Dictiornary-Farsi | مالیات بر مستغلات | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
real estate tax	مالیات بر مستغلات


Search result with all words

estate tax	مالیات مستغلات
property tax	مالیات بر املاک و مستغلات
rental tax	مالیات مستغلات
Other Matches

real estate	مستغلات
tenement	مستغلات اپارتمان
tenements	مستغلات اپارتمان
real estate	املاک و مستغلات
notice to quit	لغو [فسخ] قرارداد [املاک و مستغلات]
ability to pay principle of taxation	اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation	تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax	مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes	صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise	مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax	مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
assessment	ممیزی مالیات وضع مالیات
assessments	ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion	عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation	خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
levy	مالیات بندی مالیات
levies	اخذ مالیات مالیات
levy	اخذ مالیات مالیات
taxation	مالیات بندی مالیات
levying	اخذ مالیات مالیات
levies	مالیات بندی مالیات
levied	اخذ مالیات مالیات
levying	مالیات بندی مالیات
levied	مالیات بندی مالیات
regressive income tax	مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
producers burden of tax	بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
taxes	مالیات
cess	مالیات
taxation	مالیات
sess	مالیات
tax	مالیات
Scot	مالیات
impost	مالیات
taxed	مالیات
gabelle	مالیات
tithing	مالیات ده یک
gabel	مالیات
gabelle	مالیات نمک
estate duty	مالیات بر ارث
estate duty	مالیات ارث
tax load	بار مالیات
gabel	مالیات نمک
free of tax	بدون مالیات
ratepayers	مالیات دهنده
excise taxes	مالیات بر فروش
tax year	مالیات سالانه
exemption from taxation	معافیت از مالیات
excise tax	مالیات بر مصرف
export tax	مالیات بر صادرات
estate tax	مالیات بر املاک
duty free	معاف ار مالیات
burdensome tax	مالیات مزاحم
basis of tax	ماخذ مالیات
assessor	ممیز مالیات
after tax	پس از وضع مالیات
taxpayers	مالیات بده
taxpayers	مالیات دهنده
taxpayers	مالیات پرداز
taxpayer	مالیات بده
taxpayer	مالیات دهنده
capital levy	مالیات برسرمایه
capital levy	مالیات بر سرمایه
capital tax	مالیات بر سرمایه
double taxation	مالیات مضاعف
deductible	مالیات پذیر
death tax	مالیات بر ارث
compulsory levies	مالیات اجباری
commercial tax	مالیات بازرگانی
capitation taxes	مالیات سرانه
taxpayer	مالیات پرداز
tax shifting	انتقال مالیات
proportional tax	مالیات تناسبی
tax equation	معادله مالیات
property tax	مالیات دارایی
property tax	مالیات مستقلات
tax exempt	معاف از مالیات
tax farmer	مستاجر مالیات
progressive taxation	مالیات تصاعدی
tax free	بخشوده از مالیات
progressive tax	مالیات تصاعدی
tax free	معاف از مالیات
profits tax	مالیات بر سود
profit tax	مالیات بر سود
tax function	تابع مالیات
tax in kind	مالیات جنسی
proportional tax	مالیات نسبی
tax effect	اثر مالیات
tax deduction	کاهش مالیات
shift of a tax	انتقال مالیات
scatt	مالیات عوارض
sales tax	مالیات بر فروش
sales tax	مالیات فروش
single tax	مالیات واحد
sale tax	مالیات بر فروش
regressive taxation	مالیات نزولی
regressive taxation	مالیات کاهنده
succession duties	مالیات برارث
regressive tax	مالیات نزولی
tax base	ماخذ مالیات
tax cuts	کاهش مالیات
quint	مالیات پنج یک
proportional taxation	مالیات تناسبی
tax incidence	عارضه مالیات
tax increase	افزایش مالیات
leviable	مالیات بستنی
land tax	مالیات بر زمین
land tax	مالیات ارضی
land tax	مالیات زمین
kiln tax	مالیات فخاری
total tax load	کل بار مالیات
inheritance tax	مالیات بر ارث
single tax	مالیات انفرادی
incidence of taxation	اثر مالیات
incidence of taxation	انتقال مالیات
impost	مالیات بر واردات
highway user tax	مالیات حق عبور
gift tax	مالیات برهبه
wealth tax	مالیات بر ثروت
yield tax	مالیات بر عایدی
leviable	وضع مالیات
levier	مالیات وصول کن
the rear vassals	مالیات دهندگان
per head tax	مالیات سرانه
octroi	مالیات دم دروازه
occupation tax	مالیات شغل
occupation tax	مالیات اصناف
tax rate	نرخ مالیات
nuisance tax	مالیات پردردسر
neutral tax	مالیات خنثی
neutral tax	مالیات بی طرف
tax refund	بازپرداخت مالیات
mise	مالیات خرج
taxation of monopoly	مالیات بر انحصار
taxes in kind	مالیات جنسی
liable to tax	مشمول مالیات
levying of taxes	وضع مالیات
levy tax	وضع مالیات
ratepayer	مالیات دهنده
scot free	معاف از مالیات
zero-rated <adj.>	معاف از مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.>	معاف از مالیات
assessments	براورد مالیات
assessments	وضع مالیات
assessments	تعیین مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.>	معاف از مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.>	معاف از مالیات
assessment	براورد مالیات
assessment	وضع مالیات
assessment	تعیین مالیات
taxless <adj.>	بدون مالیات
taxable	مشمول مالیات
direct tax	مالیات مستقیم
taxable	مالیات بردار
taxless <adj.>	معاف از مالیات
levied	وصول مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.>	بدون مالیات
levied	وضع مالیات
indirect taxation	مالیات غیرمستقیم
excise duties	مالیات غیرمستقیم
non-assessable <adj.>	معاف از مالیات
excise	مالیات بستن بر
non-taxable <adj.>	معاف از مالیات
tax-exempt <adj.>	معاف از مالیات
tax-free <adj.>	معاف از مالیات
direct taxation	مالیات مستقیم
taxation	وضع مالیات
non-assessable <adj.>	بدون مالیات
wage tax	مالیات بر مزد
non-taxable <adj.>	بدون مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.>	بدون مالیات
tax-exempt <adj.>	بدون مالیات
tax-free <adj.>	بدون مالیات
stressing	مالیات زیادبستن
stresses	مالیات زیادبستن
stress	مالیات زیادبستن
purchase tax	مالیات بر معاملات
taxes	مالیات گرفتن از
zero-rated <adj.>	بدون مالیات
income tax	مالیات بر درامد
income tax	مالیات برعایدات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.>	بدون مالیات
tax	مالیات گرفتن از
income taxes	مالیات برعایدات
income taxes	مالیات بر درامد
taxed	مالیات گرفتن از
Scot	مالیات بستن بر
scot-free	معاف از مالیات
death duties	مالیات بر ارث
death duty	مالیات بر ارث
imposes	مالیات بستن بر
impose	مالیات بستن بر
assessing	مالیات بستن به
assessing	مالیات بستن بر
corporation tax	مالیات بر شرکتها
assesses	مالیات بستن به
assesses	مالیات بستن بر
assessed	مالیات بستن به
assessed	مالیات بستن بر
surcharge	مالیات اضافی
surtax	مالیات اضافی