English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
funicular متکی برکشش طناب یا کابل
funiculars متکی برکشش طناب یا کابل
Other Matches
self sustaining متکی به خود متکی به نیروی خود
drop cable بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
times آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
time آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
duct لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
TDR آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
pay out the rope طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
pending متکی
hanger on متکی بر
reposeful متکی
anaclitic متکی به
relier متکی
reliant متکی
rest متکی بودن به
leaned متکی شدن
substantive متکی بخود
lean متکی شدن
rests متکی بودن به
to throw oneself on متکی شدن بر
self dependent متکی بخود
self reliant متکی بنفس
memory dependent متکی به حافظه
leans متکی شدن
lanyard طناب کوتاه طناب کمر
lanyards طناب کوتاه طناب کمر
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
cargo sling طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
hangs متکی شدن بر طرزاویختن
hang متکی شدن بر طرزاویختن
interdepend بیکدیگر متکی بودن
interdependent متکی یاموکول بیکدیگر
document متکی به مدرک کردن
self supporting country کشور متکی به خود
to stand on one's own legs متکی بخود بودن
documenting متکی به مدرک کردن
documented متکی به مدرک کردن
our متکی یا مربوط بما
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
communization متکی برحقوق مشترک اشتراکی کردن
he had no evidence to go upon مدرکی نداشت که بدان متکی شود
localtalk استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
how long is the rope درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
low-tech وابسته به شرکتها و نظام های بازرگانی متکی به کم فنآوری
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
new marxism مکتب اختراعی "ژرژ سورل " که عمدتا" بر تحریک افکارزحمتکشان به انقلاب متکی است
non rotating wire rope طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
redundancy check تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
own ship's course bus کابل او اس سی
cabling کابل
Kabul کابل
cable clip پل کابل
cabled کابل
cable کابل
cable head سر کابل
cable assembly کابل
cable core سیم کابل
cable connector دو شاخه کابل
multi conductor cable کابل افشان
microphone cable کابل میکروفن
measuring cable کابل سنجش
come along clamp بست کابل
cable support بست کابل
long distance cable کابل ارتباطی
clips مفصل کابل
cable cleat بست کابل
clipped مفصل کابل
clip مفصل کابل
telecommunication cable کابل ارتباطی
low capacitance cable کابل با فرفیت کم
low loss cable کابل با تلفات کم
main cable کابل اصلی
mains cable کابل شبکه
outgoing cable کابل خروجی
extensions کابل خرطومی
extension کابل خرطومی
caoxial cable کابل کواکسیال
coaxes کابل هم محور
coaxed کابل هم محور
coax کابل هم محور
power cable کابل قدرت
quadoed cable کابل چهارسیمه
coaxial cable کابل هم محور
coaxing کابل هم محور
cablet کابل کوچک
cable distribution head مقسم سر کابل
multicore cable کابل افشان
cable grip چنگال کابل
cable guard نگهدارنده کابل
cable shield لوله کابل
cable way مسیر کابل
clippings مفصل کابل
cable clamp بست کابل
anti induction cable کابل ضد القا
control cable کابل کنترل
connection cable کابل اتصال
flat cable کابل پهن
flexible cable کابل خم پذیر
four core cable کابل چهاررشتهای
gas cable کابل گازی
gas filled cable کابل گاز
gas impregnated cable کابل گازی
flat cable کابل تخت
binding screw کلم کابل
b.x. conductor کابل ب ایکس
anchor line cable کابل لنگر
dead end eye قلاب کابل
anchor cable کابل لنگر
battery charging cable کابل باتری پر کن
duplex cable کابل دو سیمه
duplex wire کابل دو سیمه
armored cable کابل مسلح
gas impregnated cable کابل گازدار
greenfield conductor کابل گرینفیلد
grid lead کابل شبکه
cable accessory قطعات کابل
cable accessory وسایل کابل
cable block مجموعه کابل
cable block قسمت کابل
ribbon cable کابل نواری
intermediate type submarine cable کابل ساحلی
junction cable کابل اتصال
cable box اتاقک کابل
bunched cable کابل چندلایی
ignition cable کابل احتراق
connecting cable کابل رابط
concentric cable کابل هم مرکز
communication cable کابل ارتباطی
bowden control cable کابل کنترل
coaxial line کابل هم محور
hoisting cable کابل بالاکش
hook cable کابل قلاب
coaxial cable کابل هم مرکز
light weight cable کابل سبک
starter cable کابل استارتر
subscriber's cable کابل مشترک
sheave ریل و کابل
sheating of cable پوشش کابل
sheathed cable کابل زرهی
single core cable کابل یک رشتهای
subscriber's cable کابل اتصال
supply cable کابل تغذیه
trunk cable کابل ارتباطی
suspension cable کابل اویزان
cord کابل واکسیل
welding lead کابل جوش
trunk line cable کابل ارتباط
three core cable کابل سه رشتهای
twin cable کابل دو قلویی
single core cable کابل یک سیمه
single core کابل یک رشتهای
tape cable کابل نواری
underground cable کابل زیرزمینی
stranded conductor کابل تک لایی
single conductor cable کابل تک لایی
telegraph cable buoy بویه کابل
sockets کفش کابل
telephone cable کابل تلفن
stranded wire کابل تک لایی
cords کابل واکسیل
wiring کابل کشی
lead کابل هادی
telegraph cable کابل تلگراف
tag line کابل اتصالی
suspension cable کابل معلق
leads کابل هادی
trunk cable کابل ترانک
high frequency cable کابل فرکانس بالا
power feed cable کابل برق رسانی
high tension cable کابل فشار قوی
power feed cable کابل تغذیه برق
power cable کابل جریان قوی
high voltage cable کابل فشار قوی
power supply cable کابل منبع تغذیه
power supply cable کابل منبع قدرت
oil filled cable کابل روغنی الکتریکی
communication cable کابل جریان ضعیف
sheathed cable کابل زره دار
lighting cable کابل نور روشنایی
socket [محل اتصال کابل]
elevator control cable کابل برق اسانسور
lead covered cable کابل با غلاف سربی
quadded cable کابل چهار سیمی
low frequency cable کابل فرکانس پایین
insulated cable کابل عایق شده
cable jointing sleeve مفصل انشعاب کابل
multiple cable کابل چند رشتهای
multiple conductor cable کابل چند رشتهای
phantomed cable کابل چهار سیمی
optical استفاده از کابل نوری
non metallic sheathed cable کابل با پوشش غیرفلزی
cable way سیم یا کابل نقاله
non metallic waterproof wiring کابل با پوشش لاستیکی
cable joint مفصل اتصال کابل
null modem cable کابل مودم خنثی
dial cable کابل صفحه مدرج
multicore cable کابل چند رشتهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com