English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
it is like that .i had before مانند ان است که پیشتر داشتم
Other Matches
whilom پیشتر
before پیشتر
forrarder پیشتر
heretofore پیشتر
beforetime پیشتر
aforetime پیشتر
of yon پیشتر
formerly پیشتر
forrader پیشتر
wh lom پیشتر سابقا
give two months notice دو ماه پیشتر اخطار دادن
groschen سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
i had a lettr from him نامهای از او داشتم
i had him sing وا داشتم بخوانم
leading string ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
i was busy at the moment در ان وقت کار داشتم
I was saying to myself that. . . داشتم تو دلم می گفتم که ...
i had a great wish to see him داشتم که اورا به بینم
i was in an awkword p وضع بدی داشتم
i had twowins and onedefc من دو برد داشتم و یک باخت
I had a letter from my father . از پدرم کاغذ داشتم
i kind of liked it میشود گفت دوست داشتم
i kind of liked it من تا اندازهای انرا دوست داشتم
i had barely time to get out همینقدروقت داشتم که بیرون بروم
As for me , I was going crazy ( mad ) . مرا می گویی داشتم دیوانه می شدم
my latehusband شوهری که اخیر داشتم مرحوم شوهرم
I'd like to ask her out. من دوست داشتم او [زن] را به بیرون دعوت کنم.
i lent him what money i had هرچه پول داشتم به او وام دادم
i had many books he had none من کتابهای بسیار داشتم اوهیچ نداشت
I spoke my mind. آنچه دردل داشتم بزبان آوردم
I'd مخفف should I و Iwouldبمعنی من میبایستی و Ihadبمعنی من باید و من داشتم
Could I have a word with you ? عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
My jaw dropped to the floor! <idiom> از تعجب داشتم شاخ در می آوردم! [اصطلاح روزمره]
I had a very bad headache, a fever, and my whole body was shaking. من سردرد شدید و تب داشتم و تمام بدنم می لرزید.
I foud myself in opposition to my friends on this question . در مورد این موضوع نظریات مخالفی با دوستانم داشتم
I wonder what lies in store for me in the future. من دوست داشتم بدانم که برای من در آینده چه پیش می آید.
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
pipelike نی مانند
capitate مانند سر
similar مانند
plumelike پر مانند
capillaceous مانند نخ
penniform پر مانند
impish جن مانند
encephaloid مخ مانند
reedy نی مانند
reediest نی مانند
threadlike نخ مانند
tendinous بی مانند
simulant مانند
similiar مانند
lambdoid مانند
feathery پر مانند
inimitable بی مانند
incomparable بی مانند
unprecedented بی مانند
unprecedentedly بی مانند
plumose پر مانند
reedier نی مانند
thready نخ مانند
myrtle formed اس مانند
etcetera و مانند ان
analog مانند
and so on و مانند ان
analogous مانند
gypsiferous گچ مانند
after the example of مانند
goatish بز مانند
fulidal اب مانند
toughest پی مانند
frothy کف مانند
tough پی مانند
anthoid گل مانند
aquiform اب مانند
filiform نخ مانند
mammilliform مانند
mammilary مانند
liplike لب مانند
arundinaceous نی مانند
argillaceous رس مانند
inapproachable بی مانند
argillaceous گل مانند
floriform گل مانند
fluty نی مانند
tougher پی مانند
uniquely بی مانند
etc و مانند آن
unequalled بی مانند
unparalleled بی مانند
vide مانند
foggy مانند مه
nearer مانند
foggiest مانند مه
foggier مانند مه
string نخ مانند
castellated دژ مانند
unequaled بی مانند
unapproachable بی مانند
unique بی مانند
analogues مانند
blotchy لک مانند
womanlike زن مانند
nearest مانند
neared مانند
nears مانند
near- مانند
near مانند
nearing مانند
as مانند
analogue مانند
icily یخ مانند
without an e. بی مانند
froggy غوک مانند
gelatiniform دلمه مانند
foveiform حفره مانند
gasiform بخار مانند
gemmy گوهر مانند
ghostlike شبح مانند
fruticose مانند بوته
fringent ریشه مانند
to look alike مانند هم بودن
fungiform قارچ مانند
rhizomorphous ریشه مانند
funnelform قیف مانند
furfuraceous سبوس مانند
frutescent بوته مانند
fusiform دوک مانند
gasiform گاز مانند
frondose برگ مانند
ghostlike روح مانند
ghosty شبح مانند
ghosty روح مانند
herblike گیاه مانند
plantlike گیاه مانند
herby مانند بوته
hoggish خوک مانند
hyaline شیشه مانند
blotchy مانند کلف
graniform دانه مانند
blotchy لکه مانند
winglike مانند بال
dermoidal پوست مانند
in his own similitude مانند خودش
inimitably بطوربی مانند
herbescent گیاه مانند
haemoid خون مانند
giantlike غول مانند
gladiate شمشیر مانند
godlike خدا مانند
graminaceous علف مانند
grasslike علف مانند
hamiform قلاب مانند
granuliform دانه مانند
granitic خارا مانند
gummiferous صمغ مانند
guttiform قطره مانند
haematoid خون مانند
insectile حشره مانند
coralline مرجان مانند
dermatoid پوست مانند
parchmenty پوست مانند
dermoid پوست مانند
digitiform انگشت مانند
disclike صفحه مانند
discoid صفحه مانند
discoid قرص مانند
discoidal صفحه مانند
discoidal قرص مانند
disklike صفحه مانند
dollish عروسک مانند
dreamful خواب مانند
drossy تفاله مانند
eburnian عاج مانند
elephantoid پیل مانند
dendriform مانند درخت
deltoid مانند دال
coralloid مانند مرجان
coriaceous چرم مانند
leatheroid چرم مانند
corneous شاخ مانند
coroniform تاج مانند
corpuscular گویچه مانند
corvine کلاغ مانند
cowish گاو مانند
crinoid زنبق مانند
cryptand حجره مانند
ctenoid شانه مانند
cucullated مانند خودیاباشلق
culicoid پشه مانند
cuticular پوست مانند
cystoid مانند مثانه
deiform خدا مانند
ensample مانند نظیر
flannelly فلانل مانند
to look like مانند بودن
falchion خنجر مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com