English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
compulsory levies مالیات اجباری
Other Matches
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
assessments ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
forcible اجباری
compulsory اجباری
of obligation اجباری
bindings اجباری
strained اجباری
mandatory اجباری
forced اجباری
constrained اجباری
obligatory اجباری
de rigueur اجباری
compulsive اجباری
obliging اجباری
binding اجباری
levying اخذ مالیات مالیات
levy اخذ مالیات مالیات
levies مالیات بندی مالیات
levied مالیات بندی مالیات
levy مالیات بندی مالیات
taxation مالیات بندی مالیات
levies اخذ مالیات مالیات
levied اخذ مالیات مالیات
levying مالیات بندی مالیات
statute labour کار اجباری
levied سربازگیری اجباری
forced movement حرکت اجباری
levying سربازگیری اجباری
forced sale فروش اجباری
levy سربازگیری اجباری
compulsory hospitalization بستری اجباری
forced oscillations نوسانهای اجباری
forced labor کار اجباری
juxtaposition ارتباط اجباری
forced landing فرود اجباری
levies سربازگیری اجباری
compulsury deduction فرانشیز اجباری
forced saving پس انداز اجباری
compulsory saving پس انداز اجباری
prescribed exercise حرکات اجباری
coercive اجباری قهری
compulsorily بطور اجباری
compulsory freestyle حرکات اجباری
conscription خدمت اجباری
blessing in d. توفیق اجباری
forced labour کار اجباری
compulsory education اموزش اجباری
compulsory حرکات اجباری
concentration camps اردوگاه کار اجباری
compulsury deduction کسر گذاری اجباری
crossing site محل عبور اجباری
forced marching راه پیمایی اجباری
forced move حرکت اجباری شطرنج
commitment بستری کردن اجباری
forced withrawal عقب نشینی اجباری
schoolable مشمول تحصیل اجباری
scoolable مشغول تحصیل اجباری
impressment بکار اجباری گماری
forced page break قطع اجباری صفحه
commitments بستری کردن اجباری
servitude خدمت اجباری رعیتی
imperative planning برنامه ریزی اجباری
forced convection تبادل حرارت اجباری
forced crossing عبور اجباری از رودخانه
concentration camp اردوگاه کار اجباری
forced landing فرود اجباری هواپیما
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
retreats عقب نشینی اجباری بازگشتن
to have compulsory insurance [cover] اجباری [الزامی] بیمه بودن
retreating عقب نشینی اجباری بازگشتن
retreated عقب نشینی اجباری بازگشتن
retreat عقب نشینی اجباری بازگشتن
work farm اردوی کار اجباری زندانیان
to be compulsorily insured اجباری [الزامی] بیمه بودن
canalize هدایت اجباری منشعب کردن
closed shops قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
closed shop قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
The convicts are being sent to concentration camps . محکومین به اردوگاههای کار اجباری اعزام می شوند
power approach تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
producers burden of tax بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
commandeer وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeering وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeered وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeers وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
indeterminate change of station انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
inductive coordination توافق بین تولیدکننده توان الکتریکی و تولیدکننده ارتباط به روش کاهش واسط های اجباری
taxation مالیات
gabelle مالیات
gabel مالیات
cess مالیات
Scot مالیات
impost مالیات
sess مالیات
taxed مالیات
tithing مالیات ده یک
tax مالیات
taxes مالیات
real estate tax مالیات بر مستغلات
estate duty مالیات بر ارث
estate duty مالیات ارث
regressive tax مالیات نزولی
tax deduction کاهش مالیات
tax exempt معاف از مالیات
excise tax مالیات بر مصرف
single tax مالیات واحد
tax equation معادله مالیات
estate tax مالیات مستغلات
estate tax مالیات بر املاک
tax effect اثر مالیات
tax cuts کاهش مالیات
scatt مالیات عوارض
shift of a tax انتقال مالیات
tax shifting انتقال مالیات
single tax مالیات انفرادی
commercial tax مالیات بازرگانی
succession duties مالیات برارث
capitation taxes مالیات سرانه
impost مالیات بر واردات
capital tax مالیات بر سرمایه
sales tax مالیات بر فروش
sales tax مالیات فروش
tax base ماخذ مالیات
duty free معاف ار مالیات
double taxation مالیات مضاعف
deductible مالیات پذیر
death tax مالیات بر ارث
regressive taxation مالیات کاهنده
regressive taxation مالیات نزولی
rental tax مالیات مستغلات
sale tax مالیات بر فروش
ratepayer مالیات دهنده
ratepayers مالیات دهنده
gift tax مالیات برهبه
tax year مالیات سالانه
levy tax وضع مالیات
levying of taxes وضع مالیات
liable to tax مشمول مالیات
total tax load کل بار مالیات
mise مالیات خرج
gabelle مالیات نمک
the rear vassals مالیات دهندگان
gabel مالیات نمک
free of tax بدون مالیات
neutral tax مالیات بی طرف
highway user tax مالیات حق عبور
wage tax مالیات بر مزد
yield tax مالیات بر عایدی
inheritance tax مالیات بر ارث
wealth tax مالیات بر ثروت
incidence of taxation اثر مالیات
incidence of taxation انتقال مالیات
kiln tax مالیات فخاری
land tax مالیات زمین
land tax مالیات ارضی
land tax مالیات بر زمین
leviable مالیات بستنی
leviable وضع مالیات
levier مالیات وصول کن
neutral tax مالیات خنثی
nuisance tax مالیات پردردسر
taxes in kind مالیات جنسی
property tax مالیات مستقلات
property tax مالیات دارایی
tax in kind مالیات جنسی
proportional tax مالیات تناسبی
proportional tax مالیات نسبی
exemption from taxation معافیت از مالیات
tax function تابع مالیات
excise taxes مالیات بر فروش
tax free معاف از مالیات
proportional taxation مالیات تناسبی
quint مالیات پنج یک
tax free بخشوده از مالیات
tax farmer مستاجر مالیات
tax increase افزایش مالیات
progressive taxation مالیات تصاعدی
occupation tax مالیات اصناف
occupation tax مالیات شغل
octroi مالیات دم دروازه
taxation of monopoly مالیات بر انحصار
per head tax مالیات سرانه
tax refund بازپرداخت مالیات
tax rate نرخ مالیات
profit tax مالیات بر سود
profits tax مالیات بر سود
progressive tax مالیات تصاعدی
tax load بار مالیات
export tax مالیات بر صادرات
tax incidence عارضه مالیات
capital levy مالیات بر سرمایه
assessment وضع مالیات
assessment براورد مالیات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com