Dictiornary-Farsi | متخصص علم هیپنوتیزم خواب کن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
mesmerist	متخصص علم هیپنوتیزم خواب کن


Other Matches

hypnoidal	نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoid	نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnosis	خواب هیپنوتیزم
hypnotises	خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotize	خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotized	خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotising	خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotizes	خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotizing	خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotised	خواب هیپنوتیزم کردن
hypnogenesis	ایجاد خواب هیپنوتیزم
hypnogenetic	ایجاد کننده خواب هیپنوتیزم
hypnotism	علم هیپنوتیزم یاطریقه خواب اوری مصنوعی
fireworker	متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
tactician	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tacticians	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert	هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
somnambulist	کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
the early bird catches the worm <proverb>	کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
narcolepsy	حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
night gown	جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
mafrash	مفرش [واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
mesmerism	هیپنوتیزم
neurypnology	هیپنوتیزم
hypnotic	هیپنوتیزم
radiologist	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologists	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
mesmerizing	هیپنوتیزم شدن
mesmerised	هیپنوتیزم شدن
self hypnosis	هیپنوتیزم خود
hypnotist	هیپنوتیزم کننده
hypnotization	هیپنوتیزم کردن
autohypnosis	هیپنوتیزم خود
cataplexy	هیپنوتیزم حیوانی
mesmerises	هیپنوتیزم شدن
mesmerising	هیپنوتیزم کردن
mesmerised	هیپنوتیزم کردن
mesmerising	هیپنوتیزم شدن
mesmerize	هیپنوتیزم کردن
mesmerize	هیپنوتیزم شدن
mesmerized	هیپنوتیزم کردن
mesmerized	هیپنوتیزم شدن
mesmerizes	هیپنوتیزم کردن
mesmerizes	هیپنوتیزم شدن
mesmerises	هیپنوتیزم کردن
mesmerizing	هیپنوتیزم کردن
dreamy	خواب مانند خواب الود
somnific	خواب اور خواب الود
dogsleep	خواب زودبر خواب دروغی
hypnagogic	خواب اور خواب کننده
morpheus	الهه خواب خواب پرور
dreamier	خواب مانند خواب الود
dreamiest	خواب مانند خواب الود
hypnogogic	خواب اور خواب کننده
dehypnotize	از حالت هیپنوتیزم خارج شدن
night dress	جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
He is fast asleep.	خواب خواب است
specialist	متخصص
geriatrist	متخصص
experts	متخصص
osteopathist	متخصص
geriatrician	متخصص
rhinologist	متخصص
specialists	متخصص
expert	متخصص
au fait	متخصص
skilled	متخصص
adhoc	متخصص
stylists	متخصص مد
stylist	متخصص مد
gas man	متخصص گاز
hygienist	متخصص بهداشت
hygeist	متخصص بهداشت
hydropathist	متخصص اب درمانی
technician	متخصص تکنیسین
clinicians	متخصص بالینی
hydrologist	متخصص اب شناسی
proficient	حاذق متخصص
financial e.	متخصص مالی
e. advice	نظر متخصص
an expert accountant	حسابدار متخصص
algebraist	متخصص جبرومقابله
actuaries	متخصص بیمه
actuary	متخصص بیمه
financier	متخصص مالی
clinician	متخصص بالینی
toxicologist	متخصص زهرشناسی
technician	متخصص فنی
technicians	متخصص فنی
technicians	متخصص تکنیسین
financiers	متخصص مالی
skilled	متخصص تخصصی
artillerist	متخصص توپخانه
