Dictiornary-Farsi | مایل بجنگ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
comatant	مایل بجنگ


Other Matches

challenged	دعوت بجنگ
to fall on	بجنگ درامدن
challenge	دعوت بجنگ
bellicose	اماده بجنگ
challenges	دعوت بجنگ
to wage war	دست بجنگ زدن
to fling down the gauntlet	بجنگ تن بتن دعوت کردن
to throw down the glove	بجنگ تن بتن دعوت کردن
outdare	تحریک بجنگ کردن دوام اوردن دربرابر
To drag a country into war .	کشوری را بجنگ کشیدن ( غالبا" بصورت جنگ تحمیلی )
embattle	حاضر بجنگ شدن تحت فشار شدید قرار دادن
interested	مایل
desirous	مایل
sideling	مایل
propense	مایل
rath	مایل
mile	مایل
miles	مایل
rathe	مایل
nothing loath	مایل
loxodrome	خط مایل
lickerish	مایل
bevel	مایل
oblique	مایل
pitching	مایل
declivous	مایل
f. of books	مایل به کت اب
oblique	مایل کج
inclinable	مایل
italic	مایل
bevel	پخ مایل
bevelled	مایل
slantingly	کج یا مایل
skew	مایل
willful	مایل
studious of doing a thing	مایل
inclined	مایل
studious to do a thing	مایل
skews	مایل
slanting	مایل
skewing	مایل
sidling	مایل
willing	مایل
sloping	مایل
agreeable	مایل
gauche	مایل
centripetal	مایل به مرکز
chamfer	مایل شدن
to incline to green	یا مایل بودن
the mast has raked	مایل کردن
the mast has raked	مایل شدن
viridescent	مایل به سبز
flavescent	مایل بزردی
reddish	مایل بقرمز
whitey	مایل به سفید
bitterish	مایل به تلخی
cant	سطح مایل
xanthic	مایل به زردی
aslant	حرکت مایل
aslant	بطور مایل
albescent	مایل به سفیدی
whity	مایل به سفید
geographical mile	مایل جغرافیایی
greeny	مایل بسبز
oblique projection	تصویر مایل
oblique rotation	چرخش مایل
oblique section	مقطع مایل
oblique system	سیستم مایل
obliquely	بطور مایل
oppositive	مایل به ضدیت
sourish	مایل به ترشی
solicitous to go	مایل به رفتن
side flow weir	سر ریز مایل
slant range	برد مایل
oblique perspective	پرسپکتیو مایل
oblique lattice	شبکه مایل
statute mile	مایل رسمی
three point perspective	پرسپکتیو مایل
he has a good mind	مایل است
he is f. her	مایل اوست
he was found of her	مایل او بود
incline plane	سطح مایل
inclined compression	فشار مایل
inclined drilling	حفاری مایل
inclined face of dam	نمای مایل سد
lief	مطلوب مایل
mile ohm	مایل- اهم
recessive	مایل ببازگشت
caramel	مایل به قرمز
purplish	مایل به ارغوانی
nautical miles	مایل دریایی
yellowish	مایل بزردی
awry	بطور مایل
liked	مایل بودن
wilful	مشتاق مایل
gaff	میله مایل
blueish	مایل به ابی
bluish	مایل به ابی
fond	مایل مشتاق
fonder	مایل مشتاق
fondest	مایل مشتاق
nautical mile	مایل دریایی
solicitously	مایل نگران
purply	مایل به ارغوانی
likes	مایل بودن
like	مایل بودن
caramels	مایل به قرمز
solicitous	مایل نگران
greyish	مایل به خاکستری
low oblique	عکس مایل پایین
inclined barrel arch	طاق گهوارهای مایل
homosexuals	مایل به جنس خود
inclined barrel arch	طاق ضربی مایل
oblimin rotation	چرخش مایل کمینه
inclined coil meter	سنجه با پیچک مایل
scarlet	قرمز مایل به زرد
oblimax rotation	چرخش مایل بیشینه
isabella	زرد مایل به خاکستری
inclined shear plane	سطح برش مایل
isabel	زرد مایل به خاکستری
loxodromics	کشتی رانی در خط مایل
homosexual	مایل به جنس خود
oblique shock wave	موج ضربهای مایل
suntans	قهوه مایل بسرخ
auburn	قهوهای مایل به قرمز
mph	مخفف مایل در ساعت
he was found of her	باو مایل بود
umber	قهوه ای مایل به زرد
to be prepared to go	مایل به رفتن بودن
they canŠif they so wishŠ.....	اگر مایل باشندمیتوانند...........
