English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English Persian
inflater متورم کننده
inflator متورم کننده
Other Matches
strumose متورم
inflated متورم
gouty متورم
dropsical متورم
torose متورم
tumefactive متورم
inflamed متورم
turgescent متورم
ventricose متورم
protuberant متورم
strumous متورم
bulge متورم شدن
bulging متورم شدن
belly out متورم شدن
bulge out متورم شدن
goutily بطور متورم
tumescent متورم ورقلنبیده
swells متورم کردن
swelled متورم کردن
swell متورم کردن
baggy کیسهای متورم
turgid متورم متسع
bulged متورم شدن
distend متورم شدن
puffed <adj.> متورم شده
puffed out <adj.> متورم شده
puffy <adj.> متورم شده
tumid <adj.> متورم شده
turgid <adj.> متورم شده
baggier کیسهای متورم
baggiest کیسهای متورم
inflates متورم شدن
distending متورم شدن
distends متورم شدن
bulges متورم شدن
inflate متورم شدن
inflating متورم شدن
tumorous متورم مغرور
adipoma پیه متورم
tumid ورم کرده متورم
tumidly به طور متورم یا اماسیده
tumify اماس کردن متورم ساختن
bag باد کردن متورم شدن
bags باد کردن متورم شدن
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
bidders کننده
mauler له کننده
hoppers لی لی کننده
hopper لی لی کننده
bidder کننده
trackers پی کننده
catterer پچ پچ کننده
prattfall پچ پچ کننده
spurner رد کننده
mitigatory کم کننده
mitigative کم کننده
doers کننده
filler پر کننده
doer کننده
solvents اب کننده
solvent اب کننده
tracker پی کننده
fillers پر کننده
benders خم کننده
bender خم کننده
syncopator غش کننده
skittish رم کننده
fizzy کف کننده
noncommittal رد کننده
attacking تک کننده
jaberer پچ پچ کننده
thinner کم کننده
rebutter رد کننده
whisperer پچ پچ کننده
refuser رد کننده
abjurer or abjuror کننده
ear-splitting کر کننده
solver حل کننده
fluxing oil اب کننده
commulator یک سو کننده
puffer پف کننده
refutatory رد کننده
refutative رد کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
sensor حس کننده
repudiationist رد کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com