English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
rebounder متخصص در گرفتن توپهای حلقه
Other Matches
fireworker متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
rebound گرفتن توپ از حلقه
rebounded گرفتن توپ از حلقه
rebounding گرفتن توپ از حلقه
rebounds گرفتن توپ از حلقه
base ring حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loop بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
tactician متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tacticians متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
turret guns توپهای برجک
gunned دارای توپهای زیادیاسنگین
long range guns توپهای دورزن یا دور رس
turret guns توپهای برجک دار
subcaliber توپهای کالیبر کوچک
battery groung pattern طرح گسترش توپهای اتشبار
touchhole سوراخ جای فتیله در توپهای قدیمی
spanning tray سینی پر کن گلوله در توپهای کولاس دار
howlers بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
howler بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
mountee اژیر مخصوص اماده کردن توپهای ناو
write enable ring حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
the forth bristled with guns توپهای ان در مانندسیخ هایی بودکه به هرسوراست شده باشد
positioning band حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
radiologists متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
nest حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nests حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
linstock چوب نوک تیزی که برای اتش زدن فتیله توپهای قدیمی بکار میرفته
crisp موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops حلقه درون حلقه دیگر
crisps موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped حلقه درون حلقه دیگر
loop حلقه درون حلقه دیگر
powder hoist بالابر خرج توپهای ناو اسانسور خرج توپ
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
purl حلقه حلقه شدن
eye bolt حلقه حلقه اتصال
wreathy حلقه حلقه شده
purling حلقه حلقه شدن
purled حلقه حلقه شدن
purls حلقه حلقه شدن
quoit حلقه پرتاب حلقه
convolute حلقه حلقه کردن
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
to take medical advice دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
specialists متخصص
adhoc متخصص
au fait متخصص
geriatrist متخصص
geriatrician متخصص
specialist متخصص
skilled متخصص
rhinologist متخصص
expert متخصص
experts متخصص
osteopathist متخصص
stylists متخصص مد
stylist متخصص مد
ceramicist متخصص سفالگری
algebraist متخصص جبرومقابله
aurist متخصص گوش
ceramist متخصص سفالگری
climatologist متخصص اب وهوا
computer professional متخصص کامپیوتر
cambist متخصص ارز
an expert accountant حسابدار متخصص
technicians متخصص تکنیسین
financiers متخصص مالی
financier متخصص مالی
clinicians متخصص بالینی
artillerist متخصص توپخانه
skilled متخصص تخصصی
theologian متخصص الهیات
theologians متخصص الهیات
outrebound متخصص ریباند
pomologist متخصص میوه
experts متخصص کارشناس
theolog متخصص الهیات
geophysicists متخصص ژئوفیزیک
geophysicist متخصص ژئوفیزیک
skilled witness شاهد متخصص
skilled workers کارگران متخصص
journeymen کارگر متخصص
journeyman کارگر متخصص
ophlhalmologist متخصص چشم
media specialist متخصص رسانه ها
expert متخصص کارشناس
computer specialist متخصص کامپیوتر
cost accountant متخصص ارزیابی
proficient حاذق متخصص
e. advice نظر متخصص
financial e. متخصص مالی
anaesthetist متخصص بیهوشی
gas man متخصص گاز
clinician متخصص بالینی
hydrologist متخصص اب شناسی
hydropathist متخصص اب درمانی
hygeist متخصص بهداشت
hygienist متخصص بهداشت
specialist engineering مهندس متخصص
actuaries متخصص بیمه
actuary متخصص بیمه
economist متخصص اقتصاد
electrician متخصص برق
electricians متخصص برق
economists متخصص اقتصاد
neurologist متخصص اعصاب
technician متخصص تکنیسین
technician متخصص فنی
toxicologist متخصص زهرشناسی
technicians متخصص فنی
gynecologist متخصص بیماریهای زنان
histologist متخصص بافت شناسی
herpetologist متخصص خزنده شناسی
hardware specialist متخصص سخت افزار
obstetrician پزشک متخصص زایمان
obstetricians متخصص زایمان قابله
astrophysicist متخصص فیزیک نجومی
therapeutist متخصص درمان شناسی
grammarians متخصص دستور زبان
horticulturist متخصص عمل باغبانی
grammarian متخصص دستور زبان
obstetrician متخصص زایمان قابله
ideologist متخصص علم تصور
hellenist متخصص فرهنگ یونان
branch qualified officer افسر متخصص رستهای
etymologist متخصص علم صرف
etymologer متخصص علم اشتقاق
cosmetologist متخصص ارایش وزیبایی
cosmographer متخصص کیهان شناسی
diagnostician متخصص تشخیص مرض
data entry specialist متخصص داده دهی
cutman متخصص در جلوگیری ازخونریزی
exodontist متخصص دندان کشی
competent فنی متخصص کاردان
gynaecologist متخصص امراض زنانه
gastronomist متخصص غذای لذیذ
psychopathist متخصص ناخوشیهای دماغی
pyrotechnist متخصص اتش بازی
dermatologist متخصص امراض پوست
gerontologist متخصص امراض پیری
geodesist متخصص علم مساحی
data base specialist متخصص پایگاه داده
educationist متخصص اموزش و پرورش
jurists متخصص حقوق خصوصی
beautician متخصص ارایش وزیبایی
educationists متخصص اموزش و پرورش
osteopath متخصص بیماریهای استخوان
osteopaths متخصص بیماریهای استخوان
linguist متخصص زبان شناسی
pediatrician پزشک متخصص اطفال
taxonomist متخصص طبقه بندی
beauticians متخصص ارایش وزیبایی
syphilologist طبیب متخصص کوفت
metllurgist متخصص ذوب فلزات
notionalist متخصص علوم نظری
neuropathist متخصص ناخوشیهای عصبانی
metallurgists متخصص ذوب اهن
linguists متخصص زبان شناسی
metallurgist متخصص ذوب اهن
criminologist متخصص جرم شناسی
municipalist متخصص درامور شهرداری
botanists متخصص گیاه شناسی
botanist متخصص گیاه شناسی
otologist متخصص امراض گوش
tp perfect oneself in an art در فنی متخصص شدن
acoustician متخصص علم شنوایی
political economist متخصص علم ثروت
unskilled worker کارگر غیر متخصص
major مهاد متخصص شدن
jurist متخصص حقوق خصوصی
majored مهاد متخصص شدن
majoring مهاد متخصص شدن
obstetricians پزشک متخصص زایمان
scientific manpower نیروی انسانی متخصص
statistician امارگر متخصص فن احصائیه
internist متخصص داروهای درونی
pisciculturist متخصص ماهی پروری
anatomist متخصص علم تشریح
statisticians امارگر متخصص فن احصائیه
clams بچنگال گرفتن محکم گرفتن
take in <idiom> زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
grip طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripping طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripped طرز گرفتن وسیله گرفتن
to seal up درز گرفتن کاغذ گرفتن
clam بچنگال گرفتن محکم گرفتن
calebrate جشن گرفتن عید گرفتن
grips طرز گرفتن وسیله گرفتن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com