Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 52 (5 milliseconds)
English
Persian
homological
متشابه متجانس
Other Matches
congruent
متجانس
homogeneous
متجانس
congeneric
متجانس
heterologous
غیر متجانس
congener
مشابه متجانس
strangest
غیر متجانس
strange
غیر متجانس
assonant
مشابه یا متجانس
inhomogeneous
غیر متجانس
like-minded
دارای فکر متجانس
like minded
دارای فکر متجانس
misfit
غیر متجانس با محیط
misfits
غیر متجانس با محیط
associable
قابل معاشرت متجانس شدنی
similiar
متشابه
homologous
متشابه
like
متشابه
homonym
متشابه
homoplastic
متشابه
like
<adj.>
متشابه
allegorical
متشابه
related
<adj.>
متشابه
liked
متشابه
likes
متشابه
analogous
متشابه
akin
<adj.>
متشابه
alike
<adj.>
متشابه
similar
<adj.>
متشابه
toneme
کلمه متشابه
uniform motion
حرکت متشابه
analogue
لغت متشابه
homophonous
متشابه الصوت
analog
لغت متشابه
analogues
لغت متشابه
corresponding
مطابق متشابه
anomalous
غیر متشابه
allegorical verses
ایات متشابه
homologize
متشابه کردن
homologue
عضو متشابه
homolog
عضو متشابه
similar figures
اشکال همانندیا متشابه
tone poem
شعر متشابه التلفظ
isomer
اجسام متشابه الترکیب
homology
همانندی وتجانس ساختمان اعضای مختلف جانور یاگیاه در اثرمنشعب شدن از یک ریشه یامبدا متجانس
homogonous
دارای اعضاء تولید مثل متشابه
homophone
متشابه الصوت دارای تشابه صوتی
isomeric
متشابه الترکیب دارای همان اجزا
alliteration
اغاز چند کلمه پیاپی با یک حرف متشابه الصورت
polymers
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
ballade
قطعه منظومی مرکب از سه مصرع مساوی و متشابه ویک مصرع کوتاه تر که هریک از این چهار قسمت یک بیت ترجیع بند دارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com