tattletale gray	سفید مایل بخاکستری
swart	سبزه مایل به سیاه
sloping barrel vault	طاق ضربی مایل
sloping barrel vault	سقف گهوارهای مایل
rubicund	رنگ مایل به قرمز
roll piercing process	روش نورد مایل
purple red	قرمز مایل به ارغوانی
pea green	زرد مایل بسبز
suntan	قهوه مایل بسرخ
griseous	خاکستری مایل به ابی
green with a blue tint	سبز مایل به ابی
bay	سرخ مایل به قرمز
blackish	مایل به سیاه تیره
bays	سرخ مایل به قرمز
cuesta	جلگه مایل یااریب
hoary	سفید مایل به خاکستری
baying	سرخ مایل به قرمز
bayed	سرخ مایل به قرمز
canescent	سفید مایل به تار
buffyy	مایل به رنگ نخودی
brownish	مایل به قهوهای یاخرمایی
he is indisposed to go	مایل نیست برود
he is not willing to go	مایل برفتن نیست
luteovirescent	زرد مایل بسبز
pinkish	مایل به رنگ صورتی
incilnable to do something	مایل کردن بکاری
reddish	مایل بسرخی زننده
he was not inclined to go	مایل برفتن نبود
grege	اردهای مایل به خاکستری
i am unwilling to go	مایل نیستم بروم
teal blue	رنگ ابی مایل به خاکستری
nautical miles	مایل دریایی معادل 0581متر
nautical mile	مایل دریایی معادل 0581متر
pansies	رنگ قرمز مایل به ابی
shell pink	رنگ قرمز مایل به زرد
slate blue	رنگ ابی مایل به خاکستری
slate black	رنگ ارغوانی مایل بسیاه
ruffous	بور خرمایی مایل بقرمز
rufous	بور خرمایی مایل بقرمز
raisin	رنگ قرمز مایل به ابی
carbuncles	رنگ نارنجی مایل به قرمز
sea green	رنگ سبز مایل بابی
pansy	رنگ قرمز مایل به ابی
ti turn in	سوی پایین مایل بودن
It's about 2 miles from ...	آن تقریبا 2 مایل دور از ... است.
What's the charge per mile?	اجاره هر مایل چقدر است؟
auburn	رنگ قرمز مایل به زرد
gooseberries	رنگ سیاه مایل به ارغوانی
cedar	رنگ قرمز مایل به زرد
cedars	رنگ قرمز مایل به زرد
tan	مازویی قهوهای مایل به زرد
gooseberry	رنگ سیاه مایل به ارغوانی
mahogany	رنگ قهوهای مایل به قرمز
carbuncle	رنگ نارنجی مایل به قرمز
lama	رنگ زرد مایل بقرمز
luridly	رنگ زرد مایل به قرمز
lurid	رنگ زرد مایل به قرمز
lamas	رنگ زرد مایل بقرمز
backswept	برگشته بطور مایل واریب
taupe	رنگ خاکستری مایل به قهوهای
rust	رنگ قرمز مایل به قهوه ای
petunias	رنگ قرمز مایل بابی
petunia	رنگ قرمز مایل بابی
tawnier	تیره زرد مایل بقهوهای
declined	مایل شدن رو بزوال گذاردن
mikado	رنگ زرد مایل به قرمز
oxford blue	ابی سیر مایل به ارغوانی
matelot	رنگ ابی مایل بقرمز
peacock blue	رنگ ابی مایل بسبز
hoar	سفید مایل به خاکستری موسفید