Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (5 milliseconds)
English
Persian
school fee
ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
Other Matches
salary
شهریه
tuitional
شهریه
tuition
شهریه
tuition fee
شهریه
salaries
شهریه
fee
پول شهریه
monthy
ماهیانه
monthly allowance
ماهیانه
permensem
ماهیانه
monthly
ماهیانه
monthly allowance
مقر ری ماهیانه
monthly average
متوسط ماهیانه
monthly salary
مواجب ماهیانه
pay
حقوق ماهیانه اجرت
catamenia
عادت ماهیانه زنان
class e allotment
کسورات اقساط ماهیانه
pays
حقوق ماهیانه اجرت
monthly statement
صورت وضعیت ماهیانه
paying
حقوق ماهیانه اجرت
summary of monthly statement
خلاصه صورت وضعیت ماهیانه
I have a steady monthly income.
درآمد ماهیانه ثابتی دارم
school
اموزشگاه
education center
اموزشگاه
almamater
اموزشگاه
schools
اموزشگاه
head master
مدیر اموزشگاه
hedge school
اموزشگاه پست
interscholastic competition
مسابقه اموزشگاه ها
school report
گزارش اموزشگاه
special school
اموزشگاه استثنایی
night schools
اموزشگاه شبانه
comprehensive school
اموزشگاه جامع
schoolmistresses
مدیره اموزشگاه
schoolmistress
مدیره اموزشگاه
truants
از اموزشگاه گریززدن
truant
از اموزشگاه گریززدن
nongraded school
اموزشگاه بی دانشپایه
parochial school
اموزشگاه کلیسایی
foundation school
اموزشگاه موقوف
technical school
اموزشگاه فنی
private school
اموزشگاه خصوصی
private schools
اموزشگاه خصوصی
preparatory school
اموزشگاه امادگی
preparatory schools
اموزشگاه امادگی
academies
دانشگاه اموزشگاه
comprehensive schools
اموزشگاه جامع
night school
اموزشگاه شبانه
vocational school
اموزشگاه حرفهای
training school
اموزشگاه حرفهای
dogo
اموزشگاه جودو
dominie
رئیس اموزشگاه
principal of a school
مدیر اموزشگاه
school
پیروان یک مکتب اموزشگاه
school slang
اصطلاح ویژه اموزشگاه
conservatoire
اموزشگاه هنرهای زیبا
school pence
پول هفتگی اموزشگاه
lockups
تعطیل کردن اموزشگاه
lockup
تعطیل کردن اموزشگاه
boarding school
اموزشگاه شبانه روزی
manege
اموزشگاه اسب سواری
boarding schools
اموزشگاه شبانه روزی
schoolhouse
ساختمان یاعمارت اموزشگاه
schoolhouses
ساختمان یاعمارت اموزشگاه
schools
پیروان یک مکتب اموزشگاه
interscholastic
واقع شونده درمیان اموزشگاه ها
industrial school
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
to play the truant
از رفتن به اموزشگاه طفره زدن
ragged school
اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
full timer
بچهای که درهمه ساعات اموزشگاه دراموزشگاه میما
school doctor
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
mixed school
اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
brown major
براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
prefectoral
مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
brown minor
براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com