Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 42 (2 milliseconds)
English	Persian
bolsterup	متحمل شده
Search result with all words
disclaimer	عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimers	عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
sufferer	متحمل
sufferers	متحمل
tolerant	شخص متحمل
obtrude	متحمل شدن بر
obtruded	متحمل شدن بر
obtrudes	متحمل شدن بر
obtruding	متحمل شدن بر
put up	متحمل شدن برگزیدن
put-up	متحمل شدن برگزیدن
defray	متحمل شدن
defrayed	متحمل شدن
defraying	متحمل شدن
defrays	متحمل شدن
sustain	متحمل شدن
sustained	متحمل شدن
sustains	متحمل شدن
undergo	متحمل چیزی شدن
undergoes	متحمل چیزی شدن
undergoing	متحمل چیزی شدن
undergone	متحمل چیزی شدن
incur	متحمل شدن وارد امدن
incurred	متحمل شدن وارد امدن
incurring	متحمل شدن وارد امدن
incurs	متحمل شدن وارد امدن
bearing support	تکیه گاه متحمل بار
landing wires	سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
lift strut	پایه هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
lift wire	سیم هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
pass through	متحمل شدن
stick out	متحمل شدن
sustainer	متحمل
to sustain a loss	متحمل خسارت شدن
tolerantly	شخص متحمل
ultimate bearing capacity	حداکثر فشار متحمل پی
working lead	بار یا نیرویی که ساختمان یاجزیی از ان هنگام کارکردمعمولی متحمل میشود
To experience great hardships.	سختیها ومشقات بسیاری را تجربه کردن (متحمل شدن )
To go to great expenses .	خرج زیادی را متحمل شدن
To incur some heavy expenses.	مبلغی غلتیدن (متحمل یا متضرر شدن )
probable error	خطای متحمل [ریاضی]
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com