Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
ambient
متوسط دمای طبیعی اطراف یک وسیله
Other Matches
celsius temperature scale
مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
medium range
وسیله یا جنگ افزار برد متوسط
failures
متوسط زمان که یک وسیله بین دو قط عی میتواند کار کند
failure
متوسط زمان که یک وسیله بین دو قط عی میتواند کار کند
MTF
متوسط زمانی که یک وسیله تا پیش از خرابی کار میکند
centigrade temperature scale
مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
physiographic
وابسته به اوضاع طبیعی یاجغرافیای طبیعی
chain
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
naturalism
فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
sensor
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
feelings indigenous to man
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
neel temperature
دمای نل
total temperature
دمای کل
specific heat
دمای ویژه
annealing temperature
دمای تابکاری
brittle temperature
دمای شکنندگی
ambient temperature
دمای محیط
inversion temperature
دمای وارونگی
annealing point
دمای تابکاری
high temperature
دمای بالا
transition temperature
دمای تحول
kelvin temperature
دمای کلوین
transition temperature
دمای فراگذری
transition temperature
دمای تبدیل
mixture temperature
دمای اختلاط
aniline point
دمای انیلینی
effective temperature
دمای موثر
internal temperature
دمای درونی
barrel temperature
دمای پاتیل
curie temperature
دمای کوری
optimum temperature
دمای بهینه
maximum temperature
دمای ماکزیمم
brittleness temperature
دمای شکنندگی
absolute temperature
دمای مطلق
room temperature
دمای اتاق
critical temperature
دمای بحرانی
brightness temperature
دمای درخشایی
equiviscous temperature
دمای همدوسندگی
cryogenic temperature
دمای سرمازایی
operating temperature
دمای عملیاتی
boyle's temperature
دمای بویل
wet bulb temperature
دمای تر مخزن
critical isotherm
هم دمای بحرانی
white heat
دمای سفید
reduced temprature
دمای کاهیده
approximate absolute temperature
دمای مطلق تقریبی
rubbery transition temperature
دمای تبدیل لاستیکی
rankin temperature scale
مقیاس دمای رانکین
softening temperature
دمای نرم شدن
t.g
دمای تبدیل شیشهای
thermodynamic temperature scale
مقیاس دمای ترمودینامیکی
absolute boiling point
دمای جوش مطلق
exhaust gas temperature
دمای گاز خروجی
thershold temperature
استانه دمای ذرات
rankine temperature scale
مقیاس دمای رانکین
isothermal process
تحول در دمای ثابت
critical isotherm
منحنی هم دمای بحرانی
geothermal gradient
گرادیان دمای زمین
gamma transition temperature
دمای تبدیل شیشهای
heat deflection temperature
دمای انحراف گرمایی
blackbody temperature
دمای جسم سیاه
glass transition temperature
دمای تبدیل شیشهای
condensed mercurytemperature
دمای جیوه متراکم
geothermal gradient
شیب دمای زمین
glasy trainsition temperature
دمای تبدیل شیشهای
dry bulb temperature
دمای خشک مخزن
absolute temperature scale
مقیاس دمای مطلق
absolute scale
مقیاس دمای مطلق
compressor inlet temperature
دمای گازهای ورودی کمپرسور
creep strength at elevated temperatures
مقاومت خزشی در دمای بالا
yield point at elevated temperatures
نقطه تسلیم در دمای بالا
yield point at normal temperature
نقطه تسلیم در دمای بالا
ice point
دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
air hardening
سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
asynchronous
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawler
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
peripheral
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
looped
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contention
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loops
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
connectivity
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
devices
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
tie down
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
daisy chain
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulating
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
trainer
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainers
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
bayonet thermocouple probe
قسمت حس کننده دمای سرسیلندر که داخل ان پیچ میشود
daisy chain
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
cryogenic memory
رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
lasers
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotter
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotters
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
parties
اطراف
milieu
اطراف
environment
اطراف
milieus
اطراف
environs
اطراف
milieux
اطراف
from the four winds
از اطراف
environments
اطراف
output
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
reference junction
اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
periderm
پوست اطراف
pericardium
اطراف قلب
vicinity
در حدود در اطراف
architrave
گچبری اطراف در
edge zone
اطراف لبه
sides of the question
اطراف موضوع
gravesides
اطراف قبر
graveside
اطراف قبر
pappus
کلاله اطراف گل
ambient noise
صدای اطراف
about
در اطراف نزدیک
wryly
به اطراف چرخاندن
wry
به اطراف چرخاندن
mess around
<idiom>
دو رو اطراف بازیکردن
go around
<idiom>
به اطراف سفرکردن
device
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
devices
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
burn in
فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
atmospheres
فضای اطراف هرجسمی
sea chest
مکندههای اطراف ناو
seaward
اطراف دریا روبدریا
black eye
سیاهی اطراف چشم
barnyards
محوطهء اطراف انبار
port
ریل اطراف ناو
black eyes
سیاهی اطراف چشم
atmosphere
فضای اطراف هرجسمی
touchline
خط اطراف زمین فوتبال
to look a bout
اطراف کار را پاییدن
parties
متداعیین اطراف دعوی
quayside
زمین اطراف بارانداز
look round
اطراف کار را دیدن
barnyard
محوطهء اطراف انبار
austempering
تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
(keep/have one's) ear to the ground
<idiom>
بادقت مراقب اطراف بودن
reels
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
reeled
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
reel
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
whiskery
موی اطراف گونه وچانه
areola
محوطهء کوچک اطراف چیزی
reeling
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
balteus
[نواری در اطراف بالشتک قوسی]
sword dance
اجرای رقص در اطراف شمشیر
periosteal
واقع در اطراف ضریع استخوان
greater
شهر و حومه و شهرکهای اطراف آن
whisker
موی اطراف گونه وچانه
paraselene
روشنایی اطراف هاله ماه
heat muff
پوشش اطراف پنجه اگزوز
safe distance
مسافت امن اطراف مین
frame
و مرز اطراف فضای پنجره
boundry lines
خطوط اطراف زمین والیبال
drop leaf
رومیزی اویخته از اطراف میز
snaking
تورگیری اطراف توپ ناو
communication
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
dual capable
جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
from pillar to post
ازیک وسیله به وسیله دیگر
icebox rivet
میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
handshaking
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
interserviceable
قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
albumens
مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
albumen
مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
ambience
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
burg
حصار یانرده اطراف خانه یاشهر
mauls
گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
mauling
گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
peristyle
ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
mauled
گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
maul
گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
plaster casts
گچ گیری اطراف عضو شکسته گچ گرفتن
cimbia
[نوار یا ابزار مغزی اطراف ستون]
plaster cast
گچ گیری اطراف عضو شکسته گچ گرفتن
ambiance
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
cross pointing
ارایش طنابهای اطراف ناو یااستنچی
seminars
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
seminar
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
aureole
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
thistledown
پرز اطراف گلهای خاربن یا ژاژ
aureola
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
vibrissa
سبیل وموی اطراف دهان حیوان
cycled
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycles
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com