Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English
Persian
in a battle for world domination
مبارزه برای سلطه جهان
Other Matches
ascendance submission
سلطه گری- سلطه پذیری
dominance submission
سلطه گری- سلطه پذیری
struggle for existence
مبارزه برای زندگی
struggle for survival
مبارزه برای بقاء
attention
شمشیرباز اماده برای مبارزه
attentions
شمشیرباز اماده برای مبارزه
power struggle
مبارزه برای صاحب مقام شدن
rematch
مبارزه برای کسب عنوان قهرمانی
gantelope
باند برای دست دعوت به مبارزه
front de liberation national
جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
jiujitsu
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
jujitsu
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
jiujutsu
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence.
در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
yalta conference
م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
second world
جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
atlases
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlas
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
Internet
شبکه گسترده بین المللی که انتقال داده و فایل را به همراه توابع پست الکترونیکی برای میلیونهای کاربر در جهان فراهم میکند. هر کسی میتواند از اینترنت استفاده کند. و نیز مراجعه شود به HTTP
fourteen points
طرح برنامهای برای صلح که "وودرو ویلسن " رئیس جمهور امریکا در 8 ژانویه 8191 ضمن خطابهای به کنگره امریکا اعلام کرد و درواقع پیامی به کلیه ملل ودول جهان تلقی شد
sovereignty
سلطه
domination
سلطه
domineering
سلطه جو
sway
سلطه
dominance
سلطه
sways
سلطه
swayed
سلطه
dominant
سلطه گر
aggressive
سلطه جو
mastery
سلطه
thalassocracy
سلطه دریایی
rule
حکومت سلطه
submissiveness
سلطه پذیری
submission
سلطه پذیری
ascendance
سلطه گری
dominance
سلطه گری
empery
سلطه کامل
submissive
سلطه پذیر
domination
سلطه گری
ascendancy
سلطه تفوق
ascendency
سلطه تفوق
domineer
سلطه جویی کردن
dominance need
نیاز سلطه گری
utopiannism
اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
emancipates
از زیر سلطه خارج کردن
power
اقتدار سلطه نیروی برق
powered
اقتدار سلطه نیروی برق
powering
اقتدار سلطه نیروی برق
powers
اقتدار سلطه نیروی برق
emancipating
از زیر سلطه خارج کردن
emancipated
از زیر سلطه خارج کردن
sways
اهتزاز سلطه حکومت کردن
sway
اهتزاز سلطه حکومت کردن
emancipate
از زیر سلطه خارج کردن
swayed
اهتزاز سلطه حکومت کردن
sovereignty
پادشاهی و سلطنت وفرمانروایی حاکمیت و سیادت و سلطه
struggled
مبارزه
campaign
مبارزه
struggle
مبارزه
campaigned
مبارزه
campaigning
مبارزه
fights
مبارزه
fight
مبارزه
campaigns
مبارزه
struggles
مبارزه
kumite
مبارزه
turn to
مبارزه
bu
مبارزه
struggling
مبارزه
ippon kumite
مبارزه تک ضربهای
sambon kumite
مبارزه سه ضربهای
combats
مبارزه کردن
combativeness
مبارزه طلبی
challengo
مبارزه کردن
jiya kumite
مبارزه ازاد
braving
به مبارزه طلبیدن
election campaign
مبارزه انتخاباتی
sensei
مبارزه مسابقهای
kachi make
مبارزه تا مرگ
the campaign against terrorism
مبارزه با تروریسم
to take up the gauntlet
مبارزه راپذیرفتن
class struggle
مبارزه طبقاتی
challenger
مبارزه طلب
defies
به مبارزه طلبیدن
combating
مبارزه کردن
budo
روش مبارزه
combat
مبارزه کردن
defiance
مبارزه طلبی
outdare
به مبارزه طلبیدن
class struggle
مبارزه طبقهای
defied
به مبارزه طلبیدن
electioneering
مبارزه انتخاباتی
challengers
مبارزه طلب
passive
مبارزه منفی
passives
مبارزه منفی
combated
مبارزه کردن
jisen
مبارزه واقعی
kyorougei
مبارزه تکواندو
defy
به مبارزه طلبیدن
joust
مبارزه کردن
braves
به مبارزه طلبیدن
battles
مبارزه ستیز
battled
مبارزه ستیز
braved
به مبارزه طلبیدن
economic warfare
مبارزه اقتصادی
bravest
به مبارزه طلبیدن
brave
به مبارزه طلبیدن
jousts
مبارزه کردن
jousting
مبارزه کردن
jousted
مبارزه کردن
braver
به مبارزه طلبیدن
battling
مبارزه ستیز
battle
مبارزه ستیز
defying
به مبارزه طلبیدن
literacy campaign
مبارزه با بی سوادی
Anti – corruption campaign .
