاری
studious to do a thing	بکردن کاری
studious of doing a thing	بکردن کاری
stonemasonry	سنگ کاری
argentation	نقره کاری
boo boo	اشتباه کاری
stannary	قلع کاری
an active man	مرد کاری
brick work	سفت کاری
canniness	ملاحظه کاری
calk	بتونه کاری
business hours	ساعت کاری
bumping tool	ابزار خم کاری
misconduct	خلاف کاری
brickworks	سفت کاری
acrography	گچ کاری برجسته
active cell	خانه کاری
brick work	اجر کاری
bas-relief	برجسته کاری
steelwork	فولاد کاری
joinery	نازک کاری
welding	جوش کاری
lubrication	روغن کاری
pomiculture	میوه کاری
discreetness	احتیاط کاری
disguised underemployment	کم کاری پنهان
drilling	مته کاری
fretwork	منبت کاری
illumination	تذهیب کاری
farming	اجاره کاری
compounding	امیزه کاری
dry farm	دیم کاری
drilling work	مته کاری
punching	منگنه کاری
workstation	ایستگاه کاری
workstations	ایستگاه کاری
delicacy of touch	ریزه کاری
forging	چکش کاری
brickwork	سفت کاری
Flugelaltar	توری کاری
glazing	شیشه کاری
crypianalysis	پنهان کاری
sinfulness	خطا کاری
counterattack	بدل کاری
cotton plantation	پنبه کاری
elegance	ریزه کاری
contrasuggestibility	وارون کاری
contouring operation	فرم کاری
cutting off	برش کاری
fret	منبت کاری
smelting	ذوب کاری
d. touch	نازک کاری
forming	فرم کاری
Geometrical	مشبک کاری
amalgamate	ملغمه کاری
amalgamated	ملغمه کاری
amalgamates	ملغمه کاری
amalgamating	ملغمه کاری
fretwork	منبت کاری