Total search result: 201 (6 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
pontage |
مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود |
|
|
Other Matches |
|
current assets |
پول نقد یامالیات یا عوارضی که درحدود یک سال پس از بستن ترازنامه قابل وصول باشد |
writes |
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود. |
write |
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود. |
archive |
فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود |
subsidy |
مالیات فوق العادهای که درمواقع اضطرار و برای امورمهم و غیر مترقبه مملکتی اخذ میشود |
levy |
وصول مالیات |
levier |
مالیات وصول کن |
levied |
وصول مالیات |
levies |
وصول مالیات |
levying |
وصول مالیات |
publican |
مامور وصول مالیات |
publicans |
مامور وصول مالیات |
bad debts |
طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود |
bad debt |
طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود |
taxing master |
مامور وصول مالیات هزینه دادرسی |
deletion |
روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد |
dry pack |
مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود |
pay as you go principle |
اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند |
pillotage |
وجوهی که بابت راهنمایی کشتی وصول میشود |
tonnage rent |
حق امتیازی که از مواداستخراجی معدن به نسبت هرتن وصول میشود |
VidCap |
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی |
satyagraha |
اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی |
bonded store |
انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود |
archive |
کپی ای که در محیط ذخیره سازی نگهداری میشود. |
maternal school |
اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود |
cycle stock |
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود |
bonded goods |
کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود |
universal |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
execution for debt |
اقدام برای طلب وصول |
reference |
فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد |
references |
فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد |
fiber |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
fibre |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
fibres |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
recevied for shipment bill of exchange |
بارنامهای که مبین وصول کالا برای حمل است |
register |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
registers |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
registering |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
air-conditioned |
اتاقی که هوای آن توسط دستگاه conditioner Air خنک و خشک نگهداری میشود |
tactics |
دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه |
data integrety |
ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها |
QBE |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
withholding tax |
مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود |
withholding taxes |
مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود |
carry over <idiom> |
برای بعد نگهداری کردن |
horned scully |
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود |
lay up <idiom> |
ذخیره کردن ،نگهداری برای آینده |
for keeps |
برای نگهداری همیشگی بعنوان یادگار |
bone-house |
[جایی برای نگهداری استخوان مردگان] |
restoration |
احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.] |
capital levy |
مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود |
service time window |
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری] |
maintenance window |
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری] |
deep cycling |
روشی برای نگهداری باطریهای نیکل- کادمیم |
housekeeping |
امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری |
microprogram |
وسیله ذخیره سازی برای نگهداری ریز کامپیوتر |
damp land pit curing |
نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه |
cassettes |
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی |
cassette |
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی |
bit map |
ناحیهای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است |
poor rate |
مالیات برای نگاهداری بی نوایان |
self- |
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان |
oxygen bottle |
محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد |
topping lift |
طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی |
del credere agent |
نمایندهای که متعهد به وصول طلبها میباشد نمایندهای که وصول مطالبات راتقبل مینماید |
CD |
جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود |
pounds |
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده |
pounded |
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده |
pound |
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده |
CDs |
جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود |
pounding |
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده |
off screen buffer |
فضای RAM برای نگهداری تصویر پیش از نمایش آن روی صفحه |
cinerarium |
[گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان] |
social security payroll tax |
مالیات مزد و حقوق برای تامین اجتماعی |
corrective maintenance |
نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب |
warehousing system |
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود |
store |
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند |
storing |
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند |
fishnet |
نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود |
surcharge |
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی |
surcharges |
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی |
cambridge equation |
نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K = |
offensive weapon |
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند |
offshore company |
شرکت صندوق پستی در خارج از کشور [ برای سود در مالیات] |
assemble capital stock |
بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود |
asynchronous computer |
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام |
TCP/IP |
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود |
drive |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
drives |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
head-shrinker |
کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک |
head-shrinkers |
کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک |
Viewdata |
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود |
fabianism |
نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند |
toolbox |
جعبه حاوی قط عات لازم برای تعمیر , نگهداری و نصب قط عات |
ability to pay principle of taxation |
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود |
samplers |
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند |
sampler |
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند |
BNC connector |
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود |
incidence of taxation |
تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد |
advalorem tax |
مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا |
caged storage |
قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور |
maintenance |
تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل |
remission of taxes |
صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات |
mending |
مرمت |
upkeep |
مرمت |
repairs |
مرمت |
repaired |
مرمت |
repair |
مرمت |
statitizing |
فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد |
darn [conservate] |
مرمت کردن |
repair |
مرمت کردن |
inexpiableness |
مرمت ناپذیری |
repaired |
مرمت کردن |
excise tax |
مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم |
excise |
مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
inexpiable |
مرمت ناپذیر جبران نکردنی |
irreparable |
مرمت ناپذیر خوب نشدنی |
cash crop |
محصولی که برای فروش فرآوری میشود |
stud |
حیوانی که برای اصلاح نژادنگهداری میشود |
annunciator |
ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود |
probationer |
زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود |
probationers |
زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود |
this work is palling on me |
اینکاردارد برای من خسته کننده یابیمزه میشود |
truces |
وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود |
truce |
وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود |
assessments |
ممیزی مالیات وضع مالیات |
assessment |
ممیزی مالیات وضع مالیات |
reaganomics |
اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود |
yard man |
کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود |
scratch file |
ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود |
mac |
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن |
corsages |
دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود |
debutant |
دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود |
golden handshakes |
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود |
wharfage |
وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی |
corsage |
دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود |
bulk head |
دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود |
golden handshake |
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود |
macs |
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن |
toll traverse |
وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود |
promotion money |
دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود |
metacompilation |
کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود |
top |
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی |
tax evasion |
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات |
prompts |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
built up frog |
قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود |
redundant |
قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود |
verification fire |
تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود |
appearance money |
پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود |
prompted |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
seeking |
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود |
contact party |
گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود |
burse |
بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود |
prompt |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
wine palm |
هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود |
seek |
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود |
dry ginger |
نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود |
dumb well |
چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود |
seeks |
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود |
sequential access |
صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود |
takedown |
مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود |
debutant |
نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود |
slow pill |
ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود |
Good grief! <idiom> |
این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود |
sub woofer |
هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود |
core binder |
ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود |
retrorocket |
راکتی که برای مخالفت باحرکت رسانگر بطرف جلوروی ان نصب میشود |
break up value |
قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود |
toner |
محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود |
payola |
وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود |
assessed value |
ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود |
nonneutralities of income taxation |
خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد |
input/output |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود |
bench mark |
نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود |
masters |
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود |
lifting body |
هواپیمایی که قسمت عمده یاکل برای ان توسط شکل ویژه ان تامین میشود |
master |
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود |
vacation sittings |
جلسات دادگاه که در فاصله دو اجلاس برای کارهای مهم و ضروری تشکیل میشود |
key signature |
گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود |
insertion point |
نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود |
dockets |
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود |
docketing |
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود |
peers of scotland |
بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود |
docketed |
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود |
docket |
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود |
qsam |
صف بلاکهای منتظر برای پردازش که با استفاده روش دستیابی تربیتی بازیابی میشود |
slush fund |
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود |
ends |
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود |
end |
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود |
godroon |
اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود |
slush funds |
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود |
mastered |
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود |
access panel |
پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود |
ended |
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود |
wrming message |
پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود |
tabulation |
نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود |
offsets |
برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود |