English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
tax year مالیات سالانه
Other Matches
classics مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classic مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise tax مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
excise مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
assessments ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment ممیزی مالیات وضع مالیات
annual سالانه
per annum سالانه
annuals سالانه
yearly سالانه
tax evasion عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
annuity پرداختهای سالانه
annuities مقرری سالانه
yearly profit سود سالانه
yearbooks گزارشات سالانه
yearbook گزارشات سالانه
annual accumulation of sediment ته نشست سالانه
annual budget بودجه سالانه
annual leave مرخصی سالانه
annual patent fee حق الامتیاز سالانه
annual preciptation ریزش سالانه
annual report گزارش سالانه
annual storage مخزن سالانه
annual wage دستمزد سالانه
anuual discharge بده سالانه
annual rainfall بارش سالانه
annual increase افزایش سالانه
annual increase رشد سالانه
annual earnings درامد سالانه
annual income درامد سالانه
annual earnings عواید سالانه
annual general meeting مجمع عمومی سالانه
AGM مجمع عمومی سالانه
AGMs مجمع عمومی سالانه
fixture برنامه سنتی سالانه
annual rate of growth نرخ رشد سالانه
annual financial statement گزارش مالی سالانه
interest rate per annum نرخ بهره سالانه
nonneutralities of income taxation خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
annual efficiency index شاخص کارایی سالانه خدمتی
annuitant دریافت دارنده مقرری سالانه
annuity مستمری سالانه مقرری مستمر
Bang went our annul holidays. تعطیلات سالانه ماهم مالیده (ملغی شد)
derby مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derbies مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
arrendare اجاره دادن ملک یا زمین به طور سالانه
tourist trophy مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
levied اخذ مالیات مالیات
levied مالیات بندی مالیات
levying اخذ مالیات مالیات
levies مالیات بندی مالیات
taxation مالیات بندی مالیات
levies اخذ مالیات مالیات
levy مالیات بندی مالیات
levy اخذ مالیات مالیات
levying مالیات بندی مالیات
periodicals مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
master tournament مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده
west coast computer faire یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
arrentation پروانه یا جواز بهره برداری ار اراضی جنگلی در ازای پرداخت اجاره سالانه معین
producers burden of tax بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
gabel مالیات
tithing مالیات ده یک
gabelle مالیات
Scot مالیات
impost مالیات
sess مالیات
cess مالیات
taxation مالیات
tax مالیات
taxed مالیات
taxes مالیات
incidence of taxation اثر مالیات
kiln tax مالیات فخاری
incidence of taxation انتقال مالیات
tax cuts کاهش مالیات
impost مالیات بر واردات
taxless <adj.> معاف از مالیات
land tax مالیات ارضی
highway user tax مالیات حق عبور
gift tax مالیات برهبه
inheritance tax مالیات بر ارث
levying of taxes وضع مالیات
levier مالیات وصول کن
leviable وضع مالیات
liable to tax مشمول مالیات
land tax مالیات بر زمین
free from taxes <adj.> معاف از مالیات
land tax مالیات زمین
free from taxes <adj.> بدون مالیات
levy tax وضع مالیات
gabelle مالیات نمک
non-assessable <adj.> معاف از مالیات
leviable مالیات بستنی
excise taxes مالیات بر فروش
excise tax مالیات بر مصرف
estate tax مالیات مستغلات
estate tax مالیات بر املاک
commercial tax مالیات بازرگانی
compulsory levies مالیات اجباری
death tax مالیات بر ارث
deductible مالیات پذیر
double taxation مالیات مضاعف
duty free معاف ار مالیات
estate duty مالیات بر ارث
estate duty مالیات ارث
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> معاف از مالیات
zero-rated <adj.> معاف از مالیات
tax-free <adj.> معاف از مالیات
exemption from taxation معافیت از مالیات
export tax مالیات بر صادرات
tax-exempt <adj.> معاف از مالیات
non-taxable <adj.> معاف از مالیات
free of tax بدون مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> معاف از مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> معاف از مالیات
taxless <adj.> بدون مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> بدون مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> بدون مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> بدون مالیات
zero-rated <adj.> بدون مالیات
tax-free <adj.> بدون مالیات
tax-exempt <adj.> بدون مالیات
non-taxable <adj.> بدون مالیات
non-assessable <adj.> بدون مالیات
gabel مالیات نمک
tax refund بازپرداخت مالیات
tax rate نرخ مالیات
tax load بار مالیات
tax increase افزایش مالیات
tax incidence عارضه مالیات
tax in kind مالیات جنسی
tax function تابع مالیات
tax free معاف از مالیات
tax free بخشوده از مالیات
tax farmer مستاجر مالیات
tax exempt معاف از مالیات
tax equation معادله مالیات
taxation of monopoly مالیات بر انحصار
taxes in kind مالیات جنسی
ratepayers مالیات دهنده
ratepayer مالیات دهنده
yield tax مالیات بر عایدی
wealth tax مالیات بر ثروت
wage tax مالیات بر مزد
total tax load کل بار مالیات
the rear vassals مالیات دهندگان
tax effect اثر مالیات
tax deduction کاهش مالیات
proportional tax مالیات نسبی
proportional tax مالیات تناسبی
property tax مالیات دارایی
property tax مالیات مستقلات
progressive taxation مالیات تصاعدی
progressive tax مالیات تصاعدی
profits tax مالیات بر سود
profit tax مالیات بر سود
per head tax مالیات سرانه
octroi مالیات دم دروازه
occupation tax مالیات شغل
occupation tax مالیات اصناف
nuisance tax مالیات پردردسر
regressive tax مالیات نزولی
neutral tax مالیات خنثی
neutral tax مالیات بی طرف
proportional taxation مالیات تناسبی
quint مالیات پنج یک
real estate tax مالیات بر مستغلات
tax base ماخذ مالیات
succession duties مالیات برارث
single tax مالیات واحد
single tax مالیات انفرادی
tax shifting انتقال مالیات
shift of a tax انتقال مالیات
scatt مالیات عوارض
sales tax مالیات بر فروش
sales tax مالیات فروش
sale tax مالیات بر فروش
rental tax مالیات مستغلات
regressive taxation مالیات نزولی
regressive taxation مالیات کاهنده
mise مالیات خرج
imposes مالیات بستن بر
impose مالیات بستن بر
assessing مالیات بستن به
assessing مالیات بستن بر
assesses مالیات بستن به
assesses مالیات بستن بر
assessed مالیات بستن به
assessed مالیات بستن بر
death duties مالیات بر ارث
income tax مالیات برعایدات
poll tax مالیات سرانه
Scot مالیات بستن بر
assessment تعیین مالیات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com