English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (3 milliseconds)
English Persian
good مال منقول محموله
Other Matches
moveable by destination منقول در حکم غیر منقول
condequent منقول
personal منقول
personal منقول خصوصی
narrated consensus اجماع منقول
personal action دعوی منقول
personal state دارایی منقول
personal chattels دارایی منقول
carry forward منقول ساختن
moveable property مال منقول
moveable property دارائی منقول
movables مال منقول
movableness منقول نابرجا
movable property مال منقول
carry forward مبلغ منقول
to carry forward منقول ساختن
to carry over منقول ساختن
chattel دارائی منقول
immovable غیر منقول
movable دارائی منقول
chattel اموال منقول
immovableness غیر منقول دادن
immovable property مال غیر منقول
hereditaments دارایی غیر منقول
goods and chattels اموال و دارائیهای منقول
real action دعوی غیر منقول
irreplaceable غیر منقول بی عوض
real property دارایی غیر منقول
brought forward منقول ازصفحه پیش
fixed property اموال غیر منقول
immovable دارایی غیر منقول
personal property دارایی شخصی منقول
personal chattels دارایی شخصی منقول
heritage ماترک ترکه غیر منقول
chattel مال منقول دارایی شخصی
immovable by nature مال غیر منقول ذاتی
realty دارایی غیر منقول ملک
real action دعوی راجع به اموال غیر منقول
jus mariti حق مرد نسبت به دارایی منقول زنش
incumbrance حق رهن یا حبس نسبیت به مال غیر منقول
freightage محموله
lading محموله
delivery محموله
shipment [American] محموله
unitized cargo تک محموله
consignment محموله
consignments محموله
load محموله
loads محموله
shipment محموله
cargoes محموله
cargo محموله
consignment محموله
batch یک محموله
batches یک محموله
shipments محموله
freight محموله
cadastre مامور ثبت وممیزی املاک مزروعی وغیر منقول
consignment محموله مرسوله
consignments محموله مرسوله
cargo insurance بیمه محموله
shipper محموله کشتی
bulk cargo محموله حجیم
cargo محموله کشتی
loading بار محموله
cargoes محموله کشتی
backload محموله مراجعت
air consignment محموله هوایی
return cargo محموله برگشت
tallyman مسئول کنترل محموله
consignment محموله کالای ارسالی
cargo محموله دریایی بار
jettisoning به دریا ریزی محموله
jettisoned به دریا ریزی محموله
jettison به دریا ریزی محموله
consignments محموله کالای ارسالی
jettisons به دریا ریزی محموله
consignee دریافت کننده محموله
cargoes محموله دریایی بار
air bill بارنامه محموله هوایی
damaged shipments محموله خسارت دیده
salvages کشتی یا محموله را از خطرنجات دادن
break bulk cargo محموله بسته بندی شده
cargo manifest افهارنامه شرح محموله کشتی
salvage money جایزه نجات کشتی یا محموله
salvaging کشتی یا محموله را از خطرنجات دادن
consolidated vehicle table فهرست خودروهای محموله در کشتی
salvaged کشتی یا محموله را از خطرنجات دادن
salvage کشتی یا محموله را از خطرنجات دادن
jettison of cargo محموله را به هنگام خطر به دریا ریختن
wrongshipped محموله ایکه اشتباها" ارسال شده
transire اجازه گمرک جهت انتقال محموله
hurdles دیواریکه مواد محموله اب رامتوقف میکند
hurdle دیواریکه مواد محموله اب رامتوقف میکند
manifest لیست همه مسافرین و بارهاو محموله در یک پرواز
manifests لیست همه مسافرین و بارهاو محموله در یک پرواز
manifesting لیست همه مسافرین و بارهاو محموله در یک پرواز
manifested لیست همه مسافرین و بارهاو محموله در یک پرواز
conveyancing در CL این اصطلاح بیشتر در زمینه تسهیل معاملات مربوط به اموال غیر منقول مصداق دارد
real representative قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
tenant in fee simple متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
tail واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
tails واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
tailed واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
reversion هبه کردن مال غیر منقول بخ کسی به شرط حدوث امری در خارج یا گذشتن مدت معین هبه مشروط
tare and tret وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
tenant by curtesy عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
contraband کالای قاچاق محموله قاچاق
transhipment انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
carnet اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com