English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (7 milliseconds)
English Persian
communication satellite ماهواره مخابراتی
Search result with all words
courier ماهواره مخابراتی رله کننده
couriers ماهواره مخابراتی رله کننده
Other Matches
excitation انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
spurious signal علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
high class communication set دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
communication link رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
communication security monitoring کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
communication security account میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
controlled net شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
communication ماهواره
satellite ماهواره
lunette ماهواره
artificial satellite ماهواره
satellites ماهواره
foixed satellite ماهواره ثابت
communications satellite ماهواره ارتباطاتی
equatorial satellite ماهواره استوایی
satellite ماهواره قمر مصنویی
satellite قمر مصنوعی ماهواره
satellites ماهواره قمر مصنویی
satellites قمر مصنوعی ماهواره
sput nik قمر مصنوعی ماهواره
uplink خط ارسال از ایستگاه زمینی به ماهواره
moonlet قمر یا ماه کوچک ماهواره
satellites ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
satellite ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
wheel mode ماهواره یا بخشی از ان که اغلب با سرعت کم بمنظورپایدارسازی وضعیت دوران میکند
footprint فضای پوشیده شده توسط وسیله ارسال مثل ماهواره یا آنتن
footprints فضای پوشیده شده توسط وسیله ارسال مثل ماهواره یا آنتن
circularization تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
wide area network شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
communication line خط مخابراتی
communication security تامین مخابراتی
communication signal سیگنال مخابراتی
communications channel کانال مخابراتی
signal security تامین مخابراتی
communications link پیوند مخابراتی
communications processor پردازنده مخابراتی
signal services خدمات مخابراتی
signal services قسمتهای مخابراتی
communication deception فریب مخابراتی
signal flag پرچم مخابراتی
communications system سیستم مخابراتی
signal communications ارتباطات مخابراتی
telenet شبکه مخابراتی
communications protocol پروتکل مخابراتی
communications satellite ماهوارههای مخابراتی
communication network شبکه مخابراتی
additives پیوند کد مخابراتی
additive پیوند کد مخابراتی
copying نگهبان مخابراتی
copy نگهبان مخابراتی
copies نگهبان مخابراتی
copied نگهبان مخابراتی
communication cover پوشش مخابراتی
communication link تسلسل مخابراتی
ace high سیستم مخابراتی قمرمصنوعی
signalled علایم مخابراتی مخابرات
communications server سرویس دهنده مخابراتی
communications software نرم افزار مخابراتی
signal علایم مخابراتی مخابرات
signaled علایم مخابراتی مخابرات
phonetic alphabet کلمات قراردادی مخابراتی
selsyn سیستم سینکرونیزه مخابراتی
communication relay ship ناو تقویتی مخابراتی
communication security برقراری تامین مخابراتی
common user net work شبکه مخابراتی مشترک
volume قدرت دستگاه مخابراتی
communication standing instructions دستورات ثابت مخابراتی
standing signal instructions دستورات ثابت مخابراتی
volumes قدرت دستگاه مخابراتی
communications control unit واحد کنترل مخابراتی
way station ایستگاه رله مخابراتی
relay ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relayed ایستگاه واسطه مخابراتی رله
fire direction net شبکه مخابراتی هدایت اتش
phase jitter اعوجاجهای ناخواسته در یک سیگنال مخابراتی
programmable communications interface رابط مخابراتی برنامه پذیر
signal security حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
spot net شبکه مخابراتی دیدبان یادیدبانی
station log دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
relays ایستگاه واسطه مخابراتی رله
approved circuit مدار تصویب شده مخابراتی
directed net شبکه توجیه شده مخابراتی
communication security custodian مسئول وسایل تامین مخابراتی
lock on باعلائم مخابراتی و رادارچیزی را تعقیب کردن
covers دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
coverings دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
tie line کانال مخابراتی کرایه داده شده
simplex circuit مدار سیمپلکس مخابراتی یایک خطه
station log دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
cover دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
single line مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
way station ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
monitors به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitor به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
ground waves امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
monitored به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
symbolic form علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
parrot وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroting وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrots وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroted وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
transponder تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
clocking روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
cirvis دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
communication security custodian مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
fan marker نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
communications stallite corporation یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
ecom Oriented ElectronicComputer فرایند ارسال ودریافت پیامها به صورت دیجیتالی در تسهیلات مخابراتی ail
pogo در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
common carrier شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
multidrop line پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
telpak سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
prevention of stripping ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
station number شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
compromising emanation پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
demodulator دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
helical wave guide لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
auto cat هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
cattage key people افرادی که در خانه کار می کنند و کار را از طریق سیستمهای مخابراتی فلاپی دیسک یاسایر وسایل به شرکت ارسال می دارند
paching central سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
red concept جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
syllabary حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com