Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
English
Persian
rotator
ماهیچه گردنده
Other Matches
constant speed drive
چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
swivelled
گردنده
rotor
گردنده
wheeler
گردنده
roller door
در گردنده
rotative
گردنده
driven
گردنده
rotors
گردنده
swivels
گردنده
trochoid
گردنده
swivel
گردنده
ambulant
گردنده
ambulatory
گردنده
revolvable
گردنده
gyral
گردنده
rotary
گردنده
in eyre
گردنده
gyrant
گردنده
swivelled
مفصل گردنده
itineratly
بطور گردنده
gyratory
چرخی گردنده
swivels
مفصل گردنده
pivot arm
میله گردنده
rotor plates
جوشنهای گردنده
circumsolar
دورخورشید گردنده
circumambient
گردنده بدور
magnet wheel
چرخ گردنده
runners
گردنده گشتی
excursive
اواره گردنده
runner
گردنده گشتی
rotary
گردنده چرخنده
revolving
گردنده دورانی
swivel
مفصل گردنده
rotor
قسمت گردنده ماشین
rotors
قسمت گردنده ماشین
churns
بوسیله اسباب گردنده
churned
بوسیله اسباب گردنده
churn
بوسیله اسباب گردنده
buckets
تیغه گردنده توربین
bucket
تیغه گردنده توربین
roasting jack
سیخ کباب گردنده
rotary wing aircraft
هواپیما با بال گردنده
rundle
استوانه گردنده گوی
stator
جزء ثابت در هر ماشین گردنده
precess
در خط سیر محورجسم گردنده تغییرپیداشدن
choppers
هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
overshot
گردنده به نیروی ابی که ازبالا میریزد
chopper
هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
core
ماهیچه
fillet
ماهیچه
cores
ماهیچه
brawn
ماهیچه
triceps
ماهیچه سه سر
muscle
ماهیچه
haunches
ماهیچه
muscular strength
وی ماهیچه
fillets
ماهیچه
haunch
ماهیچه
taenia
ماهیچه
torus
ماهیچه
muscles
ماهیچه
filleting
ماهیچه
filleted
ماهیچه
muscularly
با نیروی ماهیچه
myology
ماهیچه شناسی
myologist
ماهیچه شناس
myography
شرح ماهیچه
myoclonus
تشنج ماهیچه
muscled
ماهیچه دار
myocardium
ماهیچه قلب
muscling
نمایش ماهیچه ها
myalgia
درد ماهیچه
myonicity
انقباض ماهیچه
unstriped muscle
ماهیچه صاف
smooth muscle
ماهیچه صاف
rectus
ماهیچه راست
quadriceps
ماهیچه چهارسر
splenius
ماهیچه سر جنبان
psoas
ماهیچه کمر
pronator
ماهیچه مکب
striate muscle
ماهیچه مخطط
popliteus
ماهیچه پس زانو
obturator
ماهیچه مسدود
myositis
اماس ماهیچه
myopathy
ناخوشی ماهیچه
core box
قالب ماهیچه
jerked
انقباض ماهیچه
buccinator
ماهیچه شیپوری
dystaxia
رعشه در ماهیچه ها
buccinal muscle
ماهیچه شیپوری
jerks
انقباض ماهیچه
jerking
انقباض ماهیچه
gluteus
ماهیچه سرین
jerk
انقباض ماهیچه
myasthenia
سستی ماهیچه
haunches
ماهیچه طاق
haunch
ماهیچه طاق
blade flapping
حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
giants stride
تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
potter wheel
صفحه افقی گردنده که کوزه گر گل بران قالب میکند
windage
کاهش دور وسیله گردنده دراثر پسای هوا
unstriped muscle
ماهیچه غیر مخطط
psittacine magnus
ماهیچه بزرگ کمر
psittacine parvus
ماهیچه کوچک کمر
triceps extension
تمرین تقویت ماهیچه سه سر
thewed
ماهیچه دار نیرومند
sarcology
گفتار در ماهیچه هاوگوشتهای تن
bicipital
مربوط به ماهیچه دوسر
bicipital
دارای ماهیچه دوسر
rhomboid muscle
ماهیچه چهارگوش معین
constrictor
ماهیچه جمع کننده
brawny
گوشتالو ماهیچه دار
electromyography
برق نگاری ماهیچه
bradyarthria
کندگویی عصبی- ماهیچه یی
hyperkinesia or sis
تشنج کش واکش ماهیچه
myocarditis
اماس ماهیچه قلب
emg
برق نگاری ماهیچه
myogenic
وابسته به ریشه ماهیچه
lumbrical
ماهیچه انگشت یا پنجه
inotropic
موجب انقباض ماهیچه
d.muscle
ماهیچه انبساط دهنده
myoma
غده بافت ماهیچه
myograph
واکنش نگار ماهیچه
core print
تکیه گاه ماهیچه
corrugator
ماهیچه چین دهنده
myomatous
وابسته به اماس ماهیچه
sphincter
ماهیچه باسطه چلانه
ledger blade
تیغه پارچه بری که دریک جاایستاده و پره گردنده دارد
pantoscope
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
bulb root
وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
charley horse
سختی وگرفتگی دردناک ماهیچه
myoscope
الت دیدن انقباض ماهیچه
mussculature
بخش یا ترتیب ماهیچه هادربدن
musculation
بخش یا ترکیب ماهیچه هادربدن
kinesalgia
دردی که ازجنبش ماهیچه پیداشود
panoramic camera
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
tack weld
وسیلهای برای سنجش ونمایش سرعت شفت گردنده جوش موقتی
quill shaft
شفت گردنده باریکی با سرهزارخار مانند که در مادگی دیگری جفت میشود
musculature
وضع وترتیب ماهیچه ها ساختمان عضلانی
d. muscle
ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
masseter
ماهیچه مخصوص جویدن عضله مضغ
cramp
گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramps
گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cringing
چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringe
چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
interspinalis
ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
cringed
چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringes
چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
turnstile
تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
turnstiles
تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
commutator
سری هادیهایی که بصورت شعاعی از یکدیگر جدا شده وبصورت حلقهای دور تا دورشفت گردنده ژنراتور قرارگرفته اند
torque
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
vane pump
خانواده وسیعی از پمپهای سیالات که در ان سطوح تخت در محفظههای خارج ازمرکز دور تا دور شفت گردنده دوران میکنند
swivel
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivelled
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
myocarditis
اماس ماهیچه قلب ورم عضله قلب
calf
نرمه ساق پا ماهیچه ساق پا
calves
نرمه ساق پا ماهیچه ساق پا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com