English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English Persian
island pullout مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
Other Matches
board تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
boarded تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
turn up one's nose at <idiom> ردکردن خوب بودن برای کسی
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
exchange zone فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
clamp anf rake مانور برای کنترل گوی درمواجه
sleds وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sled وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
turboprop توربین گاز که دران توان بیشتری از توربین برای چرخاندن شفت ملخ نسبت به توربوفن گرفته میشود
slingshots مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshot مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
stack قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
wall board تخته برای چوبکاری دیوار
draught board تخته شطرنجی برای بازی چکرز
kickboard تخته شنای 07 سانتیمتری برای کمک به نواموز
flag stones تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
stringer قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
fulham طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
stringers قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
tailboard تخته عقب گاری وکامیون برای تخلیه بار
clipboards تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
clipboard تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
gun تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
laced valley [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
guns تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
skim board تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
pit board تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
expansion تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
decking تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
froe ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
bookends تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
bookend تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
cards تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
card تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
microcomputer تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
multi board computer کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
populates 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populating 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populate 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
lee board تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
stopboard تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
board تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
daughter board تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
micro تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
micros تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
pig board تخته کوچک برای موجهای کوچک
planking تخته پوشی تخته بندی
plywood تخته لایی تخته چند لا
rotate چرخاندن
whirl چرخاندن
pivots چرخاندن
pivoted چرخاندن
swivelled چرخاندن
wind چرخاندن
winds چرخاندن
rotated چرخاندن
swivel چرخاندن
whirls چرخاندن
swivels چرخاندن
whirling چرخاندن
pivot چرخاندن
rotates چرخاندن
whirled چرخاندن
notice board 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
panel نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panels نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
edge card یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
bare board تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
wry به اطراف چرخاندن
spins به درازاکشاندن چرخاندن
wryly به اطراف چرخاندن
spin به درازاکشاندن چرخاندن
baulking ردکردن
disavowing ردکردن
denied ردکردن
to clear off ردکردن
baulked ردکردن
disavowed ردکردن
balks ردکردن
balking ردکردن
denies ردکردن
confute ردکردن
baulks ردکردن
rule out ردکردن
gainsaying ردکردن
disavows ردکردن
disproving ردکردن
disproves ردکردن
disproved ردکردن
disprove ردکردن
let off ردکردن
declining ردکردن
to put back ردکردن
disavow ردکردن
gainsays ردکردن
spurn ردکردن
spurning ردکردن
spurned ردکردن
balk ردکردن
gainsay ردکردن
declines ردکردن
controvert ردکردن
gainsaid ردکردن
discommend ردکردن
spurns ردکردن
deny ردکردن
balked ردکردن
pass on ردکردن
denying ردکردن
decline ردکردن
declined ردکردن
rejcet ردکردن
troll چرخیدن چرخاندن گرداندن
death spiral حرکت چرخاندن یار
trolls چرخیدن چرخاندن گرداندن
to spin something چیزی را تند چرخاندن
to spin a wheel چرخی را تند چرخاندن
to throw out دورانداختن ردکردن
mammock از دم قیچی ردکردن
disorintate ردکردن ازخودندانستن
baulk ردکردن طفره
crank میل لنگ گرداندن چرخاندن
slashes چرخاندن چوب به طرف حریف
slashed چرخاندن چوب به طرف حریف
cranking میل لنگ گرداندن چرخاندن
cranks میل لنگ گرداندن چرخاندن
slash چرخاندن چوب به طرف حریف
fishtail چرخاندن دم هواپیما بمنظورکاستن سرعت ان
slashing چرخاندن چوب به طرف حریف
cranked میل لنگ گرداندن چرخاندن
exception of judgl ردکردن داوریا دادرس
to let off معاف کردن ردکردن
to turn one's back on somebody پشت خود را به طرف کسی چرخاندن
supination چرخاندن کف دست به سمت بالا برگرداندن پا
disowning مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowned مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowns مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disown مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
overstand بیش از حد ماندن قایق در یک مسیر بجای چرخاندن
outside kick and front headlock گرفتن دست راست بادست چپ و چرخاندن ازروی پشت
veronica ایستادن و ردکردن گاو از کناربا حرکت شنل
maneuver مانور
shunting مانور
ease of movement مانور
teleprompter اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
to spin laundry in the washing machine لباس های شسته شده را در ماشین لباسشویی تند چرخاندن
plank تخته تخته کردن
punters دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
punter دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
NIC تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
umpired داور مانور
mass of maneuver حجم مانور
handle مانور کردن
maneuverability قابلیت مانور
umpiring داور مانور
combat exercise مانور جنگی
umpires داور مانور
exercise commander فرمانده مانور
maneuver and fire اتش و مانور
umpire داور مانور
fire and maneuver اتش و مانور
maneuvering board لوحه مانور
handles مانور کردن
joint exercise مانور مشترک
exercise مانور نظامی
ship handling مانور با کشتی
exercised مانور نظامی
exercises مانور نظامی
scheme of maneuver طرح مانور
free maneuver مانور ازاد
exercise term عنوان مانور
plan of maneuver طرح مانور
maneuvring طرح کردن مانور
quartermaster's notebook دفتر مانور ناو
manoeuvring طرح کردن مانور
manoeuvres طرح کردن مانور
tight t طرح اصلی مانور تی
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
map maneuver مانور روی نقشه
sea room شعاع مانور دریایی
controlled exercise مانور کنترل شده
exercise code word رمز عملیات مانور
wishbone t نوعی طرح مانور
williamson turn نوعی مانور دریایی
out maneuver تفوق جستن در مانور
manoeuvred طرح کردن مانور
manoeuvre طرح کردن مانور
wishbone نوعی طرح مانور
maneuvred طرح کردن مانور
wishbones نوعی طرح مانور
bump and go نوعی مانور دفاعی
bump and run نوعی مانور دفاعی
maneuvres طرح کردن مانور
weather board تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
out maneuver برتری مانور پیدا کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com