English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
English Persian
fish meal ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
fish story ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
Other Matches
spalls تیکه سنگ که بمصرف پرکردن میرسد
vivary جای نگهداری حیوانات یا محل صید ماهی
utilizes بمصرف رساندن
utilising بمصرف رساندن
utilises بمصرف رساندن
utilised بمصرف رساندن
utilize بمصرف رساندن
utilizing بمصرف رساندن
battles زد وخورد
battled زد وخورد
battling زد وخورد
combating زد وخورد
combated زد وخورد
combats زد وخورد
combat زد وخورد
set-tos زد وخورد
set-to زد وخورد
skirmish زد وخورد
battle زد وخورد
set to زد وخورد
medleys زد وخورد
skirmishes زد وخورد
medley زد وخورد
skirmish زد وخورد کردن
skirmishes زد وخورد کردن
pickeer زد وخورد کردن
me seems بنظرم میرسد
he is a stranger to me بنظرم میرسد
it seem to me بنظرم میرسد
it occurs to me that بنظرم میرسد که
pomfret یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
sea horse موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
it sounds false دروغ بنظر میرسد
He sounds angry. او عصبانی به نظر میرسد.
meseems چنین بنظرم میرسد
we learnt from london that از لندن خبر میرسد
methinks بنظرم چنین میرسد
he looks brave او شجاع بنظر میرسد
escolar نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
tidewater اب جزر ومد که بخشکی میرسد
it seems to me he is lying بنظرم میرسد دروغ میگوید
pondweed بکجور جلبک که در استخرهابهم میرسد
clapboard قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
clapboards قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
piece goods کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
guppies ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
haddock ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
guppy ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
fish ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fished ماهی صید کردن ماهی گرفتن
mackerel ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
fishes ماهی صید کردن ماهی گرفتن
pip squeak نارنجکی که صدای ان مانندPIP-SQUEAK بگوش میرسد
self feeder ماشینی که موادلازمه ازطرف خودش بدان میرسد
limbers ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
liquid crystal display colour pigmented صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
load line خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
grayfish نوعی ماهی روغن سگ ماهی
cumulo nimbus ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
zero lash شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد
lore حیوانات
domestic animals حیوانات اهلی
bestiality جماع با حیوانات
venery حیوانات شکارشونده
feedstuff خوراک حیوانات
breeding پرورش حیوانات
put away <idiom> کشتن حیوانات
zoolatry پرستش حیوانات
zootomy تشریح حیوانات
stray animals حیوانات ضاله
wildlife حیوانات وحشی
home range جایگاه حیوانات
rodentia حیوانات قراضه
foal توله حیوانات
foals توله حیوانات
chits توله حیوانات
chit توله حیوانات
dung مدفوع حیوانات
fauna حیوانات یک اقلیم
buggery with animals جماع با حیوانات
zootechnical وابسته به فن تربیت حیوانات
woodnote صدای حیوانات جنگل
big game شکار حیوانات بزرگ
make friends <idiom> رفاقت با حیوانات ومردم
farms پرورشگاه حیوانات اهلی
damage feasant خسارت ناشی از حیوانات
pedication عمل جنسی با حیوانات
bull حیوانات نر بزرگ فرمان
farm پرورشگاه حیوانات اهلی
bulls حیوانات نر بزرگ فرمان
farmed پرورشگاه حیوانات اهلی
forepaw پنجه دست حیوانات
sea calf گوساله ماهی سگ ماهی
sweetbread تیموس حیوانات جوان دنبلان
privilegium حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
reclaim animal حیوانات وحشی تربیت شده
penned حیوانات اغل خانه ییلاقی
zoomorphic [استفاده از نقوش حیوانات در فرش]
penning حیوانات اغل خانه ییلاقی
pens حیوانات اغل خانه ییلاقی
crest یال [حیوانات و جانور شناسی]
soilage علف تازه علوفه حیوانات
warrens محل نگهداری حیوانات وحشی
warren محل نگهداری حیوانات وحشی
mane یال [حیوانات و جانور شناسی]
pen حیوانات اغل خانه ییلاقی
beaver سگ آبی [حیوانات و جانور شناسی]
squamation پوشش فلسی شکل حیوانات
parkas نیم تنه پوست حیوانات
acron قسمت قدامی حیوانات بنددار
department stores فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
loss leader بفروش میرسد کالایی که به منظور جلب توجه مشتری زیر قیمت تمام شده بفروش می رسد
department store فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
taxidermy پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
exuviae پوشش یا پوست حیوانات پس از انداخته شدن
diana الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
zoon هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
gasteropod حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
upland game پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
blasetocyst جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
home range جای محدود برای فعالیت حیوانات
pickerel اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
methought چنین بنظرم میرسد چنین می نماید
veterinarian پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
veterinarians پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
dicker مبادله کردن پوست حیوانات معامله جنسی
taxidermist ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
animalist مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
fluor مایعات بدن حیوانات مواد فلورین دار
forequarter ربع قدامی خارجی بدن یالاشه حیوانات
zoomorphism استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
zoomorphism تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
small game پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
zootechnician کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
poundage وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
biomorph [فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی]
biogeography رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
Agricultural Order سرستون [سر ستون کرنتی با تومارهای پیچیده شده به شکل سر حیوانات یا آرایش برگ کنگره ای]
this story is improbable این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
teleost ماهی استخوانی وابسته به ماهی استخوانی
acrostolium [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
bioecology رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
tusk دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tusks دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
big game صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
pounding اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pounds اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pounded اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pound اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
relief نقش یا گل برجسته [این امر در فرشبافی بیشتر در هنگام بافت چهره انسان، گاه نقوش حیوانات و یا استفاده از آیات، کلمات و شعر در متن و یا حاشیه فرش بکار می رود.]
lion rug فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
dye-stuff ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
lunar ماهی
fumade ماهی
tuna ماهی تن
mermaid زن ماهی
tuna fish ماهی تن
piscium ماهی
caudal fin دم ماهی
mermaids زن ماهی
tartar sauce سس ماهی
per mensem ماهی
dogfish سگ ماهی
gar سگ ماهی
pisces ماهی
fishes ماهی
sturgeon سگ ماهی
fished ماهی
haberdine ماهی
fish ماهی
flat fish ماهی پهن
ground gudgeon ماهی تیان
fish glue سریش ماهی
fish like ماهی مانند
guitarfish ماهی گیتار
halieutics ماهی گیری
fryer ماهی تابه
gurnet ماهی سرگنده
isinglass سریشم ماهی
poison berry مرگ ماهی
fish farm پرورشگاه ماهی
fish fag زن ماهی فروش
ichthyologist ماهی شناس
lampereel یکجور ماهی
laker ماهی دریاچه
game fish ماهی موردنظر
gar نیزه ماهی
numbfish ماهی رعاد
fingerling ماهی ازاد
fish backed گرده ماهی
kingfisher ماهی خوراک
fish bone استخوان ماهی
fish culture ماهی پروری
fish culture تربیت ماهی
indian berry مرگ ماهی
ichthyophagy ماهی خوری
fomalhaut دهان ماهی
ichthyocolla سریشم ماهی
goggle eye نوعی ماهی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com