Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (24 milliseconds)
English
Persian
pontage
مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
Other Matches
current assets
پول نقد یامالیات یا عوارضی که درحدود یک سال پس از بستن ترازنامه قابل وصول باشد
writes
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
write
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
archive
فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود
subsidy
مالیات فوق العادهای که درمواقع اضطرار و برای امورمهم و غیر مترقبه مملکتی اخذ میشود
levy
وصول مالیات
levier
مالیات وصول کن
levied
وصول مالیات
levies
وصول مالیات
levying
وصول مالیات
publican
مامور وصول مالیات
publicans
مامور وصول مالیات
bad debts
طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود
bad debt
طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود
taxing master
مامور وصول مالیات هزینه دادرسی
deletion
روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
dry pack
مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
pay as you go principle
اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
pillotage
وجوهی که بابت راهنمایی کشتی وصول میشود
tonnage rent
حق امتیازی که از مواداستخراجی معدن به نسبت هرتن وصول میشود
VidCap
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
satyagraha
اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
bonded store
انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
archive
کپی ای که در محیط ذخیره سازی نگهداری میشود.
maternal school
اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود
cycle stock
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
bonded goods
کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
universal
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
execution for debt
اقدام برای طلب وصول
reference
فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
references
فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
fiber
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
recevied for shipment bill of exchange
بارنامهای که مبین وصول کالا برای حمل است
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
air-conditioned
اتاقی که هوای آن توسط دستگاه conditioner Air خنک و خشک نگهداری میشود
tactics
دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
data integrety
ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
QBE
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
withholding tax
مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
withholding taxes
مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
carry over
<idiom>
برای بعد نگهداری کردن
horned scully
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
lay up
<idiom>
ذخیره کردن ،نگهداری برای آینده
for keeps
برای نگهداری همیشگی بعنوان یادگار
bone-house
[جایی برای نگهداری استخوان مردگان]
restoration
احیا و مرمت فرش
[برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
capital levy
مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
service time window
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
maintenance window
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
deep cycling
روشی برای نگهداری باطریهای نیکل- کادمیم
housekeeping
امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
microprogram
وسیله ذخیره سازی برای نگهداری ریز کامپیوتر
damp land pit curing
نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
cassettes
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassette
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
bit map
ناحیهای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است
poor rate
مالیات برای نگاهداری بی نوایان
self-
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
oxygen bottle
محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
topping lift
طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
del credere agent
نمایندهای که متعهد به وصول طلبها میباشد نمایندهای که وصول مطالبات راتقبل مینماید
CD
جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
pounds
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounded
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pound
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
CDs
جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
pounding
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
off screen buffer
فضای RAM برای نگهداری تصویر پیش از نمایش آن روی صفحه
cinerarium
[گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان]
social security payroll tax
مالیات مزد و حقوق برای تامین اجتماعی
corrective maintenance
نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
warehousing system
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
store
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
storing
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
fishnet
نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
surcharge
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
cambridge equation
نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
offensive weapon
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
offshore company
شرکت صندوق پستی در خارج از کشور
[ برای سود در مالیات]
assemble capital stock
بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
asynchronous computer
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
TCP/IP
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
drive
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
head-shrinker
کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
head-shrinkers
کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
Viewdata
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
fabianism
نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
toolbox
جعبه حاوی قط عات لازم برای تعمیر , نگهداری و نصب قط عات
ability to pay principle of taxation
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
samplers
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
sampler
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
BNC connector
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
incidence of taxation
تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax
مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
caged storage
قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
maintenance
تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
remission of taxes
صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
mending
مرمت
upkeep
مرمت
repairs
مرمت
repaired
مرمت
repair
مرمت
statitizing
فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
darn
[conservate]
مرمت کردن
repair
مرمت کردن
inexpiableness
مرمت ناپذیری
repaired
مرمت کردن
excise tax
مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
excise
مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
structure
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
inexpiable
مرمت ناپذیر جبران نکردنی
irreparable
مرمت ناپذیر خوب نشدنی
cash crop
محصولی که برای فروش فرآوری میشود
stud
حیوانی که برای اصلاح نژادنگهداری میشود
annunciator
ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
probationer
زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
probationers
زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
this work is palling on me
اینکاردارد برای من خسته کننده یابیمزه میشود
truces
وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
truce
وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
assessments
ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment
ممیزی مالیات وضع مالیات
reaganomics
اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
yard man
کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود
scratch file
ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود
mac
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
corsages
دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
debutant
دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
golden handshakes
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
wharfage
وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی
corsage
دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
bulk head
دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
golden handshake
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
macs
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
toll traverse
وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
promotion money
دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
metacompilation
کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
tax evasion
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
prompts
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
built up frog
قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
redundant
قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود
verification fire
تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
appearance money
پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
prompted
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
seeking
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
contact party
گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
burse
بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
prompt
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
wine palm
هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود
seek
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
dry ginger
نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
dumb well
چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
seeks
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
sequential access
صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
takedown
مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
debutant
نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود
slow pill
ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
Good grief!
<idiom>
این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
sub woofer
هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
core binder
ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
retrorocket
راکتی که برای مخالفت باحرکت رسانگر بطرف جلوروی ان نصب میشود
break up value
قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
toner
محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود
payola
وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود
assessed value
ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
nonneutralities of income taxation
خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
bench mark
نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
masters
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
lifting body
هواپیمایی که قسمت عمده یاکل برای ان توسط شکل ویژه ان تامین میشود
master
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
vacation sittings
جلسات دادگاه که در فاصله دو اجلاس برای کارهای مهم و ضروری تشکیل میشود
key signature
گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
insertion point
نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود
dockets
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
docketing
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
peers of scotland
بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
docketed
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
docket
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
qsam
صف بلاکهای منتظر برای پردازش که با استفاده روش دستیابی تربیتی بازیابی میشود
slush fund
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
ends
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
end
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
godroon
اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
slush funds
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
mastered
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
access panel
پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود
ended
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
wrming message
پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
tabulation
نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود
offsets
برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com