Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
television set
مجموعه تلویزیونی
Other Matches
telegenic
دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
scrapbooks
مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
scrapbook
مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
subset
مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
restatement of the law
مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
universal
مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
burster block
مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
character set
دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
civision
رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی
televisual
تلویزیونی
tv terminal
ترمینال تلویزیونی
camera tube
دوربین تلویزیونی
television camera tube
دوربین تلویزیونی
pickup tube
دوربین تلویزیونی
television receiver
گیرنده تلویزیونی
video
تلویزیونی تلویزیون
videoed
تلویزیونی تلویزیون
videoing
تلویزیونی تلویزیون
videos
تلویزیونی تلویزیون
telecast
برنامه تلویزیونی
telefilm
فیلم تلویزیونی
teleplay
نمایش تلویزیونی
teleran
رادار تلویزیونی
composite television signal
پیام مرکب تلویزیونی
televiewer
بیننده برنامه تلویزیونی
telecourse
دوره برنامههای اموزشی تلویزیونی
kinescope
ازبرنامه تلویزیونی فیلمبرداری کردن
teleview
به برنامههای تلویزیونی نگاه کردن
newscast
اخباررادیویی یا تلویزیونی خبر پراکندن
newscasts
اخباررادیویی یا تلویزیونی خبر پراکندن
tvt
Writer Type Television ماشین تحریر تلویزیونی
soap opera
نمایشهای تلویزیونی یارادیویی پر احساسات وکم ارزش
soap operas
نمایشهای تلویزیونی یارادیویی پر احساسات وکم ارزش
head
وسیله ارتباطی بین آنتن و شبکه کابل تلویزیونی
action replay
پخش مجدد و با دور کند بخشیاز برنامه تلویزیونی
interlace
روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
cisc
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
closed circuits
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuit
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
qube
تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
burn in
علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی
grabber
مدار دیجیتالی سریع که یک تصویر تلویزیونی را در حافظه نگه می دارد تا بعدا توسط کامپیوتر پردازش شود
inversion
تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
inversions
تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
cable assembly
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
gynoecium
مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
televise
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televised
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televises
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televising
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
audio mixer
میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
repertory
مجموعه
batch
یک مجموعه
set
مجموعه
combination
مجموعه
assortments
مجموعه
assemblies
مجموعه
setting up
مجموعه
sets
مجموعه
assortment
مجموعه
aggregate
مجموعه
yardage
مجموعه
bundling
مجموعه
bundles
مجموعه
bundle
مجموعه
caboodle
مجموعه
repertoire
مجموعه
series
مجموعه
batches
مجموعه
aggregates
مجموعه
batches
یک مجموعه
batch
مجموعه
bijouterie
مجموعه جواهرات
master plans
نقشه مجموعه
MAPI
مجموعه استانداردها
mail application programming interface
مجموعه استانداردها
library routine
روال مجموعه ها
complex
گروهه مجموعه
master plan
نقشه مجموعه
null set
مجموعه تهی
libraries
مجموعه فایل ها
bibliotheca
مجموعه کتب
null set
مجموعه پوچ
nomanclature
مجموعه اصطلاحات
nomenclature
مجموعه لغات
library
مجموعه فایل ها
complexes
گروهه مجموعه
instruction set
مجموعه دستورالعمل
igniter train
مجموعه چاشنی
empty set
مجموعه تهی
dynamics
مجموعه نیروها
data set
مجموعه داده ها
gymnasium
مجموعه ورزشی
gymnasiums
مجموعه ورزشی
triad
مجموعه سه تایی
code set
مجموعه رمز
cluster of galaxies
مجموعه کهکشانی
system
مجموعه سازمان
end product
مجموعه قطعات
triads
مجموعه سه تایی
canonical ensemble
مجموعه بندادی
character set
مجموعه علائم
cable block
مجموعه کابل
systems
مجموعه سازمان
codex
مجموعه قوانین
omnium gatherum
مجموعه اشیا
collection
اجتماع مجموعه
universal set
مجموعه فراگیر
set theory
تئوری مجموعه ها
test battery
مجموعه ازمون
set
دوره مجموعه
set theory
نظریه مجموعه ها
setting up
دوره مجموعه
void set
مجموعه تهی
set
مجموعه
[ریاضی]
universal set
مجموعه جهانی
cuspidation
مجموعه تیزه ها
wiring
مجموعه سیم ها
use case
مجموعه ای از رویدادها
working set
مجموعه کاری
working set
مجموعه دایر
collections
اجتماع مجموعه
subset
زیر مجموعه
post
مجموعه پستی
product of sums
حاصلضرب مجموعه ها
post-
مجموعه پستی
partial sum
پاره مجموعه
regular set
مجموعه منظم
orthogonal set
مجموعه متعامد
proper subset
زیر مجموعه
omnium gatherum
مجموعه اشخاص
code
مجموعه قوانین
style sheet
مجموعه تعاریف
sets
دوره مجموعه
posts
مجموعه پستی
posted
مجموعه پستی
infinite set
مجموعه نامتناهی
[ریاضی]
nomenclature
مجموعه اصطلاحات نامگذاری
ascii character set
مجموعه کاراکترهای اسکی
thesaurus
قاموس مجموعه اطلاعات
relative complement
تفاضل
[مجموعه]
[ریاضی]
condominium
مجموعه های آپارتمانی
series
[مجموعه نقش و نگاره ها]
set diagram
[e.g. Euler or Venn diagram]
نمودار مجموعه
[ریاضی]
superset
مجموعه مرجع
[ریاضی]
thesauruses
قاموس مجموعه اطلاعات
achievement battery
مجموعه آزمون پیشرفت
finite set
مجموعه متناهی
[ریاضی]
null
مجموعه حاوی صفرها
penal code
مجموعه حقوق کیفری
penal codes
مجموعه حقوق کیفری
set-theoretic difference
تفاضل
[مجموعه]
[ریاضی]
tools
مجموعه برنامههای کاربردی
element
اعضا
[مجموعه]
[ریاضی]
numbers
مجموعه مقادیر مجاز
ribbing
مجموعه رگبرگهای برگ
number
مجموعه مقادیر مجاز
union
[set theory]
اجتماع
[مجموعه]
[ریاضی]
Intersection
[set theory]
اشتراک
[مجموعه]
[ریاضی]
school figures
مجموعه 96 حرکت در اسکیت
terminological
وابسته به مجموعه اصطلاحات
universal character set
مجموعه کاراکترهای جهانی
software
مجموعه کامل برنامه ها
dsn
نام مجموعه داده
data set ready
امادگی مجموعه داده ها
data set organization
سازماندهی مجموعه داده ها
data set name
نام مجموعه داده ها
data set label
برچسب مجموعه داده ها
temporary data set
مجموعه داده موقتی
numeric
مجموعه کلیدها با اعداد
gatb
مجموعه ازمون استعدادعمومی
sequential data set
مجموعه ترتیبی داده
machine instruction set
مجموعه دستورالعمل ماشین
language subset
زیر مجموعه زبان
microprogram
مجموعه زیر دستورات
hayes command set
مجموعه فرمانهای هیز
generation data set
مجموعه دادههای تولیدی
gear assembly
مجموعه چرخ دنده ها
general aptitude test battery
مجموعه ازمون استعدادعمومی
consolidated pack ice
مجموعه یخهای شناور
condensation trail
مجموعه وسایل انجماد
ranges
مجموعه مقادیر مجاز
set theory
نظریه مجموعه ها
[ریاضی]
ranged
مجموعه مقادیر مجاز
range
مجموعه مقادیر مجاز
convex set
مجموعه کوژ
[ریاضی]
collecting system
مجموعه جمع کننده
computer instruction set
مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
convex set
مجموعه محدب
[ریاضی]
concatenated data set
مجموعه داده ها متصل شده
catenate
ترکیب دو یا چند مجموعه از داده
data set control block
بلاک کنترل مجموعه داده ها
reduced instruction set computer
طرح CPU که مجموعه دستورات
complex instruction set computer
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
jus gentium
مجموعه حقوق ژوستی نی ین امپراطور رم
concatenate
ترکیب دو یا چند مجموعه داده
simm
مجموعه حافظه افزودنی منفرد
single in line memory module
مجموعه حافظه افزودنی منفرد
fascicule
دسته یا مجموعه کوچک الیاف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com