English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (6 milliseconds)
English Persian
ultraviolet ماوراء بنفش
Search result with all words
actinism خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
aluminum paste تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
dosimeter وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
eprom PRO مخصوص که در زیرنور شدید ماوراء بنفش میتواند پاک شده و سپس دوباره برنامه ریزی شودmemory only programmableread erasableیک
ultra violet radiation تشعشع ماوراء بنفش
ultraviolet light نور ماوراء بنفش
ultraviolet ray اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
violet ray اشعهء ماوراء بنفش
Other Matches
violets بنفش
violet بنفش
violaceous بنفش
ultra violet ماورا بنفش
mauve رنگ بنفش
methyl violet بنفش متیل
coronas هاله بنفش
lilac یاس بنفش
lilacs یاس بنفش
violet بنفش رنگ
violet blindness بنفش کوری
amethysts درکوهی بنفش
violets بنفش رنگ
amethysts لعل بنفش
amethyst درکوهی بنفش
amethyst لعل بنفش
ultraviolet ray پرتوماوراء بنفش
lavender بنفش کمرنگ
corona هاله بنفش
ultrafiche ماوراء فیش
supersensible ماوراء محسوسات
transcutaneal ماوراء پوستی
transcutaneous ماوراء پوستی
transmontane ماوراء کوهستانی
transmountain ماوراء کوهستانی
ultrasonics ماوراء صوت
hypersonic ماوراء الصوت
supernatural ماوراء طبیعی
aerospace فضای ماوراء جو
supersonic ماوراء صوت
overseas ماوراء بحار
pellucid حائل ماوراء
numinous ماوراء الطبیعه
ultrasonic ماوراء صوت
ultraviolet اشعه مادون بنفش
initial voltage ولتاژ هاله بنفش
Fuchia <adj.> <noun> نوعی بنفش پررنگ
transduction عبور از ماوراء چیزی
transfinite ماوراء اعداد محدود
ultrahigh frequency بسامد ماوراء زیاد
transcendentalism فلسفه ماوراء الطبیعه
beyond انطرف ماوراء دورتر
supersensible ماوراء عالم حواس
extraterrestrial radiation تابشهای ماوراء زمینی
supernaturalism فلسفه ماوراء طبیعه
semiopaque کمی حاجب ماوراء
meta metalanguage ماوراء فوق زبان
Redviolet رنگی میان بنفش و قرمز
Blueviolet <adj.> <noun> رنگی بین آبی و بنفش
Rosewood رنگی میان بنفش و قهوه ای
metaphisical مربوط به علم ماوراء طبیعت
metaphysics مبحث علوم ماوراء طبیعی
ultrashort drilling مته کاری ماوراء صوت
metaphysician دانشمند علوم ماوراء طبیعی
mauve رنگ بنفش مایل به ارغوانی سیر
usli مجتمع سازی درمقیاس ماوراء بزرگ
tramontane واقع در ماوراء جبال الپ بیگانه
diathermanous هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
ultra large scale integration مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
diathermic هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
rosewood چوب بلسان بنفش نوعی اقاقیای بلند
crocus [saffron] گل زعفران جهت تهیه رنگ زرد و بنفش
metaphysical وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
transmarine واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
ultraviolet ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
ultraviolet light MORPG که محتوای آن با اشعه ماورای بنفش پاک میشود
slsi Intergration Scale SuperLarge تراشه هایی با تراکم ماوراء بزرگ
larkspur [نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.]
hyper پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper- پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
parathyroid غدد پاراتیروئید مترشحه از غدد ماوراء درقی
ldl یک ماوراء زبانی که زبانی را شرح میدهد
log wood درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
erasable قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com