Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
sell like hot cake
<idiom>
مثل کاغذ زر ورق بردن
Other Matches
sprocket feed
محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
tractor feed
روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
friction feed
تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
skip
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheet
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheets
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skips
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
plotter
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotters
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes
مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
NCR paper
کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
flowed
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flows
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
pages
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
scratch paper
کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
toner
که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
feed
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
sidelay
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
imbibe
تحلیل بردن فرو بردن
imbibes
تحلیل بردن فرو بردن
imbibing
تحلیل بردن فرو بردن
to push out
پیش بردن جلو بردن
imbibed
تحلیل بردن فرو بردن
masochism
لذت بردن از درد لذت بردن از جور وجفای معشوق یا معشوقه
papered
کاغذ
papering
کاغذ
paper-knives
کاغذ بر
letter head
سر کاغذ
two part
کاغذ
paper-knife
کاغذ بر
toilet paper
کاغذ
wastepaper
سر کاغذ یا ته کاغذ
chart
کاغذ
papers
کاغذ
charting
کاغذ
charted
کاغذ
paper
کاغذ
charts
کاغذ
graph paper
کاغذ میلیمتری
graph paper
کاغذ شطرنجی
paraffined paper
کاغذ پارافینی
parchment paper
کاغذ پوستی
pasteboard
کاغذ مقوایی
plain paper
کاغذ ساده
absorbent paper
کاغذ خشک کن
abrasive paper
کاغذ سمباده
abrasive paper
کاغذ سنباده
plain paper
کاغذ بی نقش
wallpapers
کاغذ دیواری
roll paper
کاغذ لولهای
i wrote letter a letter
هی کاغذ نوشتم
form feed
تغذیه کاغذ
send a letter
کاغذ بدهید
letters
کاغذ ادبیات
gelatine paper
کاغذ ژلاتینی
letter
کاغذ ادبیات
glass paper
کاغذ گلاسه
parchment
کاغذ پوست
wax paper
کاغذ مومی
kraft paper
کاغذ ضخیم
leetter writing
کاغذ نویسی
sand paper
کاغذ سنباده
lable paper
کاغذ برچسب
wallpaper
کاغذ دیواری
scratch paper
کاغذ یادداشت
paper base laminate
کاغذ ضخیم
hangings
کاغذ دیواری
seal up
کاغذ گرفتن
graph paper
کاغذ گراف
emery cloth
کاغذ سمباده
manila paper
کاغذ مانیلا
carte blanche
کاغذ سفید
manila paper
کاغذ مانیل
spills
تیکه کاغذ
oiled paper
کاغذ روغنی
continuous paper
کاغذ پیوسته
spilling
تیکه کاغذ
spilled
تیکه کاغذ
fanfold paper
کاغذ تاشو
mica paper
کاغذ میکا
milimetre paper
کاغذ میلیمتری
note paper
کاغذ نویسی
emery paper
کاغذ سمباده
f.currency
پول کاغذ
note paper
کاغذ رقعهای
copy holder
گیره کاغذ
coordinate paper
کاغذ مختصاتی
oil paper
کاغذ روغنی
chartaceous
شبیه کاغذ
paper feer
تغذیه کاغذ
paper hangings
کاغذ دیواری
aluminium foil
کاغذ الومینیوم
paperhanging
کاغذ چسبانی
paperless office
اداره بی کاغذ
oil paper
کاغذ مومی
papier mache
خمیر کاغذ
papier mache
کاغذ مچاله
paperboard
کاغذ مقوایی
letter paper
کاغذ نویسی
paper weight
کاغذ نگهدار
paper stainer
کاغذ رنگ کن
chadless
بی خرده کاغذ
letter writer
کاغذ نویس
Chad
خرده کاغذ
ff
تغذیه کاغذ
spill
تیکه کاغذ
filter paper
کاغذ صافی
papillote
کاغذ موپیچ
portfolio
کیف کاغذ
slips
تکه کاغذ
slipped
تکه کاغذ
slip
تکه کاغذ
ward
دسته کاغذ
stickers
کاغذ خودچسب
sticker
کاغذ خودچسب
plied
لایه کاغذ
carton-pierre
خمیر کاغذ
portfolios
کیف کاغذ
plies
لایه کاغذ
rice paper
کاغذ نازک
rice paper
کاغذ برنج
plying
لایه کاغذ
carbon paper
کاغذ کاربن
tracing paper
کاغذ رسم
litmus paper
کاغذ تورنسل
ply
لایه کاغذ
paperwork
کاغذ بازی
overlaying
کاغذ کالک
waxed paper
کاغذ مومی
overlay
کاغذ کالک
whatman
کاغذ رسم
notepaper
کاغذ یادداشت
papering
ورق کاغذ
paper clip
گیرهی کاغذ
paperweight
وزنهی کاغذ
paperweights
وزنهی کاغذ
sandpaper
کاغذ سنباده
overlays
کاغذ کالک
wastepaper
کاغذ باطله
pages
ورق کاغذ
swamped with letters
کاغذ پیچ
paged
ورق کاغذ
tons of paper
خروارها کاغذ
papered
ورق کاغذ
two reams of paper
دو بند کاغذ
paper
ورق کاغذ
useless paper
کاغذ بیمصرف
wall paper
کاغذ دیواری
page
ورق کاغذ
cartridge paper
کاغذ مخصوصنقاشی
blotting paper
کاغذ خشک کن
papers
ورق کاغذ
To indulge in tendentious correwpondence.
کاغذ پراکنی
some toiletpaper
کاغذ توالت
cigarette paper
کاغذ سیگار
papyri
پاپیروس درخت کاغذ
papyruses
پاپیروس درخت کاغذ
papyrus
پاپیروس درخت کاغذ
paper
روی کاغذ نوشتن
fools cap
کاغذ با قطع وزیری
papered
روی کاغذ نوشتن
foreign letter paper
کاغذ چاپاری نازک
chadless punch
منگنه بی خرده کاغذ
fourragere
کاغذ حکم مدال
garnet paper
کاغذ سنباده لعل
electrosensitive paper
کاغذ حساس الکترونیکی
flypaper
کاغذ سمی مگس کش
dogs ear
تای گوشه کاغذ
papering
روی کاغذ نوشتن
absorbency of paper
جذب پذیری کاغذ
concertina fold
شیوه تا کردن کاغذ
wastebaskets
سبد کاغذ باطله
deckle edge
لبه صاف کاغذ
wastebasket
سبد کاغذ باطله
accordion fold
روش تا کردن کاغذ
underlay
کاغذ زیر تاوه
papers
روی کاغذ نوشتن
foolscap
کاغذ برگ بزرگ
fanfole paper
کاغذ با تای بادبزنی
catch em alive
کاغذ مگس گیر
underlays
کاغذ زیر تاوه
fool's cap
کاغذ برگ بزرگ
to commit to writing
روی کاغذ اوردن
amount
مقداری از داده یا کاغذ یا...
amounted
مقداری از داده یا کاغذ یا...
amounting
مقداری از داده یا کاغذ یا...
amounts
مقداری از داده یا کاغذ یا...
paper hanger
کاغذ دیواری چسبان
waste basket
سبد کاغذ بیکاره
notepaper
کاغذ نامه نگاری
paper advance
جلو رفتن کاغذ
I had a letter from my father .
از پدرم کاغذ داشتم
onionskin
کاغذ نازک زرورق
onion skin
یکجور کاغذ نازک
sheets
یک قطعه کاغذ بزرگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com