مبارزه با فساد
face down
<idiom>
به مبارزه طلبیدن
press campaign
مبارزه مطبوعاتی
fuku shiki kumite
بکارگیری کاتا در مبارزه
challenge round
مبارزه با صاحب عنوان
jia ippon kumite
مبارزه ازاد تک ضربهای
sparring match
مبارزه تمرینی بوکس
go dan kumite
مبارزه با ضربههای 5 تایی
swordplay
مبارزه زور ازمایی
championed
مبارزه دفاع کردن از
tatemi
میدان مبارزه کاراته
campaign
لشکرکشی مبارزه انتخاباتی
hajime
اغاز مبارزه کاراته
gage
مبارزه طلبی گروگذاشتن
campaigning
لشکرکشی مبارزه انتخاباتی
to take up the glove
قبول مبارزه کردن
to take up the gauntlet
قبول مبارزه کردن
campaigns
لشکرکشی مبارزه انتخاباتی
champions
مبارزه دفاع کردن از
champion
مبارزه دفاع کردن از
championing
مبارزه دفاع کردن از
combatant
جنگی مبارزه طلب
campaigned
لشکرکشی مبارزه انتخاباتی
combatants
جنگی مبارزه طلب
macrocosm
جهان
macrocosms
جهان
world
جهان
vales
جهان
vale
جهان
universe
جهان
worlds
جهان
to conduct
[run]
a campaign
مبارزه ای
[مسابقه ای]
را اجرا کردن
conflict
ناسازگار بودن مبارزه کردن
pit
درگود مبارزه قرار دادن
pits
درگود مبارزه قرار دادن
conflicted
ناسازگار بودن مبارزه کردن
conflicts
ناسازگار بودن مبارزه کردن
throw down the gauntlet
<idiom>
به مبارزه یا چیز دیگری طلبیدن
campaign
رزم
[نبرد]
[مبارزه]
[مسابقه]
to launch
[start]
a campaign
مبارزه ای
[مسابقه ای]
را آغاز کردن
finite universe
جهان متناهی
finite universe
جهان بسته
universe of system
جهان سیستم
closed universe
جهان متناهی
the old world
جهان کهنه
the next world
جهان اینده
the invisible
جهان ناپدید
the lower world
جهان پایین
the lower regions
جهان مردگان
the invisible world
جهان ناپدید
the future
جهان اینده
underworld
زیرین جهان
mineral kingdom
جهان جمادات
cosmography
شرح جهان
filmdom
جهان سینما
faerie
جهان پریان
expansion of universe
انبساط جهان
microcosm
جهان کهین
inanimate nature
جهان جمادات
internationalist
جهان گرا
earthling
ساکن جهان
microcosms
جهان کهین
microcosms
جهان کوچک
infinite universe
جهان باز
infinite universe
جهان نامتناهی
first world
جهان اول
demiurge
جهان افرین
christenings
جهان مسیحیت
Christendom
جهان مسیحیت
cosmorama
جهان نما
creator of the world
جهان آفرین
the vanity of the world
پوچی جهان
the whole world
سراسر جهان
here below
دراین جهان
creator the world
جهان افرین
world creating
جهان افرین
free world
جهان ازاد
this world of ours
این جهان ما
microcosm
جهان کوچک
worldview
جهان بینی
worldly wise
جهان دیده
orrery
جهان نما
animal kingdom
جهان جانوران
worldwide
در سرتاسر جهان
animals kingdom
جهان جانوران
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com