Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (7 milliseconds)
English
Persian
romanic
متکلم بزبان رومی
Other Matches
romanesque
رومی وابسته به تمدن رومی
prolocutor
متکلم
the first person
نخستین شخص متکلم
trilingual
متکلم بسه زبان
polyglots
متکلم بچند زبان
polyglot
متکلم بچند زبان
speakers
متکلم سخن ران
speaker
متکلم سخن ران
prosopopoeia
تعریف شخص غایب بصورت متکلم وحده
dramatic monologue
نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
capella
بزبان
slang
بزبان عامیانه
alpha aurigae
عیوق بزبان
utter
بزبان اوردن
indispensables
بزبان شوخی
inexpressibles
بزبان شوخی
latine
بزبان لاتینی
uttered
بزبان اوردن
utters
بزبان اوردن
gallice
بزبان فرانسه
in legal parlance
بزبان یا عباراتی حقوقی
uvular
وابسته بزبان کوچک
doggie
سگ بزبان کودکان سگ کوچک
slang
بزبان یا لهجه مخصوص
vulgarization
تعمیم چیزی بزبان ساده
They were talking in Spanish .
بزبان اسپانیولی صحبت می کردند
formulating
بیان داشتن بزبان ریاضی
formulates
بیان داشتن بزبان ریاضی
retranslate
دوباره بزبان نخستین دراوردن
formulated
بیان داشتن بزبان ریاضی
arabist
عالم بزبان و علوم عربی
formulate
بیان داشتن بزبان ریاضی
PO
پبشاب دان بزبان کودکان
popularly
از لحاظ توده مردم بزبان ساده
I spoke my mind.
آنچه دردل داشتم بزبان آوردم
nuncupation
افهار مطلبی در پیش گواه بزبان گویی
latinity
شیوه نوشتن یا سخن گفتن بزبان لاتینی
transliteration
نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
predigest
بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن
Romans
رومی
Roman
رومی
ogive
رومی
romanesque vault
طاق رومی
romanesque
بسبک رومی
romanesque
ازنژاد رومی
romanic
زبان رومی
ogive
طاق رومی
steelyard
قپان رومی
romish
رومی وار
oilstone
سنگ رومی
pimpernel
بادیان رومی
mountian spinach
اسفناج رومی
mastic
کندر رومی
lyrae
چنگ رومی
legions
سپاه رومی
Latin cross
صلیب رومی
Roman numeral
اعداد رومی
Roman numerals
ارقام رومی
excubitorium
خوابگاه رومی
cavy
ارنب رومی
celtic nard
سنبل رومی
domus
سرای رومی
legion
سپاه رومی
lyra
چنگ رومی
lovage
انجدان رومی
hart wort
انجدان رومی
acrus
طاق رومی
carcer
آماجگاه رومی ها
arm roll and grapevine
بغل رومی
hollow square
[گچ بری هرمی رومی]
colonica
خانه های رومی
Roman numeral
عدد رومی
[ریاضی]
castrum
[کمپ نیروهای رومی]
colonia
خانه های رومی
leg ride and far leg hook
بغل رومی بااستفاده از پا
greek catholic
عضوکلیسای کاتولیک رومی
false ogive
سپر رومی گلوله
caldarium
گرمخانه در حمام رومی
neo romanesque
رومی وار نوین
neronian
وابسته به NEROامپراطورستمکار رومی
Roman
لاتین حروف رومی
Romans
لاتین حروف رومی
popish
وابسته بکاتولیک رومی
anise
بادیان رومی انیسون
ogive arch
طاق رومی قوس جناغی
double cone
[ابزار بند رومی مخروطی شکل]
hypaethrum
[پنجره نیم گرد کوچک رومی]
cavaedium
[پیش حیاط در خانه های رومی]
romih variation
واریاسیون رومی دردفاع شبه مران
protasis
نخستین قسمت درام قدیم رومی
Frigi darium
[تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
vesta
الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
Golden House
[سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
gregorian chant
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
praetorian
وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی
Hirsau style
[نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
knotted shaft
[ستون منحنی رومی وار شبیه قبه]
lavage
انجدان رومی شستشوی معده یازخم شستشو دادن
aniseed
تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
lararium
[اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
ides
روز پانزدهم مارس و مه وژوئیه و اکتبر وسیزدهم ماههای رومی
municipium
شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
jargonize
بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
ogive
طاق رومی
[این طرح در فرش های محرابی بیشتر بکار می رود.]
fasces
یک دسته میله که تبری در میان ان قرار داشته وپیشاپیش فرمانداران رومی می بردند و نشان قدرت بوده
blocage
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
Roman law
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
transliterate
عین کلمه یاعبارتی را اززبانی بزبان دیگر نقل کردن حرف بحرف نقل کردن نویسه گردانی کردن
fasces
[نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
ogive
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
papalize
پاپ ماب کردن رومی کردن
lattice design
طرح شبکه ای
[این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com