Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 241 (48 milliseconds)
English	Persian
liken	مانند کردن
likened	مانند کردن
likening	مانند کردن
likens	مانند کردن
similize	مانند کردن
Search result with all words
lord	مانند لردرفتار کردن
lords	مانند لردرفتار کردن
service	شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
serviced	شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
mesh	شبکه تور مانند یا مشبک کردن
meshes	شبکه تور مانند یا مشبک کردن
meshing	شبکه تور مانند یا مشبک کردن
equalised	مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalises	مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalising	مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalize	مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalized	مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalizes	مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalizing	مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
parallel	برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleled	برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleling	برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelled	برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelling	برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallels	برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
represent	عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
represented	عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
represents	عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
bedim	با ابر پوشاندن ابری یا مانند ابر کردن
cleco fastener	وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
eualize	مساوی کردن مانند کردن
jellify	ژله مانند کردن
matronize	مانند رئیسه رفتار کردن
paintress	زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انها است
take to pieces	پیاده کردن اجزاء ماشین یاکارخانه و مانند اینها
to pounce on somebody	به کسی ناگهان جستن [و حمله کردن ] [مانند جانور شکارگر]
to live like animals [in a place]	مانند حیوان زندگی کردن [اصطلاح تحقیر کننده ]
to torpedo	تارومار کردن [مانند تلاش کسی]
to goose [American E] the engine	موتور [ماشین] را روشن کردن [که صدا مانند زوزه بدهد]
to rev [British E] the engine	موتور [ماشین] را روشن کردن [که صدا مانند زوزه بدهد]
to quit something cold turkey	چیزی را یکدفعه ترک کردن [مانند سیگار یا الکل]
Other Matches
bushbabies	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
lamellate	لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous	فسیل مانند سنگواره مانند
adjustable wheel	چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
unequaled	بی مانند
argillaceous	گل مانند
lambdoid	مانند
aquiform	اب مانند
reedier	نی مانند
reediest	نی مانند
frothy	کف مانند
capillaceous	مانند نخ
capitate	مانند سر
unique	بی مانند
plumose	پر مانند
mammilliform	مانند
uniquely	بی مانند
and so on	و مانند ان
analog	مانند
fulidal	اب مانند
unapproachable	بی مانند
anthoid	گل مانند
filiform	نخ مانند
impish	جن مانند
argillaceous	رس مانند
foggy	مانند مه
feathery	پر مانند
without an e.	بی مانند
foggiest	مانند مه
simulant	مانند
womanlike	زن مانند
foggier	مانند مه
encephaloid	مخ مانند
fluty	نی مانند
string	نخ مانند
etcetera	و مانند ان
blotchy	لک مانند
liplike	لب مانند
nearer	مانند
arundinaceous	نی مانند
reedy	نی مانند
unequalled	بی مانند
similar	مانند
myrtle formed	اس مانند
vide	مانند
similiar	مانند
floriform	گل مانند
unparalleled	بی مانند
etc	و مانند آن
icily	یخ مانند
inapproachable	بی مانند
tendinous	بی مانند
penniform	پر مانند
plumelike	پر مانند
inimitable	بی مانند
unprecedented	بی مانند
unprecedentedly	بی مانند
analogue	مانند
incomparable	بی مانند
as	مانند
gypsiferous	گچ مانند
castellated	دژ مانند
nears	مانند
nearing	مانند
nearest	مانند
tougher	پی مانند
tough	پی مانند
neared	مانند
near-	مانند
near	مانند
analogues	مانند
goatish	بز مانند
pipelike	نی مانند
mammilary	مانند
toughest	پی مانند
analogous	مانند
after the example of	مانند
threadlike	نخ مانند
thready	نخ مانند
cicatricial	مانند اثرزخم
saccate	کیسه مانند
tallowy	پیه مانند
saclike	کیسه مانند
talcous	طلق مانند
dermatoid	پوست مانند
parchmenty	پوست مانند
dermoid	پوست مانند
columniform	ستون مانند
seamilike	درز مانند
coronary	تاج مانند
sulphury	مانند گوگرد
cinderous	خاکستر مانند
sunlike	مانند افتاب
as usual	مانند همیشه
corpuscular	گویچه مانند
equine	اسب مانند
seedlike	بذر مانند
mastoid	پستان مانند
coronaries	تاج مانند
swordlike	شمشیر مانند
collective goods	مانند جاده
scopulate	کلاله مانند
discoidal	صفحه مانند
sciurine	سنجاب مانند
battiest	چوگان مانند
talcky	طلق مانند
discoid	قرص مانند
scalelike	ترازو مانند
scalelike	فلس مانند
scabious	دله مانند
talcose	طلق مانند
batty	چوگان مانند
cloistral	دیر مانند
discoid	صفحه مانند
pebbly	ریگ مانند
saddlebacked	زین مانند
dermoidal	پوست مانند
sciuroid	سنجاب مانند
digitiform	انگشت مانند
mattery	ماده مانند
sagittary	مانند تیر
discoidal	قرص مانند
disclike	صفحه مانند
sanguineous	خون مانند
battier	چوگان مانند
sulphureous	گوگرد مانند
to look alike	مانند هم بودن
ctenoid	شانه مانند
spectral	روح مانند
cryptand	حجره مانند
cystoid	مانند مثانه
shadowy	سایه مانند
stellate	ستاره مانند
sluicy	ابگیر مانند
crinoid	زنبق مانند
cowish	گاو مانند
sleeplike	خواب مانند
coroniform	تاج مانند
unique in every sense of the word	از هر نظری بی مانند
splenoid	مانند اسپرز
squamate	فلس مانند
cuticular	پوست مانند
spinose	مهره مانند
metalloid	فلز مانند
spicate	خار مانند
metalliform	فلز مانند
culicoid	پشه مانند
cucullated	مانند خودیاباشلق
mercurous	جیوه مانند
simulant of	مانند شبیه
airy	هوا مانند
coriaceous	چرم مانند
coralloid	مانند مرجان
starlike	ستاره مانند
tinny	قلع مانند
leaden	مانند سرب
coralline	مرجان مانند
deltoid	مانند دال
mitral	مانند تاج
deltoideus	مانند دال
styliform	نیزه مانند
suety	پیه مانند
leatheroid	چرم مانند
shadowlike	سایه مانند
stpular	نقطه مانند
stratiform	طبقه مانند
hooked	قلاب مانند
strawy	کاه مانند
deiform	خدا مانند
corvine	کلاغ مانند
campanulate	زنگ مانند
shrubby	مانند گلچین
shelflike	تاقچه مانند
sheetlike	ورقه مانند
corneous	شاخ مانند
dendriform	مانند درخت
gasiform	گاز مانند
anguine	مار مانند
peer to each other	مانند همدیگر
perispheric	گوی مانند
aeriform	هوا مانند
avuncular	مانند دایی
phyline	برگ مانند
unrivalled	بی مانند بی نظیر
without a rival	بی مانند بی نظیر
dwarfish	کوتوله مانند
falchion	خنجر مانند
adenoid	غده مانند
oldish	پیر مانند
dreamlike	خواب مانند
ogr	غول مانند
willowy	بید مانند
painting and the like	نقاشی و مانند ان
crusty	پوسته مانند
palpiform	شاخک مانند
without comparison	بی مانند بی نظیر
without example	بی مانند بی نظیر
pasty	چسب مانند
amoeboid	مانند امیب

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com