Dictiornary-Farsi | مثبت گرایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
positivism	مثبت گرایی


Other Matches

positive	قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
hydrotropism	اب گرایی یا هیدروتربیسم رطوبت گرایی
positive externalities	صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
positive	مثبت
declaratory	مثبت
poss	مثبت
affirmatory	مثبت
justificatory	مثبت
affirmative	مثبت
assertive	مثبت
positive economics	اقتصاد مثبت
positive wire	سیم مثبت
hot wire	سیم مثبت
positive electricity	الکتریسیته مثبت
hot-wires	سیم مثبت
yea	رای مثبت
hot-wired	سیم مثبت
pro	جنبه مثبت
pro-	جنبه مثبت
anode	قطب مثبت
anode	الکترود مثبت
hot-wiring	سیم مثبت
anodes	الکترود مثبت
positive correlation	همبستگی مثبت
positive balance	مانده مثبت
positive brush	زغال مثبت
positive charge	بار مثبت
positive column	ستون مثبت
positive conductor	سیم مثبت
positive lead	سیم مثبت
positive electricity	برق مثبت
positive electrode	الکترد مثبت
positive potential	پتانسیل مثبت
active balance	موازنه مثبت
active balance	مانده مثبت
positive pole	قطب مثبت
affirmatively	بطور مثبت
positive plate	صفحه مثبت
an a answer	پاسخ مثبت
positive modulation	تحمیل مثبت
positive modulation	پخش مثبت
positive logic	منطق مثبت
positive glow	شعله مثبت
positive film	فیلم مثبت
positive reinforcement	تقویت مثبت
positive relation	رابطه مثبت
positive element	سازه مثبت
positive feedback	بازخورد مثبت
posivite ray	پرتو مثبت
positivity	مثبت بودن
positively skewed	چوله مثبت
positive transmission	پخش مثبت
positive transference	انتقال مثبت
positive transfer	انتقال مثبت
positive slope	شیب مثبت
positive skewness	چولگی مثبت
positive sign	علامت مثبت
positive side	بخش مثبت
positive feedback	واخوراند مثبت
positive acceleration	شتاب مثبت
hot-wire	سیم مثبت
plus	افزودن به مثبت
cation	یون مثبت
nonposetive	غیر مثبت
if so	در صورت مثبت
zincoid	قطب مثبت
assertion	افهار مثبت
anodes	قطب مثبت
aye	رای مثبت
affirmative	اظهار مثبت
affirmative	عبارت مثبت
false positive	مثبت کاذب
take down <idiom>	مثبت وضبط صحبتها
averment	افهار قطعی یا مثبت
positively	محققا" بطور مثبت
crater in positive carbon	گودی کربن مثبت
positive feeder	سیم تغذیه مثبت
positron	ذره کوچک مثبت
yea-sayer	گوینده [رای] مثبت
positive integer	عدد صحیح مثبت
positive skewness	عدم تقارن مثبت
positive terminal	قطب مدار مثبت
cardinal	عدد صحیح مثبت
cardinals	عدد صحیح مثبت
positive post	قطب مدار مثبت
look at the world through rose-colored glasses <idiom>	خیلی مثبت بودن
yea	بلکه رای مثبت
anodes	قطب مثبت باطری
anode	قطب مثبت باطری
positive definite matrix	ماتریس همیشه مثبت
factorial	حاصلضرب اعدادصحیح مثبت
to answer in the a	پاسخ مثبت دادن
positive cotton effect	پدیده مثبت کاتن
hydrogen ion	یون +H با بار الکتریکی مثبت
anode	ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
amphoteric	دارای برق مثبت و منفی
positive integer	عدد صحیح مثبت [ریاضی]
anodes	ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
anodize	بصورت قطب مثبت در اوردن
polar	دارای الکتریسیته مثبت و منفی
to yet had it	طرف مثبت اکثریت را دارند
anode glow	شعله مثبت فضای روشن اند
favorable balance of trade	موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
unipolar	سیگنالی که فقط از سط وح ولتاژ مثبت استفاده میکند
polarity	وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
The pros and cons ( of something ) .	جنبه های موافق ومخالف ( مثبت ومنفی )
polarities	وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
sensualism	حس گرایی
leftism	چپ گرایی
hydrotropic	اب گرایی
skepticism	شک گرایی
ambivalence	دو سو گرایی
plus signs	که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
polarity	تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
charge neutrality	تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
plus	که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
polarities	تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
plus sign	که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
monopolism	انحصار گرایی
introversion	درون گرایی
mentalism	ذهن گرایی
pneumotropism	ریه گرایی
objectivism	برون گرایی
islamism	اسلام گرایی
moralization	اخلاق گرایی
necrophilia	مرده گرایی
negativism	منفی گرایی
nominalism	اسم گرایی
magnotropism	مغناطیس گرایی
irredentism	الحاق گرایی
intuitionism	شهود گرایی
nationallism	ملت گرایی
objectivism	عین گرایی
machiavellianism	ماکیاول گرایی
masculinism	نرینه گرایی
phenomenalism	پدیده گرایی
phototropism	نور گرایی
mendelism	مندل گرایی
intuitionalism	شهود گرایی
cynicism	کلبی گرایی
functionalism	کارکرد گرایی
revanchism	کین گرایی
monarchical	شاه گرایی
minimalism	کمینه گرایی
cynism [rare] [cynicism]	کلبی گرایی
consumerism	مصرف گرایی
westernization	غرب گرایی
vitalism	حیات گرایی
viscerotonia	لذت گرایی
verism	حقیقت گرایی
verbalism	لفظ گرایی
utopianism	ارمان گرایی
utilitarianism	سودمند گرایی
sophism	سفسطه گرایی
somatotonia	فعالیت گرایی
solipsism	نفس گرایی
separatism	جدا گرایی
semitism	سامی گرایی
self determinism	نفس گرایی
sectionalism	استان گرایی
rightism	راست گرایی
relativism	نسبیت گرایی
probabilism	احتمال گرایی
spiritism	روح گرایی
stereotapis	جمد گرایی
universalism	عام گرایی
unitarianism	توحید گرایی
tritheism	سه یزدان گرایی
transformism	تحول گرایی
transformism	دگرگونی گرایی
theatricalism	تماشاخانه گرایی
synthetism	تالیف گرایی
syndicalism	اتحادیه گرایی
subjectivism	ذهنی گرایی
subjectivism	ذهن گرایی
subjectivism	درون گرایی
pragnanz	طرح گرایی
accidentalism	تصادف گرایی
eroticism	شهوت گرایی
defeatism	شکست گرایی
structuralism	ساخت گرایی
positivism	اثبات گرایی
militarism	جنگ گرایی
totalitarianism	تمرکز گرایی
traditionalism	سنت گرایی
sectarianism	فرقه گرایی
individualism	فرد گرایی
absolutism	مطلق گرایی
corporatism	شرکت گرایی
nationalism	ملت گرایی
voluntarism	اراده گرایی
subjective	ذهن گرایی
theism	یزدان گرایی
tribalism	ایل گرایی
tribalism	قبیله گرایی
extremism	افراط گرایی
perfectionism	کمال گرایی
homosexuality	همجنس گرایی
spiritualism	روح گرایی
industrialism	صنعت گرایی