aurist	متخصص گوش
cost accountant	متخصص ارزیابی
economist	متخصص اقتصاد
economists	متخصص اقتصاد
computer specialist	متخصص کامپیوتر
computer professional	متخصص کامپیوتر
electrician	متخصص برق
electricians	متخصص برق
climatologist	متخصص اب وهوا
ceramist	متخصص سفالگری
ceramicist	متخصص سفالگری
cambist	متخصص ارز
theolog	متخصص الهیات
anaesthetist	متخصص بیهوشی
pomologist	متخصص میوه
neurologist	متخصص اعصاب
theologians	متخصص الهیات
outrebound	متخصص ریباند
geophysicists	متخصص ژئوفیزیک
ophlhalmologist	متخصص چشم
theologian	متخصص الهیات
journeymen	کارگر متخصص
journeyman	کارگر متخصص
specialist engineering	مهندس متخصص
skilled witness	شاهد متخصص
skilled workers	کارگران متخصص
experts	متخصص کارشناس
geophysicist	متخصص ژئوفیزیک
expert	متخصص کارشناس
media specialist	متخصص رسانه ها
statisticians	امارگر متخصص فن احصائیه
diagnostician	متخصص تشخیص مرض
dermatologist	متخصص امراض پوست
botanist	متخصص گیاه شناسی
statistician	امارگر متخصص فن احصائیه
educationist	متخصص اموزش و پرورش
otologist	متخصص امراض گوش
etymologer	متخصص علم اشتقاق
geodesist	متخصص علم مساحی
gastronomist	متخصص غذای لذیذ
metallurgist	متخصص ذوب اهن
tp perfect oneself in an art	در فنی متخصص شدن
botanists	متخصص گیاه شناسی
pisciculturist	متخصص ماهی پروری
etymologist	متخصص علم صرف
anatomist	متخصص علم تشریح
data entry specialist	متخصص داده دهی
data base specialist	متخصص پایگاه داده
cutman	متخصص در جلوگیری ازخونریزی
psychopathist	متخصص ناخوشیهای دماغی
branch qualified officer	افسر متخصص رستهای
acoustician	متخصص علم شنوایی
pyrotechnist	متخصص اتش بازی
competent	فنی متخصص کاردان
gynaecologist	متخصص امراض زنانه
beauticians	متخصص ارایش وزیبایی
scientific manpower	نیروی انسانی متخصص
exodontist	متخصص دندان کشی
syphilologist	طبیب متخصص کوفت
educationists	متخصص اموزش و پرورش
astrophysicist	متخصص فیزیک نجومی
jurists	متخصص حقوق خصوصی
pediatrician	پزشک متخصص اطفال
jurist	متخصص حقوق خصوصی
cosmetologist	متخصص ارایش وزیبایی
political economist	متخصص علم ثروت
beautician	متخصص ارایش وزیبایی
therapeutist	متخصص درمان شناسی
ideologist	متخصص علم تصور
cosmographer	متخصص کیهان شناسی
metllurgist	متخصص ذوب فلزات
municipalist	متخصص درامور شهرداری
horticulturist	متخصص عمل باغبانی
histologist	متخصص بافت شناسی
herpetologist	متخصص خزنده شناسی
hellenist	متخصص فرهنگ یونان
taxonomist	متخصص طبقه بندی
major	مهاد متخصص شدن
majored	مهاد متخصص شدن
internist	متخصص داروهای درونی
grammarian	متخصص دستور زبان
grammarians	متخصص دستور زبان
obstetrician	متخصص زایمان قابله
obstetrician	پزشک متخصص زایمان
obstetricians	متخصص زایمان قابله
obstetricians	پزشک متخصص زایمان
majoring	مهاد متخصص شدن
gerontologist	متخصص امراض پیری
metallurgists	متخصص ذوب اهن
osteopath	متخصص بیماریهای استخوان
neuropathist	متخصص ناخوشیهای عصبانی
unskilled worker	کارگر غیر متخصص
osteopaths	متخصص بیماریهای استخوان
criminologist	متخصص جرم شناسی
linguists	متخصص زبان شناسی
hardware specialist	متخصص سخت افزار
notionalist	متخصص علوم نظری
gynecologist	متخصص بیماریهای زنان
linguist	متخصص زبان شناسی
telecommunications specialist	متخصص ارتباطات راه دور
an economist of time	متخصص در صرفه جویی وقت
metallurgists	متخصص قال کردن فلزات
telescopist	متخصص استعمال دوربینهای نجومی
chiropodist	متخصص درمان وحفافت پاها
americanist	متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
special pleader	متخصص تهیه لوایح دفاعی
theorists	متخصص علوم نظری نگرشگر