Dictiornary-Farsi | مجتمع شدن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 140 (10 milliseconds)

English	Persian
regroup	مجتمع شدن
regrouped	مجتمع شدن
regrouping	مجتمع شدن
regroups	مجتمع شدن


Search result with all words

jazz	یک سیستم نرم افزاری فنی مجتمع که برای ریزکامپیوترهای اپل مک اینتاش ساخته شده است
universal	مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است
electronic	کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
SOS	Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
assemble	مجتمع کردن
assembled	مجتمع کردن
assembles	مجتمع کردن
third	محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
thirds	محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
piggyback	اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
piggybacks	اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
mask	طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
masks	طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
parallel	مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
paralleled	مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
paralleling	مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallelled	مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallelling	مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallels	مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
inhibit	توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibits	توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
dual	استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
die	قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
microprocessor	مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
microprocessor	قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
microprocessors	مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
microprocessors	قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
generation	کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
generations	کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
flat	بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flattest	بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
speech	مدار مجتمع با صوت تولید شده .
speeches	مدار مجتمع با صوت تولید شده .
complex	مجتمع
complexes	مجتمع
integrate	مجتمع کردن
integrates	مجتمع کردن
integrating	مجتمع کردن
oxide	روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
oxides	روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
hardware	مدارهای مجتمع
dip	Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
dips	Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
silicon	قطعه نازک کریستال سیلیکون خالص با قط ر چند اینچ که روی آن مدارهای مجتمع قرار دارند.
ices	System Engineering IntegratedCivil سیستم مجتمع مهندسی عمران
wafer	یک قطعه گرد از کریستال سیلیکون که روی آن صدها مدار مجتمع نصب شده اند قبل از اینکه به قط عاتی تقسیم و بریده شود
wafer	یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
wafers	یک قطعه گرد از کریستال سیلیکون که روی آن صدها مدار مجتمع نصب شده اند قبل از اینکه به قط عاتی تقسیم و بریده شود
wafers	یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
integration	مجتمع سازی
colonies	مجتمع
colony	مجتمع
gate	تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gates	تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
marshalling	تجمع جمع شدن دور هم مجتمع شدن یکانها در عملیات اب خاکی
base complex	مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
biocinosis	مجتمع زیستی
cell assembly	مجتمع یاختهای
comprehensive job	کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
consolidated dining facility	تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
crom	قسمت مجتمع اکثر تراشههای واحدپردازش مرکزی
i.c.	مدار مجتمع
idp	پردازش داده مجتمع
in circuit emulator	ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
integrate circuit	مدار مجتمع
integrate circuit technology	مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
integrate circuit transistor	ترانزیستور در مدار مجتمع ترانزیستور مجتمع
integrate electronic component	قطعه الکترونیکی مجتمع
integrate electronics	الکترونیک مجتمع
integrate logic circuit	مدار منطقی مجتمع
integrate magnetic circuit	مدار مغناطیسی مجتمع
integrate resistor	مقاومت مجتمع
integrate semiconductor circuit	مدار نیمه هادی مجتمع
integrate system	سیستم مجتمع
integrate transmission line	خط انتقال مجتمع
integrate transmission system	سیستم انتقال مجتمع
integrated accounting package	بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
integrated circuit	مدار مجتمع IC
integrated circuit	مدار مجتمع
integrated data processing	پردازش داده مجتمع
integrated program	برنامه مجتمع
integrated software	نرم افزار مجتمع
join up	مجتمع کردن هواپیماها
jumbo chip	مدار مجتمع که از مهر نیمه هادی استفاده میکند
large scale integration	مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
lsi	Integration Scale Large مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
mask design	اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
medium scale integration	مدار مجتمع با دو قطعه
medium scale integration	مجتمع سازی در مقیاس متوسط
medium scale intergration	مجتمع سازی در مقیاس متوسط
mesfet	دستگاه فعال اصلی که مدارهای مجتمع ارسنیک گالیم به منظورتقویت جریان و معکوس نمودن ان بکار می رودEffect SemiconductorField etal
metal oxide semiconductor	طراحی مدار مجتمع و روش ساخت با استفاده جفت تراتریستورهای p و n
metal oxide semiconductor	روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند
microcircuit	مدار مجتمع پیچیده
microcontroller	مدار مجتمع که حاوی CPU
microelectronics	طراحی و ساخت مدارهای الکترونیکی با مدارهای مجتمع و قط عات
MMU	مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
monolithic integrated circuit	مدار مجتمع یکپارچه
mos	روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET
msi	مجتمع سازی در مقیاس متوسط Integration Scale edium
Other Matches

port complex	مجتمع بندری
tail clusters	ابگیرهای مجتمع
vector data aggregate	بردار اطلاعات مجتمع
commercial center [American]	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
mall	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American]	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
strip mall	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British]	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British]	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail park	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British]	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American]	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British]	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British]	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American]	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American]	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British]	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
small scale integration	مجتمع سازی در مقیاس کوچک
shopping center [American]	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
very large scale integration	مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
usli	مجتمع سازی درمقیاس ماوراء بزرگ
ultra large scale integration	مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
substrate	ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود
music chip	مدار مجتمع قادر به تولید صوت موسیقی و tane
opto electronics	تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
vhsic program	Circuit Integration HighSpeed Very program برنامه مدار مجتمع بسیارسریع
pinout	شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
wafer scale integration	یک قطعه بزرگ که از مدارهای مجتمع کوچکتر تشکیل شده است که بهم وصل هستند
sherlu	اولین برنامه زبان طبیعی که تجزیه و تحلیل نحوی ومعناشناسی را با معلومات جهان مجتمع کرده است
photo pattern generation	تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
vlsi	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
multi board computer	کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
planar	روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت