Dictiornary-Farsi | متخصص گوش و حلق و بینی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
ear, nose and throat specialist	متخصص گوش و حلق و بینی [پزشکی]


Search result with all words

ENT specialist	دکتر متخصص گوش و حلق و بینی [پزشکی]
Other Matches

fireworker	متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
tacticians	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tactician	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert	هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
pug nosed	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
radiologist	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologists	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
septum	حفرههای بینی پره بینی
guided propagation	تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer	استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
weather forecast	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anaglyph	عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecasts	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses	تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
predicting interval	فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
specialist	متخصص
experts	متخصص
expert	متخصص
stylists	متخصص مد
au fait	متخصص
skilled	متخصص
adhoc	متخصص
osteopathist	متخصص
specialists	متخصص
rhinologist	متخصص
stylist	متخصص مد
geriatrician	متخصص
geriatrist	متخصص
clinician	متخصص بالینی
anaesthetist	متخصص بیهوشی
hygienist	متخصص بهداشت
hygeist	متخصص بهداشت
ophlhalmologist	متخصص چشم
hydropathist	متخصص اب درمانی
financial e.	متخصص مالی
technician	متخصص فنی
toxicologist	متخصص زهرشناسی
artillerist	متخصص توپخانه
proficient	حاذق متخصص
aurist	متخصص گوش
actuary	متخصص بیمه
actuaries	متخصص بیمه
technician	متخصص تکنیسین
technicians	متخصص فنی
geophysicists	متخصص ژئوفیزیک
outrebound	متخصص ریباند
algebraist	متخصص جبرومقابله
hydrologist	متخصص اب شناسی
gas man	متخصص گاز
pomologist	متخصص میوه
clinicians	متخصص بالینی
financiers	متخصص مالی
technicians	متخصص تکنیسین
skilled	متخصص تخصصی
an expert accountant	حسابدار متخصص
journeyman	کارگر متخصص
journeymen	کارگر متخصص
financier	متخصص مالی
cambist	متخصص ارز
theologian	متخصص الهیات
theologians	متخصص الهیات
theolog	متخصص الهیات
neurologist	متخصص اعصاب
electrician	متخصص برق
climatologist	متخصص اب وهوا
ceramist	متخصص سفالگری
economists	متخصص اقتصاد
skilled witness	شاهد متخصص
cost accountant	متخصص ارزیابی
economist	متخصص اقتصاد
computer specialist	متخصص کامپیوتر
computer professional	متخصص کامپیوتر
expert	متخصص کارشناس
media specialist	متخصص رسانه ها
geophysicist	متخصص ژئوفیزیک
skilled workers	کارگران متخصص
experts	متخصص کارشناس
e. advice	نظر متخصص
ceramicist	متخصص سفالگری
electricians	متخصص برق
specialist engineering	مهندس متخصص
grammarian	متخصص دستور زبان
pyrotechnist	متخصص اتش بازی
grammarians	متخصص دستور زبان
obstetrician	متخصص زایمان قابله
obstetrician	پزشک متخصص زایمان
taxonomist	متخصص طبقه بندی
obstetricians	متخصص زایمان قابله
obstetricians	پزشک متخصص زایمان
gastronomist	متخصص غذای لذیذ
herpetologist	متخصص خزنده شناسی
scientific manpower	نیروی انسانی متخصص
jurist	متخصص حقوق خصوصی
beauticians	متخصص ارایش وزیبایی
beautician	متخصص ارایش وزیبایی
unskilled worker	کارگر غیر متخصص
hardware specialist	متخصص سخت افزار
tp perfect oneself in an art	در فنی متخصص شدن
syphilologist	طبیب متخصص کوفت
gerontologist	متخصص امراض پیری
jurists	متخصص حقوق خصوصی
botanist	متخصص گیاه شناسی
psychopathist	متخصص ناخوشیهای دماغی
histologist	متخصص بافت شناسی
therapeutist	متخصص درمان شناسی
geodesist	متخصص علم مساحی
gynaecologist	متخصص امراض زنانه
metallurgists	متخصص ذوب اهن
metallurgist	متخصص ذوب اهن
botanists	متخصص گیاه شناسی
gynecologist	متخصص بیماریهای زنان
competent	فنی متخصص کاردان
neuropathist	متخصص ناخوشیهای عصبانی
statistician	امارگر متخصص فن احصائیه
statisticians	امارگر متخصص فن احصائیه
notionalist	متخصص علوم نظری
etymologer	متخصص علم اشتقاق
etymologist	متخصص علم صرف
branch qualified officer	افسر متخصص رستهای
cosmographer	متخصص کیهان شناسی
municipalist	متخصص درامور شهرداری
dermatologist	متخصص امراض پوست
data entry specialist	متخصص داده دهی
data base specialist	متخصص پایگاه داده
cutman	متخصص در جلوگیری ازخونریزی
cosmetologist	متخصص ارایش وزیبایی
linguist	متخصص زبان شناسی
criminologist	متخصص جرم شناسی
educationist	متخصص اموزش و پرورش
educationists	متخصص اموزش و پرورش
diagnostician	متخصص تشخیص مرض
metllurgist	متخصص ذوب فلزات
exodontist	متخصص دندان کشی
internist	متخصص داروهای درونی
anatomist	متخصص علم تشریح
osteopath	متخصص بیماریهای استخوان
linguists	متخصص زبان شناسی
majoring	مهاد متخصص شدن
majored	مهاد متخصص شدن
acoustician	متخصص علم شنوایی
pediatrician	پزشک متخصص اطفال
osteopaths	متخصص بیماریهای استخوان
major	مهاد متخصص شدن
hellenist	متخصص فرهنگ یونان
pisciculturist	متخصص ماهی پروری
otologist	متخصص امراض گوش
political economist	متخصص علم ثروت
ideologist	متخصص علم تصور
horticulturist	متخصص عمل باغبانی
astrophysicist	متخصص فیزیک نجومی
demographer	متخصص امار گیری مردم
airmanship	متخصص در خلبانی و هدایت هواپیما
gastroenterologist	متخصص بیماریهای معده وروده
tactician	با تدبیر متخصص فنون جنگی
phonographer	متخصص تندنویسی ازروی صدا
hydraulician	متخصص علم استفاده از فشاراب
special pleader	متخصص تهیه لوایح دفاعی
anesthetist	پزشک متخصص بیهوشی و بی حسی
aviation ordnance , man	متخصص جنگ افزار هواپیما
americanist	متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
metallurgists	متخصص قال کردن فلزات
metallurgist	متخصص قال کردن فلزات
technician	شخص متخصص در امور صفتی
anglicist	متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
juicer	متخصص نور در تلویزیون وتاتر
apocalyptist	متخصص درتفسیر مکاشفات یوحنا
technicians	شخص متخصص در امور صفتی
rebounder	متخصص در گرفتن توپهای حلقه
image interpreter	متخصص خواندن عکس هوایی
bacteriologist	متخصص شناسایی انواع باکتریها
gynecologist	متخصص علم ناخوشیهای زنانه
an economist of time	متخصص در صرفه جویی وقت
tacticians	با تدبیر متخصص فنون جنگی
mesmerist	متخصص علم هیپنوتیزم خواب کن
exegetist	متخصص تفسیرو شرح متون
decorator	متخصص ارایش داخلی ساختمانها
decorators	متخصص ارایش داخلی ساختمانها
theorists	متخصص علوم نظری نگرشگر
theorist	متخصص علوم نظری نگرشگر
telecommunications specialist	متخصص ارتباطات راه دور
telescopist	متخصص استعمال دوربینهای نجومی
lay	: غیر متخصص ناویژه کار
chiropodists	متخصص درمان وحفافت پاها
lays	: غیر متخصص ناویژه کار
torpedoman's mate	درجه دار متخصص اژدر
chiropodist	متخصص درمان وحفافت پاها
unskilled labor	نیروی کارغیر ماهر غیر متخصص
volcanologist	متخصص در علم علل طبیعی اتشفشان
specialize	ویژه کاری کردن متخصص شدن
specialising	ویژه کاری کردن متخصص شدن
qualified person	شخص واجد شرایط کارشناس متخصص
assyriologist	متخصص در زبان و تاریخ وهنر اشور
theologue	متخصص الهیات دانشمند علم دین
specialises	ویژه کاری کردن متخصص شدن
bureaus	ادارهای که متخصص در پردازش کلمه است
bureau	ادارهای که متخصص در پردازش کلمه است
mythologer	متخصص علم الاساطیر افسانه شناس
medievalist	متخصص درتاریخ وهنروفرهنگ قرون وسطی