English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
ledgering ماهیگیری بااستفاده از وزنه
Other Matches
worming ماهیگیری بااستفاده از کرم
sinker وزنه سربی ماهیگیری
sinkers وزنه سربی ماهیگیری
terminal tackle راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal rig طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
dipsey sinker نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
multipoundage syatem روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
squat وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatting وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatted وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
light and heavy system روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
shot putter شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putters شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
sinkers وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinker وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
beneficial پرمنفعت بااستفاده
leg ride and far leg hook بغل رومی بااستفاده از پا
visual flight پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
celestial navigation ناوبری بااستفاده از صور فلکی
radio navigation ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
electronically مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
microfloppy disk drive وسیله ذخیره اطلاعات بااستفاده از میکرودیسکهای لغزان
edp پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی
starboard tack حرکت قایق بااستفاده از باددر سمت راست
wear down <idiom> زوارچیزی دررفتن ،بااستفاده مکرر خراب شدن
visual flight پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
screening, screenings ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screened ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screen ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
volumenometer التی که به وسیله ان بااستفاده از قانون .....حجم چیزی را می سنجند
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
long base method روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
localizer mode روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
screens ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
wet rating توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
influence sweep پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
coupled mode روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
electrothermal printer چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
radio fix تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
bain index شاخصی که بااستفاده از اختلاف بین قیمت و هزینه کل متوسط قدرت انحصار را اندازه گیری میکند
where is the kilogramme weight ? وزنه ....
short weight وزنه کم
paper weight وزنه
ponderance وزنه
rammer وزنه شمعکوب
counterweigh وزنه تعادل
flyweight وزنه تعادل
plumb bob وزنه سربی
counter weight وزنه تعادل
counter balance وزنه تعادلی
counterpoise وزنه متقابل
ballast وزنه تعادل
counterbalance وزنه تعادل
ledger وزنه سربی
halma پرش با وزنه
counterbalances وزنه تعادل
counterbalanced وزنه تعادل
ledgers وزنه سربی
offset وزنه متعادل
lifter وزنه بردار
counterweight وزنه برابر
bob وزنه قپان
counterweight وزنه مقابل
putting پرتاب وزنه
flyweights وزنه تعادل
weight lifting وزنه برداری
weight سنگ وزنه
weight throw پرتاب وزنه
bobs وزنه قپان
counter weight وزنه مقابل
counterweight وزنه تعادل
weight lifter وزنه بردار
sinker وزنه نگهدار
offsetting وزنه متعادل
put پرتاب وزنه
sinkers وزنه نگهدار
puts پرتاب وزنه
shot put پرتاب وزنه
counterweights وزنه تعادل
counterweights وزنه برابر
counterweights وزنه مقابل
bobbing وزنه قپان
homing guidance هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
governor balance weight وزنه تعادل رگولاتور
sash balancing weight وزنه متعادل کننده
snatched وزنه برداری یکضرب
snatches وزنه برداری یکضرب
castaway پرتاب کردن وزنه
kentledge وزنه اهن ته کشتی
snatching وزنه برداری یکضرب
uplift بالا زدن وزنه
incline bench تخته وزنه برداری
castaways پرتاب کردن وزنه
uplifts بالا زدن وزنه
snatch وزنه برداری یکضرب
poise اونگ یا وزنه ساعت
weight program تمرین وزنه برداری
ballast وزنه متعادل کننده
stick check دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب
relateral tell مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
clean and jerk حرکت دوضرب وزنه برداری
split وزنه برداری یکضرب فرانسوی
europian championship وزنه برداری قهرمانی اروپا
make-weights سر وزن رسیدن وزنه بردار
triathlon پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
shots پرتاب وزنه گلوله سربی
discobolus وزنه پرت کن حلقه انداز
make weight سر وزن رسیدن وزنه بردار
clean and press حرکت پرس وزنه برداری
shot پرتاب وزنه گلوله سربی
make-weight سر وزن رسیدن وزنه بردار
refresh قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshes قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
poise وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
empty weight وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
donkey raise تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
platform تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
platforms تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
deal lift بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
disqualifies خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualify خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
derrick lift کشیدن وزنه به روی سینه باپاهای راست
disqualified خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualifying خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
benches تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
presses بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
press بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
bat weight وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
bench تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
handline ماهیگیری با نخ
angles ماهیگیری
piscary حق ماهیگیری
fishing ماهیگیری
angle ماهیگیری
fishing ماهیگیری حق ماهیگیری
angling ماهیگیری
signal light چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
fishery محل ماهیگیری
fishery شیلات ماهیگیری
bait طعمه ماهیگیری
baits طعمه ماهیگیری
angles قلاب ماهیگیری
baited طعمه ماهیگیری
foul نخ ماهیگیری اشفته
ice fishing ماهیگیری از سوراخهای یخ
chum طعمه ماهیگیری
fouls نخ ماهیگیری اشفته
jug fishing ماهیگیری با بطری
reel قرقره ماهیگیری
fouler نخ ماهیگیری اشفته
reeled قرقره ماهیگیری
reeling قرقره ماهیگیری
reels قرقره ماهیگیری
fouled نخ ماهیگیری اشفته
trawlers کرجی ماهیگیری
trawler کرجی ماهیگیری
chums طعمه ماهیگیری
foulest نخ ماهیگیری اشفته
fisheries شیلات ماهیگیری
fisheries محل ماهیگیری
monofilament نخ نایلونی ماهیگیری
piscary محل ماهیگیری
sport fish ماهیگیری تفریحی
angle قلاب ماهیگیری
fishable قابل ماهیگیری
angling ورزش ماهیگیری
fish hook قلاب ماهیگیری
piscatorial وابسته به ماهیگیری
piscatory وابسته به ماهیگیری
fishing ورزش ماهیگیری
fisherman's bend گره ماهیگیری
snell بندقلاب ماهیگیری
surf fishing ماهیگیری در موج
fishing gear اسباب ماهیگیری
fishing rods چوب ماهیگیری
fishing rod چوب ماهیگیری
casting rod چوب ماهیگیری
fishing tackle ابزار ماهیگیری
fishhook قلاب ماهیگیری
fishline ریسمان ماهیگیری
forward cast پرتاب نخ ماهیگیری
jerking پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerks پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
lift وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
bench by a back injury خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
jerked پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerk پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
lifts وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifting وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifted وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
voice grade channel ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
butt دسته چوب ماهیگیری
colorado تیغه دوار ماهیگیری
butts دسته چوب ماهیگیری
bay reel قرقره کوچک ماهیگیری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com