Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (11 milliseconds)
English	Persian
subtilize	متعال ساختن
Search result with all words
uplift	متعال ساختن روبتعالی نهادن
uplifts	متعال ساختن روبتعالی نهادن
Other Matches
high-pitched	متعال
eminent	متعال
sublimated	متعال
exalted	متعال
excelsior	متعال
sublimate	متعال
sublimating	متعال
sublimates	متعال
highs	متعال رشید
omnipotent	قادر متعال
highest	متعال رشید
sublimated	متعال کردن
sublimate	متعال کردن
uplifter	متعال کننده
high	متعال رشید
exalt	متعال کردن
exalting	متعال کردن
sublimates	متعال کردن
exalts	متعال کردن
sublimating	متعال کردن
the supreme	خداوند متعال باری تعالی
scareup	فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
shedding	خون جاری ساختن جاری ساختن
sheds	خون جاری ساختن جاری ساختن
shed	خون جاری ساختن جاری ساختن
put up	ساختن
put-up	ساختن
fabricate	ساختن
invents	ساختن
miscreate	بد ساختن
inventing	ساختن
invented	ساختن
construct	ساختن
invent	ساختن
creates	ساختن
creating	ساختن
buildings	ساختن
fabricated	ساختن
fabricates	ساختن
set up	ساختن
fabricating	ساختن
build	ساختن
builds	ساختن
create	ساختن
constructed	ساختن
manufactured	ساختن
manufacture	ساختن
makes	ساختن
pellet	حب ساختن
carbonize	کک ساختن
make	ساختن
confect	ساختن
fabrication	ساختن
manufactures	ساختن
dree	ساختن با
constructs	ساختن
pills	حب ساختن
constructing	ساختن
fashion	مد ساختن
pill	حب ساختن
fashions	مد ساختن
upgrade	ساختن
upgraded	ساختن
upgrades	ساختن
upgrading	ساختن
indite	ساختن
fashioning	مد ساختن
fashioned	مد ساختن
bulid	ساختن
generating	ساختن
bridge	پل ساختن
produced	ساختن
composes	ساختن
compose	ساختن
mint	ساختن
idolizing	بت ساختن
idolizes	بت ساختن
bridged	پل ساختن
bridges	پل ساختن
forborne	ساختن با
produce	ساختن
produces	ساختن
idolised	بت ساختن
idolises	بت ساختن
idolising	بت ساختن
idolize	بت ساختن
idolized	بت ساختن
minted	ساختن
generated	ساختن
upbuild	ساختن
unify	تک ساختن
to t. up	ساختن
unifies	تک ساختن
generate	ساختن
to make a shift	ساختن
to get along	ساختن
to go in with	ساختن با
mints	ساختن
remakes	از نو ساختن
to make away	ساختن
remake	از نو ساختن
minting	ساختن
generates	ساختن
unifying	تک ساختن
familiarizing	اشنا ساختن
sepulchers	قبر ساختن
gaunt	زننده ساختن
familiarises	اشنا ساختن
familiarising	اشنا ساختن
familiarize	اشنا ساختن
notifying	اگاه ساختن
nauseated	متنفر ساختن
familiarized	اشنا ساختن
maximized	بیشینه ساختن
subverts	واژگون ساختن
familiarizes	اشنا ساختن
nauseate	متنفر ساختن
notified	اگاه ساختن
notifies	اگاه ساختن
notify	اگاه ساختن
diversifying	گوناگون ساختن
sepulchre	قبر ساختن
outrage	بی حرمت ساختن
reconciling	راضی ساختن
reconciles	راضی ساختن
subverted	واژگون ساختن
improvises	بالبداهه ساختن
reconcile	راضی ساختن
improvising	بالبداهه ساختن
improvise	بالبداهه ساختن
diversify	گوناگون ساختن
diversifies	گوناگون ساختن
outraged	بی حرمت ساختن
sepulchres	قبر ساختن
subvert	واژگون ساختن
familiarised	اشنا ساختن
outraging	بی حرمت ساختن
maximizes	بیشینه ساختن
maximizing	بیشینه ساختن
outrages	بی حرمت ساختن
diversified	گوناگون ساختن
subverting	واژگون ساختن
maximize	بیشینه ساختن
denigration	سیاه ساختن
accustoms	معتاد ساختن
minimised	کمینه ساختن
minimises	کمینه ساختن
minimising	کمینه ساختن
minimize	کمینه ساختن
minimized	کمینه ساختن
minimizes	کمینه ساختن
minimizing	کمینه ساختن
disturb	مضطرب ساختن
disturbs	مضطرب ساختن
internalization	درونی ساختن
necessitate	ناگزیر ساختن
necessitated	ناگزیر ساختن
necessitates	ناگزیر ساختن
necessitating	ناگزیر ساختن
snarl	خشمگین ساختن
accustoming	معتاد ساختن
accustom	معتاد ساختن
discover	مکشوف ساختن
discovered	مکشوف ساختن
discovering	مکشوف ساختن
discovers	مکشوف ساختن
produce	ساختن محصول
produced	ساختن محصول
produces	ساختن محصول
disable	ناتوان ساختن
disables	ناتوان ساختن
disabling	ناتوان ساختن
ensure	مطمئن ساختن
ensured	مطمئن ساختن
ensures	مطمئن ساختن
ensuring	مطمئن ساختن
insures	مطمئن ساختن
insuring	مطمئن ساختن
snarled	خشمگین ساختن
snarling	خشمگین ساختن
snarls	خشمگین ساختن
humidify	مرطوب ساختن
humidifying	مرطوب ساختن
vitiate	معیوب ساختن
vitiate	ناپاک ساختن
vitiated	معیوب ساختن
vitiated	ناپاک ساختن
vitiates	معیوب ساختن
vitiates	ناپاک ساختن
vitiating	معیوب ساختن
vitiating	ناپاک ساختن
wet	مرطوب ساختن
wets	مرطوب ساختن
wetted	مرطوب ساختن
wettest	مرطوب ساختن
maximised	بیشینه ساختن
maximises	بیشینه ساختن
humidifies	مرطوب ساختن
humidified	مرطوب ساختن
denude	عاری ساختن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com