Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
impishly	مانند بچه شیطان
Other Matches
bushbaby	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
devil	شیطان
demon	شیطان
demons	شیطان
cacodemon	شیطان
fiends	شیطان
puckish	شیطان
deil	شیطان
deuce	شیطان
Satan	شیطان
bogey	شیطان
bogeys	شیطان
bogies	شیطان
impish	شیطان
fiend	شیطان
apollyon	شیطان
arch enemy	شیطان
arch fiend	شیطان
archfiend	شیطان
arch-	شیطان
naughtier	شیطان
naughtiest	شیطان
naughty	شیطان
tempter	شیطان
devils	شیطان
the evil one	شیطان
the tempter	شیطان
beelzebub	شیطان
bogie	شیطان
bogy	شیطان
arch	شیطان
cloot	شیطان
lucifer	شیطان
daemon	شیطان
arches	شیطان
mephistopheles	شیطان
pixy	بچه شیطان
malkin	ماده شیطان
devilish	شیطان صفت
bedevilment	شیطان سازی
impish	شیطان صفت
terror	بچه شیطان
mischievously	شیطان بدجنس
maleficent	شریر شیطان
his sable majesty	ابلیس یا شیطان
gossamer	بند شیطان
infernal	شیطان صفت
devilishness	شیطان صفتی
impishness	شیطان صفتی
devil worship	شیطان پرستی
prince of darkness	اهریمن یا شیطان
air thread	مخاط شیطان
elvish	بدذات شیطان
satanophobia	شیطان هراسی
terrors	بچه شیطان
pixie	بچه شیطان
Damn it ! Darn it ! Curse it !	لعنت بر شیطان !
pawpaws	شیطان شریر
devil's advocates	شریک شیطان
fiendishness	شیطان صفتی
devil's advocate	شریک شیطان
pawpaw	شیطان شریر
pixies	بچه شیطان
pucks	بچه شیطان
puck	بچه شیطان
mischievous	شیطان بدجنس
fiendlike	شیطان صفت
tyke	بچه شیطان و موذی
imps	بچه شریر و شیطان
devildom	فرمان روایی شیطان
She is exteremly adamant (unyielding).	شیطان را درس می دهد
To stop being adamant (unyielding).	از خر شیطان پائین آمدن
To stop being intransigent.	از خر شیطان پایین آمدن
pandemonium	کاخ شیطان دوزخ
imp	بچه شریر و شیطان
lead us not into temtation	ماراازوسوسه شیطان رهایی ده
fossiliferous	فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate	لایه مانند ورقه مانند
hagborn	شیطان زاده فرزند ساحره
will o the wisp	روشنایی مردابی فانوس شیطان
urchins	بچه شیطان جوجه تیغی
Touch wood . Lets keep our fingers crossed . She is extremely cunning .	گوش شیطان کر (بزن بچوب )
urchin	بچه شیطان جوجه تیغی
infernality	دیو خویی شیطان صفتی
diabolo	کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
I have a good mind to quit my job.	شیطان میگه کارم راول کنم
He was working like the devil.	مثل شیطان کارمی کرد(پرتلاش)
diabol	کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
adjustable wheel	چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
impish	جن مانند
penniform	پر مانند
anthoid	گل مانند
plumelike	پر مانند
fluty	نی مانند
goatish	بز مانند
gypsiferous	گچ مانند
floriform	گل مانند
inapproachable	بی مانند
simulant	مانند
unprecedentedly	بی مانند
lambdoid	مانند
similiar	مانند
similar	مانند
pipelike	نی مانند
mammilary	مانند
toughest	پی مانند
after the example of	مانند
feathery	پر مانند
analogous	مانند
incomparable	بی مانند
myrtle formed	اس مانند
fulidal	اب مانند
inimitable	بی مانند
tougher	پی مانند
tough	پی مانند
plumose	پر مانند
mammilliform	مانند
frothy	کف مانند
reedy	نی مانند
reediest	نی مانند
liplike	لب مانند
analog	مانند
and so on	و مانند ان
reedier	نی مانند
unprecedented	بی مانند
womanlike	زن مانند
capitate	مانند سر
capillaceous	مانند نخ
castellated	دژ مانند
vide	مانند
foggiest	مانند مه
analogues	مانند
analogue	مانند
string	نخ مانند
unequaled	بی مانند
unique	بی مانند
nears	مانند
without an e.	بی مانند
blotchy	لک مانند
foggy	مانند مه
foggier	مانند مه
etc	و مانند آن
unapproachable	بی مانند
icily	یخ مانند
near	مانند
near-	مانند
neared	مانند
nearer	مانند
nearest	مانند
nearing	مانند
encephaloid	مخ مانند
uniquely	بی مانند
filiform	نخ مانند
as	مانند
argillaceous	گل مانند
argillaceous	رس مانند
unequalled	بی مانند
arundinaceous	نی مانند
tendinous	بی مانند
threadlike	نخ مانند
aquiform	اب مانند
thready	نخ مانند
etcetera	و مانند ان
unparalleled	بی مانند
graminaceous	علف مانند
januslike	جانوس مانند
insectile	حشره مانند
graniform	دانه مانند
granuliform	دانه مانند
inimitably	بطوربی مانند
granitic	خارا مانند
grasslike	علف مانند
godlike	خدا مانند
deltoideus	مانند دال
deltoid	مانند دال
coriaceous	چرم مانند
digitiform	انگشت مانند
herby	مانند بوته
lamblkin	بره مانند
ke lighning	مانند برق
lamblike	بره مانند
leatheroid	چرم مانند
corneous	شاخ مانند
cowish	گاو مانند
crinoid	زنبق مانند
in his own similitude	مانند خودش
hamiform	قلاب مانند
herbescent	گیاه مانند
herblike	گیاه مانند
plantlike	گیاه مانند
culicoid	پشه مانند
hoggish	خوک مانند
cucullated	مانند خودیاباشلق
ctenoid	شانه مانند
cuticular	پوست مانند
haemoid	خون مانند
coroniform	تاج مانند
cystoid	مانند مثانه
gummiferous	صمغ مانند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com