Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
meta metalanguage
ماوراء فوق زبان
Other Matches
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
ultrafiche
ماوراء فیش
supernatural
ماوراء طبیعی
hypersonic
ماوراء الصوت
supersensible
ماوراء محسوسات
transmontane
ماوراء کوهستانی
transmountain
ماوراء کوهستانی
aerospace
فضای ماوراء جو
pellucid
حائل ماوراء
supersonic
ماوراء صوت
ultraviolet
ماوراء بنفش
numinous
ماوراء الطبیعه
overseas
ماوراء بحار
ultrasonics
ماوراء صوت
transcutaneal
ماوراء پوستی
transcutaneous
ماوراء پوستی
ultrasonic
ماوراء صوت
violet ray
اشعهء ماوراء بنفش
supersensible
ماوراء عالم حواس
ultrahigh frequency
بسامد ماوراء زیاد
ultraviolet light
نور ماوراء بنفش
supernaturalism
فلسفه ماوراء طبیعه
ultra violet radiation
تشعشع ماوراء بنفش
beyond
انطرف ماوراء دورتر
transfinite
ماوراء اعداد محدود
extraterrestrial radiation
تابشهای ماوراء زمینی
semiopaque
کمی حاجب ماوراء
transduction
عبور از ماوراء چیزی
transcendentalism
فلسفه ماوراء الطبیعه
metaphysics
مبحث علوم ماوراء طبیعی
metaphysician
دانشمند علوم ماوراء طبیعی
ultrashort drilling
مته کاری ماوراء صوت
metaphisical
مربوط به علم ماوراء طبیعت
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
diathermanous
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
tramontane
واقع در ماوراء جبال الپ بیگانه
diathermic
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
usli
مجتمع سازی درمقیاس ماوراء بزرگ
ultra large scale integration
مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
ultraviolet ray
اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
transmarine
واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
metaphysical
وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
slsi
Intergration Scale SuperLarge تراشه هایی با تراکم ماوراء بزرگ
dosimeter
وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic
زبان تازی زبان عربی
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib
چرب زبان زبان دار
aluminum paste
تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
hyper
پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
eprom
PRO مخصوص که در زیرنور شدید ماوراء بنفش میتواند پاک شده و سپس دوباره برنامه ریزی شودmemory only programmableread erasableیک
hyper-
پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
actinism
خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
parathyroid
غدد پاراتیروئید مترشحه از غدد ماوراء درقی
ldl
یک ماوراء زبانی که زبانی را شرح میدهد
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
apl language
زبان ای پی ال
language lab
زبان
as one man
با یک زبان
glossa
زبان
tongueless
بی زبان
two tongued
زبان
tongues
زبان
apt language
زبان ای پی تی
grss language
زبان جی پی اس اس
abuser
بد زبان
c++
زبان ++C
tongue
[language]
زبان
tongue
زبان
report progarm generator
زبان ار- پی- جی
languages
زبان
abusers
بد زبان
language
زبان
language
زبان
languages
زبان ها
hound's tongue
سگ زبان
rpg language
زبان ار پی جی
artificial language
زبان مصنوعی
slip of the tongue
لغزش زبان
mother tongue
زبان مادری
bengali
زبان بنگاله
scythian
زبان سکایی
aramaic
زبان ارامی
sankskirt
زبان سانسکریت
armenian
زبان ارمنی
aryan
زبان اریایی
simscript language
زبان سیمسکریپت
silver tongued
چرب زبان
assyrian
زبان اشوری
servian
زبان صربی
avestan
زبان اوستایی
serbian
زبان صربستانی
assembly language
زبان اسمبلی
assembly language
زبان همگذاری
baluchi
زبان بلوچی
slavic
زبان اسلاوی
semitic language
زبان سامی
basic language
زبان بیسیک
mother tongues
زبان مادری
simula language
زبان سیمیولا
tongue tied
زبان بسته
jargon
زبان فنی
Chinese
زبان چینی
idiom
زبان ویژه
idioms
زبان ویژه
sign language
زبان علامات
sign language
زبان اشاره
sign languages
زبان علامات
sign languages
زبان اشاره
sweet spoken
شیرین زبان
accadian
زبان اکد
jargon
زبان حرفهای
symbolic language
زبان نمادی
target language
زبان هدف
Dutch
زبان هلندی
the turkish language
زبان ترکی
British
زبان انگلیسی
tartar
زبان تاتاری
tartars
زبان تاتاری
the persian language
زبان فارسی
technical language
زبان تخصصی
technical language
زبان فنی
Celtic
زبان سلتی
target language
زبان مقصود
philology
زبان شناسی
tongue tie
لکنت زبان
sophist
زبان باز
tamil
زبان تمیل
algol
زبان الگول
an abusive bellow
شخص بد زبان
an busive bellow
شخص بد زبان
aphasia
زبان پریشی
snobol language
زبان اسنوبول
smooth tongued
چرب زبان
application oriented language
زبان کاربردی
aramaean
زبان باستانی
linguistics
زبان شناسی
source language
زبان منبع
philology
علم زبان
acrimoniousness
زخم زبان
Afghan
زبان افغانی
algebraic language
زبان جبری
standard language
زبان متعارف
algol 0
زبان الگول 06
linguistics
علم زبان
algorithmic language
زبان الگوریتمی
source language
زبان اصلی
ambiguous language
زبان مبهم
tonguelike
زبان مانند
grammer
دستور زبان
irish gaelic
زبان سلتی
papillae of the tongue
ثالیل زبان
panjabi
زبان پنجابی
keltŠetc
زبان سلت ها
khowar
زبان خواری
kiffa australis
زبان جنوبی
lamblkin
زبان بسته
language master
اموزگار زبان
language master
زبان اموز
language processor
زبان پرداز
language processor
پردازشگر زبان
language translator
مترجم زبان
lao
زبان تایی
lapponian
زبان لایلاندی
parliamentary language
زبان مودبانه
intelligent language
زبان هوشمند
pascal language
زبان پاسکال
graphic language
زبان نگارهای
gujarati
زبان گجراتی
halophrastic language
زبان تک واژهای
portuguese
زبان پرتقالی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com